تیتر امروز

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست
در گفت‌وگوی دیدار اندیشه با یک فقیه و استاد دانشگاه و حوزه، مطرح شد:

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در برنامه دیدار اندیشه گفت: اصرار بر حق تعیین سرنوشت مهمترین دلیل امتناع امام‌ حسین (ع) بر عدم بیعت با حاکم بود.
انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF
مجله خبری تحلیلی دیدار نیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF

این یازدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
"دیدارنیوز" آسیب های ناکارآمدی احزاب داخلی و تاثیر آن بر جامعه مدنی را برسی می کند؛

حزب واقعی در ایران؛ رویا یا واقعیت؟

حزب هم باید از شخصیت و نظم برخوردار باشد و هم پاسخگو و برنامه محورعمل کند. در غیبت چند حزب قدرتمند و شناسنامه دار، مردم سالاری دینی تهدید می‌شود.

کد خبر: ۱۷۶۷۹
۱۳:۲۶ - ۱۵ دی ۱۳۹۷

آسیب های تعدد احزاب و تاثیرات آن بر همه ابعاد جامعه مدنی از نظر کارشنان هر دو جناح

دیدارنیوز- اسفندیار عبدالهی: وجود احزاب، نشانگر پویایی فضای سیاسی و چشم اندازی مثبت نسبت به مشارکت سیاسی است اما با وجود احزاب فراوان در ایران، غالبا این احزاب فاقد فراگیری و گستره هستند و به تنهایی توان کار حزبی ندارند.


در میان جریان‌های سیاسی داخل کشور، فضای رقابت میان دو جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا، پویایی و ثبات سیاسی را فراهم می‌کند. بر این اساس، این جریان‌ها می‌توانند به مثابه ۲ بال، تعادل و توزیع قدرت را در نظام سیاسی، تداوم بخشند. بیشتر احزاب کوچک سیاسی نیز سعی می‌کنند خود را ذیل این دو جریان تعریف کنند.

 

با این حال، یکی از مساله‌هایی که در زمینه کارکرد‌های احزاب در ایران باید مورد بررسی قرار گیرد، چرایی تعداد بالای احزاب و در عین حال، کم توانی آن‌ها است. در این زمینه به ذکر چند نکته می‌پردازم.
 
۱- احزاب به عنوان نهاد‌هایی شناخته می شوند که می توانند بخشی از خواسته‌های افراد و گروه‌های مختلف را پوشش دهند. از این رو، وجود احزاب تا حدودی مطالبات را محقق می‌سازد، اما نکته‌ای که نمی‌توان از نظر دور داشت این است که وجود احزاب متعدد و کم توان، نمی‌تواند چنین امری را محقق سازد.  تعدد احزاب با فرهنگ سیاسی، رابطه‌ای مستقیم دارد؛ به این معنی که کار جمعی و اعتقاد به آن، منجر به ایجاد احزابی فراگیر می‌شود. براین اساس، به جای تکثر عددی احزاب باید سعی شود تا این احزاب، بر کارآمدی خود بیافزایند. بنابراین وجود احزاب فراوان دلیلی بر اثرگذاری موفق حزبی نیست.


۲- بیشتر احزاب در ایران، فاقد ویژگی‌های یک حزب کارآمد هستند. از طرفی دیگر نیز از سرمایه اجتماعی چندانی برخوردار نیستند. پس ناگزیرند که ذیل یکی از جریان‌های اصلی سیاسی خود را تعریف کنند. از این رو برخی معتقدند وجود تعدد احزاب، دلیلی بر نهادینه شدن فعالیت احزاب نیست چرا که سازوکار فعالیت حزبی، مهمتر از کمیّت و تعداد بالای آن‌ها است. در واقع تا زمانی که احزاب سیاسی به عنوان بخشی از جامعه مدنی نهادینه نشوند، نمی‌توانند انتظار چندانی از اقبال مردمی نسبت به خود داشته باشند.


۳- بیشتر احزاب در ایران، حزب‌های موسمی، فصلی یا اتفاقی هستند و در زمان نزدیک به انتخابات سر بر می‌آورند و پس از برگزاری انتخابات و تا زمانی که دوباره، موعد انتخابات فرابرسد به لاک خود فرو می‌روند. این مساله نشانگر نادیده گرفته شدنِ تداوم فعالیت حزبی به عنوان بخشی از کارآمدی احزاب است. بر این اساس، به دلیل فعالیت کم آنها، مردم چندان شناختی از احزاب و نگرششان ندارند و تنها در روز‌های منتج به انتخابات با اسامی مختلفی روبرو می‌شوند که در پوسترها، تراکت‌ها و بنر‌های تبلغاتی می‌بینند. این مساله منجر به آن می‌شود که تصمیم گیری برای انتخاب دشوار شود.


۴- برخی احزاب، به کار حزبی چندان اعتقادی ندارند، اما به نوعی ادای کار حزبی را در می‌آورند. شاید بتوان گفت که کاریکاتوری از کارکرد و رویکرد‌های حزبی را به نمایش می‌گذارند. همچنین قائم به شخص بودن احزاب، یکی دیگر از مهمترین آسیب‌هایی است که منجر به تضعیف حزب و عدم کارکرد صحیح می‌شود. به عبارتی دیگر تا زمانی که حزب متکی به فرد و شخص باشد و کار گروهی و دستورالعمل حزبی مورد لحاظ قرار نگیرد، احزاب نمی‌توانند کارایی لازم داشته باشند.

یکی از دلایل روی آوردن جریانات سیاسی به سمت ائتلاف، ناکارآمدی احزاب و محدویت‌هایی است که احزاب با آن مواجه هستند. در واقع، رویه ائتلاف قبل از انتخابات در ایران، عملی بدیع و بر خلاف شیوه‌های رایج در دنیاست. در کشور‌هایی که پایه‌ها و ارکان حکومت بر اساس سیستم حزبی بنا نهاده شده است، احزاب در طول انتخابات، برنامه‌های خود را به اطلاع رای دهندگان می‌رسانند و در تلاش و رقابتی سالم با دیگر احزاب، سهم خود را از صندوق رای می‌گیرند، در صورتی که هیچ حزبی اکثریت لازم برای تشکیل دولت را کسب نکند آنگاه با یک یا چند حزب هم‌سو وارد پروسه ائتلاف می‌شوند.
 
در سیستم‌های ریاستی مانند ایالت متحده آمریکا نیز به گونه‌ای است که رییس جمهور منتخب از یکی از احزاب قدرتمند انتخاب می‌شود. پس باید گفت: مکانیسم حزبی در هر دو سیستم پارلمانی و ریاستی بر پایه رویکرد حزبی است. به نظر می‌رسد تعدد احزاب در ایران هیچ تاثیری در انتخاب مردم ندارد و این چهره‌های کاریزماتیک و جبهه‌ها هستند که حرف آخر را می‌زنند.


در رابطه با ضرورت وجود و ظهور چند حزب قدرتمند به‌جای احزاب کوچک فراوان و نیاز به انتخاباتی کاملا حزبی، چهره‌های مطرح از هر دو جناح کشور در طی گفتگو‌هایی اذعان کردند که عدم پاسخگویی و شفافیت و مشکلات متعدد اقتصادی و سیاسی، ناشی از «نداشتن احزاب قوی، برنامه‌دار و کمبود اصل کادر سازی» در کشور است؛ بنابراین وجود احزاب قدرتمند و منسجم به جای تعدد احزاب در عرصه سیاسی، منجر به پاسخگویی این گروه‌ها نسبت به عملکرد خود می‌شود و راه رسیدن به توسعه سیاسی را هموار می‌سازد.


 
آذر منصوری: اگر چند حزب موثر و قوی داشتیم حاکمیت هم مجبور به همراهی می‌شد


آذر منصوری قائم مقام دبیر کل حزب اتحاد ملت در پاسخ به پرسش دیدارنیوز مبنی بر این که فکر نمی‌کنید ائتلاف‌های انتخاباتی به اصالت تحزب آسیب می‌زند گفت: بله؛ ائتلاف باید بعد از انتخابات صورت بگیرد اما از روی اجبار و برای جلوگیری از تکرار مسائلی مثل انتخابات سال ۸۴ و جلوگیری از واگذار کردن دولت به افرادی مثل احمدی نژاد، مجبوریم قبل از انتخابات ائتلاف کنیم. اگر احزاب قوی در کشور شکل بگیرد و انتخابات حزبی شود درد سر همه کم می‌شود.

وی اضافه کرد: اصلاح طلبان اگر نتوانند مطالبات مردم را پاسخ دهند اعتماد مردم و حتی بدنه اصلی خود را از دست می‌دهند. باید گفتگویی درون تشکیلاتی بین اصلاح طلبان شکل بگیرد.

 

محمدرضا باهنر: در غیبت چند حزب قدرتمند، مردم سالاری دینی تهدید می‌شود

آسیب های تعدد احزاب و تاثیرات آن بر همه ابعاد جامعه مدنی از نظر کارشنان هر دو جناح
حساسیت، اهمیت و ضرورت توجه به تحزب و کمیت و کیفیت آن زمانی بیشتر می‌شود که این روز‌ها با اظهار نظر‌های قابل تاملی از سوی کاراکتر‌های حزبی اصولگرا مواجه می‌شویم. حداد عادل در نشست ماهیانه جامعه اسلامی مهندسین بر اهمیت فعالیت تشکیلاتی تاکید می‌کند و از ارکان تشکیلاتی میزبان جلسه خواهش می‌کند که در امر جذب و تربیت نیرو، آموزش و کادر سازی اهتمام ورزند.


محمدرضا باهنر، دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین ایران در گفتگو با دیدارنیوز پا را از مباحث کلیشه‌ای و حرف‌های تکراری فراتر گذاشته و صراحتا می‌گوید تمام ارکان حاکمیت باید از مسیر احزاب وارد سیستم اجرایی کشور شوند

 
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با تاکید بر اینکه حزب، هم منافع و هم هزینه دارد، می‌گوید: حزب هم باید از شخصیت و نظم برخوردار باشد و هم پاسخگو و برنامه محورعمل کند. مشاهده می‌کنیم در انتخابات مجلس، ۱۲ هزار نفر ثبت نام می‌کنند و همه به دنبال کسب رای هستند و جالب‌تر اینکه ۹۰ درصد ثبت‌نام کنندگان نمی‌دانند مجلس چه اختیاراتی دارد. این مشکلات درغیبت نظام حزبی پدید می‌آید.


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: آقای عارف آدم محترمی است، در مجلس دهم ۱۴۰ نفر از نردبان ائتلاف امید بالا رفتند اما وقتی آقای عارف کاندیدای ریاست مجلس شد ۱۰۴ نفر به او رای دادند؛ آن ۳۸ نفر کجا بودند؟ در غیبت یک حزب قوی است که با این مشکلات و بی نظمی‌ها مواجه می‌شویم.


باهنر در خصوص عدم توجه به تحزب افزود: درغیبت چند حزب قدرتمند و شناسنامه دار، مردم سالاری دینی تهدید می‌شود. من نگران آینده مردم سالاری دینی هستم و به طور قاطع معتقدم بدون تحزب به سرمنزل مقصود نخواهیم رسید. البته برخی از دوستان ما در گذشته تصورشان این بود که با رای مردم می‌توانند در مقابل نظام بایستند، منظور ما از تحزب و تشکیلات، در چهارچوب نظام است. در مجلس ششم یک عده در مقابل نظام تحصن کردند. سپاه، ارتش، نیرو‌های نظامی و امنیتی ارکان حاکمیت هستند و نباید در مقابل این ارکان ایستاد.


وی با تاکید بر اینکه حزب باید چارچوب‌مند باشد، اظهار داشت: اگر همین احزاب را هم نداشته باشیم، واقعا نگران مردم سالاری دینی هستم. در کشور ما ۲۰۰ الی ۲۵۰ حزب از وزارت کشور مجوز گرفته‌اند، ۸۰ درصد آن‌ها فقط کاغذی در جیب یک آقا یا خانم است، آن ۲۰ درصد هم در زمان انتخابات، ائتلاف انجام می‌دهند که به یک صندوق رای برسند و از آن خروجی بگیرند، اما حزبی که خودش را مأمور کادرسازی و جمع کردن مطالبات مردم بداند نداریم.


 
منتجب نیا: به فرهنگ و معنی تحزب توجهی نداشته ایم

قائم مقام پیشین حزب اعتماد ملی هم با یادآوری روز‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی اذعان می‌کند که در حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران به جای حرکت به سوی همگرایی بیشتر، حرکت به سوی اختلاف و دعوا بود. وی می‌افزاید: این اختلاف نظر‌ها منجر به تعطیلی حزب و سازمان شد. جنگ تحمیلی هم عدم توجه به تحزب را تشدید کرد و باعث شد کار حزبی دچار خدشه شود؛ لذا مسأله تحزب تحت‌الشعاع مسائلی چون جنگ قرار گرفت و تحکیم تحزب زمان زیادی را از دست داد و به جایی رسید که تشکل‌های صنفی مانند جامعه روحانیت مبارز، سردمدار یک نگاه خاص و دست به گریبان اختلافات، تضاد‌ها و تناقضات شد. در ادامه ما آمدیم مجمع روحانیون مبارز تشکیل دادیم.


منتجب نیا در ادامه با اشاره به وضعیت تحزب در دوران دولت اصلاحات، گفت: احزاب در دوره اصلاحات جان تازه‌ای گرفتند. بُعد کمّی احزاب رشد کرد. تشکل‌ها به وجود آمدند، ولی به فرهنگ و معنی تحزب کمتر توجه می‌شد. ما به جای اینکه افکار عمومی را با تحزب و ساختار‌های آن آشنا کنیم، پشت سر هم حزب تشکیل دادیم و از چند حزب اول انقلاب به بیش از ۲۰۰ حزب رسیدیم و در این توسعه کمی به تعمیق تحزب توجه نشد؛ به طوری که بزرگان ما در دوران اصلاحات که اتفاقا از تحزب هم دفاع می‌کردند، وقتی که مسؤولیتی می‌گرفتند خود را وامدار هیچ حزب و چهره حزبی نمی‌دانستند و عملاً در دوران مسؤولیت خود، تلاش می‌کردند برچسب هیچ حزبی به آن‌ها نخورد! بنابراین نه تنها برای تحکیم و تعمیق تحزب کاری نمی‌شد، بلکه تقابل منفی هم بود، به همین دلیل مردم به حزب به عنوان یک پدیده مثبت نگاه نمی‌کردند.


 
 رابطه مستقیم استقلال جامعه مدنی با سیستم حکومت داری حزبی

تفکیک حوزه عمومی و اقتدار سیاسی، زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا جامعه مدنی، استقلال خود را از قدرت سیاسی بازیافته و بدین ترتیب راهی برای تضمین آزادی‌های فردی و گروهی باز شود. از نظر مبنایی باید به این نکته توجه کرد که آزادی‌های گروهی، ابزار‌هایی هستند که به وسیله آن‌ها می‌توان از آزادی­ها و حق­های فردی دفاع کرد.

علی اکبر گرجی در مطلبی با عنوان «احزاب سیاسی، نماد استقلال جامعه مدنی از قدرت سیاسی» می نویسد: در ایران، بر اساس چهره‌ای که قانون اساسی از نظام سیاسی به تصویر کشیده، می‌توان گفت: این نظام از جمله مصادیق مردم­سالاری‌های دینی است. به عبارت دیگر، بنا بر اصل ششم قانون اساسی، امور کشور با اتکا به آرای مردم اداره می‌شود. در این نظام، اعمال قدرت از طریق مردم میسر شده و مدیریت امور عمومی رای ­محور است. طبیعی است در چنین نظامی احزاب سیاسی و گروه‌ها و نهاد‌های مدنی باید نقش بی بدیلی را ایفا کنند. در نظام رای­ محور است که می‌توان از فعالیت احزاب دفاع کرد.

 

در کنار این اصل می‌توان به اصل هشتم قانون اساسی هم اشاره کرد که به مفهوم امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است. احزاب می‌توانند نقش آمر به معروف و ناهی از منکر را در عرصه سیاست اعمال کنند. لزوما نقد قدرت توسط احزاب سیاسی هم نباید مطابق میل نهاد‌های سیاسی باشد؛ چه در این صورت امر به معروف و نهی از منکر مفهوم اجتماعی خود را از دست خواهد داد. پس در عرصه سیاست و اجتماع، امر به معروف و نهی از منکر شامل همه امور و همه زمامداران به صورت مطلق است.

 

هر چند اصول دیگری از قانون اساسی همچون اصل ۲۶ آزادی احزاب یا دیگر آزادی‌های گروهی را به صورت خاص شناسایی می‌کنند، اما از اصل ۶ و ۸ قانون اساسی هم می‌توان این نتیجه کلی را گرفت که آزادی‌های گروهی احزاب و گروه‌های مخالف و منتقد باید در چارچوب قانون اساسی تضمین شود. قانون اساسی به درستی در قسمت اول اصل ۲۶ آزادی‌های گروهی از جمله آزادی احزاب را به رسمیت شناخته است. البته محدودیت‌هایی نیز برای این آزادی به رسمیت شناخته شده تا فعالیت احزاب منجر به نقض غرض نشود. به طور مثال، اگر حزبی اقداماتی را در راستای تمامیت­ خواهی انجام داد و حقوق و آزادی‌های مردم را محدود کرد باید مانع فعالیت این حزب شد. از سوی دیگر تاکید شده که نباید فعالیت احزاب به استقلال کشور آسیبی وارد کند یا اینکه فعالیت احزاب باید در چارچوب اساس جمهوری اسلامی و موازین کلی شریعت باشد. اگر احزاب اقداماتی را انجام دهند که به اساس نظام سیاسی و شریعت آسیب وارد کنند، نمی‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند. اینجاست که حقوق و تکالیف اپوزیسیون برون­ سیستمی توجه بیشتری خواهد طلبید. اما قاعده طلایی اصل ۲۶ آزادی عضویت است. بنابر این اصل، نمی‌توان فردی را مجبور به شرکت در حزب کرد (مانند برخی از احزاب دولت­ساخته) یا مانع از حضور وی شد.

 

گرجی ادامه می دهد: قانونگذار درعین حال، آزادی‌های دیگری را به رسمیت شناخته که می‌توانند این آزادی حزبی را تقویت کنند. مثلا در اصل ۲۷ قانون اساسی آزادی راهپیمایی و تجمع به رسمیت شناخته شده است. تجمعات و دیگر گردهمایی‌های موقت هم از مظاهر دموکراسی و تجلی اراده عمومی است. احزاب در بسیاری از موارد دیدگاه‌های خود را از طریق راهپیمایی، اعتصاب، تحصن و تجمع اعلام می‌کنند. آزادی تجمات جزو حقوقی است که بدون آن آزادی احزاب در عمل معنای خود را از دست می‌دهد. حزبی که نتواند آزادانه تجمعی را برگزار کند نبودنش بهتر از بودنش است! تجمعات از جمله ابزار‌هایی هستند که احزاب از طریق آن می‌توانند دیدگاه‌های خود را منعکس و اعمال کنند. مشروط کردن برگزاری تجمعات و دیگر آزادی‌های گروهی به کسب اجازه از مراجع دولتی، در واقع نقض غرض است. در زمینه احزاب نیز مجوزمحوری را خلاف آزادی احزاب و مغایر با قانون اساسی می‌دانم. احزاب باید از حق برگزاری تجمع برخوردار بوده و فقط برگزاری گردهمایی‌ها را به اطلاع مقامات مربوطه برسانند تا آن‌ها بتوانند نظم و امنیت را برقرار کرده و از راهپیمایی‌ها متعارض پیشگیری کنند.


آزادی تحزب در فقدان دیگر آزادی‌های گروهی و فردی نمی‌تواند محقق شود. به عبارت دیگر آزادی حزبی باید در کنار سایر آزادی‌های فردی و گروهی قرار گرفته و تضمین شود. تا زمانی که در کشوری تحصن و دیگر گردهمایی‌های مخالفین تحمل نشود، حزب واقعی و مستقل هم شکل نخواهد گرفت. پذیرش نظام دموکراتیک حزبی مستلزم پذیرش پلورالیسم سیاسی است. خود حق­‌پنداری یک گروه تمامیت‌خواه، راه را بر تکثر حزبی خواهد بست. پلورالیسم سیاسی باید تجلیات و پیامد‌های خود را در عرصه حکمرانی برجای گذارد، مثلا نمی‌توان از پذیرش نظام حزبی سخن گفت، اما در آیین نامه داخلی مجلس، احزاب اقلیت و حقوق آن را به رسمیت نشناخت.

 

به هر روی به نظر می‌رسد دو مشکل ساختاری مانع کار احزاب است. یکی عدم وجود آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی و دیگری تعدد احزاب کوچک و ائتلاف‌ آنها قبل از پیروزی در انتخابات که سد راه کارکرد حزبی در ایران است.
 
 
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی