برگشت امید به جامعه نیازمند یک شوک خاص و البته بدون هزینه است. در رسانهها تعبیری زیبا و خوشذوقی از یک تحلیلگر با این مضمون دیدم که ما جنگ را با ۲۰ سالهها بردیم، ولی اقتصاد را با ۶۰ سالهها باختیم. با وام گرفتن از این جمله میگویم که ما استقلال کشور را با ۲۰ سالهها تضمین کردیم، اما آزادی و جمهوریت را با ۶۰ سالهها کاملاً باختیم.
دیدارنیوز- گمانهزنیها برای دو انتخابات ریاست جمهوری و مجلس از اکنون آغازشده است و مهمترین بحث در این خصوص، میزان مشارکت مردم است.
طرح این مسئله ازآنجهت اهمیت دارد که برای مردم نسبت به حل مشکلاتشان توسط دولت حسن روحانی، امید چندانی باقی نمانده و گرچه زود است، ولی پیشبینی میشود که بر همین اساس، حامیان او برای اخذ آراء موردنیاز در هر دو انتخابات ریاست جمهوری و مجلس آتی، دچار مشکل خواهند شد.
موضوع مورداشاره، بیش از اصولگرایان برای اصلاحطلبان مهم است زیرا نه فراکسیون امید (منتسب به اصلاحطلبان) در مجلس و نه حسن روحانی که تمامقد از او در دوران تبلیغات ریاست جمهوری به دفاع پرداختند، موفق نشدند خواستهای رأیدهندگان را جامه عمل بپوشانند که نتیجه این ناتوانی، چیزی جز ایجاد یاس در بین مردمی که با امید در پای صندوقهای رأی حاضرشده بودند نیست.
گذشته از این مسئله، اصلاحطلبان درباره انتخابات آینده دچار دودستگی هم شدهاند. یک گروه بر این اعتقاد هستند که فرصت انتخابات را ولو آنکه بر سر گزینهای مانند علی لاریجانی به اجماع برسند را نباید از دست دهند، اما گروه دیگر بر این مسئله اتفاقنظر دارند که تنها با یک گزینه «اصلاحطلب» باید به سمت رقابت انتخاباتی حرکت کرد.
سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلب در این رابطه گفته است: «پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است زیرا انتخابات به معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است. اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم.»
اما گذشته از این دو مسئله، به نظر میرسد که یاس و ناامیدی که در بین مردم دیده میشود به احزاب سیاسی هم سرایت کرده است و آنها اشتیاق سابق را برای فعالیت در فضای انتخاباتی ندارند. سعید حجاریان دراینباره معتقد است که «ائتلاف نانوشتهای میان مردم و جناحین پدید آمده که همگی بدنبال کمرنگ کردن انتخابات هستند.» حتی سید حسن خمینی پا را از این فراتر گذاشته و در سخنرانی اخیر خود گفته است: «تضمینی وجود ندارد که دیگران بروند و ما بمانیم.»
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو بنیاد باران در گفتوگو با دیدار نیوز ارزیابی خود در خصوص اظهارنظر اخیر حجاریان را بیان کرد و گفت: با این اظهارنظر آقای حجاریان موافق هستم، بدین معنا که اگر سه جزء برای جامعه در عرصه کنش گری، فعالیت سیاسی و بهخصوص موضوعی مانند حضور در پای صندوق رأی قائل شویم که شامل جامعه مدنی، جریانات اصلاحطلب و محافظهکار میشود، باید مطرح کرد که این اجزا، گاهی به جهت عدم تصمیم مناسب، مسببات روی کار آمدن جریان اقلیت افراطی رادیکال را فراهم کردهاند که درنتیجه آن، مشکلاتی برای خودشان پدید آمده است.
وی در ادامه اضافه کرد: این واقعیت را قبول دارم که متأسفانه باور به کارایی صندوق در میان جامعه ضعیف شده است و با توجه به اینکه فراخوان انتخاباتی جریانات سیاسی، همیشه با هزینه همراه بوده است، آنها امروز در برابر این چالش بزرگ قرار گرفته اند که با کدام اعتبار از ناحیه سیاسی و جبهه ایی میتوانند مردم را به مشارکت در انتخابات قرا بخوانند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار داشت: هر دو جناح سیاسی قدیمی کشور، پیش از آنکه درصدد یارگیری برآیند و مانند گذشته، دست به مبارزه انتخاباتی بزنند، باید هماهنگ با یکدیگر بر سر آشتی دادن مردم و مردمی کردن دوباره و کارایی صندوق رأی تلاش کنند و این نگاه عمومی را در جامعه به اصلاح درآورند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه افزود: در عرصه انتصابات بالا، اخیراً یک رئیس قوه قضائیه که کارنامه نهچندان قابل دفاعی ازنظر افکار عمومی و حقوق بشر بینالملل دارد، دوباره به دو ارگان مهم و انتصابی تأثیرگذار در سرنوشت رأی مردم گمارده میشود؛ درصورتیکه اگر از همینجا به پایین نگاه شود، به نظر نمیرسد که مشکلات یکروزه یا یکساله درست شود.
ناصری دراینباره تأکید کرد: تا زمانی که این جهش نیروی انسانی روی ندهد و در ساختار مدیریتی و حاکمیت، تصمیم گرفته نشود تا با دنیای بینالملل، آشتی و مودت جدیدی آغاز کنند، اتفاقات جدیدی رخ نخواهد داد.
این عضو بنیاد باران درباره احتمال در دست گرفتن قدرت توسط تندروها درنتیجه انتخابات آینده یادآور شد: تنها جریانی که با بدنه محدود خود انگیزه بالایی دارد، جریان افراطی و رادیکالی است. این جریان پوپولیستی که در ادامه روند نابسامان کشور، موقعیتش را حفظ و تقویت میکند، نه در اصولگرایان و اصلاحطلبان و نه در جامعه مدنی، دیده نمیشود؛ حتی جامعه نخبگان و کنشگران علمی و فرهنگی هم هیچ گرایش سیاسی نسبت به آنها ندارند، امادرصورتی که اتفاق مؤثری محقق نشود، بهطور حتم، سنگرها را حفظ خواهد کرد.