محمدتقی میبدی یزدی، استاد حوزه و دانشگاه معتقد است ایران باید این اصل را برای خود در نظر داشته باشد که هر فردی که در آمریکا به ریاست جمهوری برسد میتوان با وی مذاکره کرد و اگر دوباره چراغ سبز نشان داده شد، پزشکیان میتواند از فرصت استفاده کند.
دیدارنیوز: با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا بسیاری از معادلات تغییر کرده است. ترامپ در دور اول ریاست جمهوری سیاست فشار حداکثری را علیه ایران لحاظ کرد و اخبار غیر رسمی حکایت از این دارد که در دور جدید ریاست جمهوری هم دنبال تکرار همان سیاستهاست.
در سوی دیگر دولت پزشکیان موضع رسمی نسبت به پیروزی ترامپ در انتخابات نداشته و هنوز استراتژی خود را در مواجهه با ترامپ غیر قابل پیشبینی مشخص نکرده است.
برای تحلیل و بررسی نحوه مواجهه ایران با ترامپ با حجتالاسلام محمدتقی میبدی یزدی استاد حوزه و دانشگاه گفتگو کردهایم. میبدی یزدی معتقد است: «هر کسی در آمریکا به قدرت برسد در ابتدا برای اینکه نشان بدهد در حال کم کردن دشمنان آمریکا است و قصد دارد خاورمیانه را آرام کند، خود را آماده مذاکره نشان میدهد. این وضعیت درباره ترامپ نیز وجود دارد. واقعیت این است که ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود نیز در چند مورد چراغ سبز به ایران نشان داد. اما به دلیل عدم اعتماد به سیاستهای او در داخل علاقهای برای گفتگو ایجاد نشد. اما امروز ما با ترامپی روبهرو هستیم که تقریبا با روش سیاستورزی او آشنا شدهایم. با در نظر گرفتن مجموع شرایط کشور میتوان از هر امکانی در جهت تحقق منافع ملی استفاده کرد. به همین دلیل من معتقدم اگر دوباره چراغ سبز نشان داده شد، آقای پزشکیان میتواند از فرصت استفاده کند.» در ادامه ماحصل این گفتگو را میخوانید.
*با به قدرت رسیدن ترامپ فکر میکنید ایران در مواجهه با سیاستهای وی باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟
ایران باید این اصل را برای خود در نظر داشته باشد که هر فردی که در آمریکا به ریاست جمهوری برسد میتوان با وی مذاکره کرد. تفاوتی هم نمیکند که کسی که به قدرت رسیده جمهوریخواه باشد یا دموکرات. ایران میتواند از موضع عزت و سربلندی با هر کسی که شرایط مذاکره داشته باشد مذاکره کند و مذاکره و گفتگو در مجموع اشکال ندارد. نکته دیگر اینکه هر کسی در آمریکا به قدرت برسد در ابتدا برای اینکه نشان بدهد در حال کم کردن دشمنان آمریکا است و قصد دارد خاورمیانه را آرام کند خود را آماده مذاکره نشان میدهد. این وضعیت درباره ترامپ نیز وجود دارد. واقعیت این است که ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود نیز در چند مورد چراغ سبز به ایران نشان داد. اما به دلیل عدم اعتماد به سیاستهای او در داخل علاقهای برای گفتگو ایجاد نشد. امروز ما با ترامپی روبهرو هستیم که تقریبا با روش سیاستورزی او آشنا شدهایم. با در نظر گرفتن مجموع شرایط کشور میتوان از هر امکانی در جهت تحقق منافع ملی استفاده کرد. به همین دلیل من معتقدم اگر دوباره چراغ سبز نشان داده شد، پزشکیان میتواند از فرصت استفاده کند. البته نمیتوان منکر اتفاقات گذشته شد و به همین دلیل باید در مواجهه با چنین فردی تمام اصول را در نظر داشت. در دور قبل ریاستجمهوری ترامپ، شرایط به سمتی حرکت کرد که او آمریکا را از برجام خارج کرد. با خروج آمریکا از برجام در حالی مسئولان ارشد کشور همچنان بر عهد خود در برجام استوار بودند و تلاش داشتند ایران را از این موافقتنامه بهرهمند کنند، تندروها بیتوجه به منافع ملی ساز خود را زدند و فضا را تند کردند. در داخل کشور تندروهایی وجود دارند که همواره فرصتها را از کشور گرفتهاند. من معتقدم حتی اگر ترامپ رفتاری غیر قابل پیشبینی هم داشته باشد، اما اگر بتوانیم بر اصول خود که مبتنی بر منافع ملی است پافشاری کنیم، در فرایندی مانند مذاکره میتوان مواضعی اتخاذ کرد که امتیازهای سیاسی برابر رد و بدل شود. من این فرصت را مشاهده میکنم.
*آیا واکنشها به پیروزی ترامپ در داخل کشور را به شکلی میبینید که شرایط برای گفتگو از جانب عزت و احترام بین ایران و آمریکا وجود داشته باشد؟
برخی از همان ابتدا که پیروزی ترامپ قطعی شد، موضع تندی گرفتند و این مواضع تند در برخی روزنامهها و رسانهها علیه ترامپ مطرح شد. مواضعی که ممکن است باعث شود که ترامپ هم در مقابل بر فشارهای خود بیفزاید و دوباره به شکل حداکثری فشار وارد کند. به هر حال آمریکا برای اعمال فشار بر کشورها، ابزارهایی در اختیار دارد که میتواند حتی به شکل غیر اخلاقی و غیر اصولی علیه کشورهای دیگر به کار گیرد. حال اگر ترامپ بخواهد به ایران فشار وارد کند که در گذشته نیز این کار را انجام داده، ابزار و امکانات کافی در اختیار دارد. البته نکتهای در این بین وجود دارد و آن قابلیتهای ایران است که کار را برای ترامپ سخت میکند. ایران یکی از کشورهای موثر در منطقه است. در حال حاضر که اسرائیل متحد استراتژیک آمریکا و مزاحم اصلی کشورهای منطقه محسوب میشود، در ماههای گذشته به شدت درگیر تنشها و مقابلههای موثر محور مقاومت بوده است. این تنشها در نهایت فشار سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کرده است. در چنین شرایطی من معتقدم پزشکیان میتواند رویکردی در پیش بگیرد که کشور نه تنها از ترامپ و سیاستهای او آسیب نبیند، بلکه با باز کردن مسیرهای جدید در سیاستورزی بینالمللی سود هم نصیب کشور کند.
*پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی تمایل خود را برای گفتگو با غرب و آمریکا مطرح کرد و گفت در صورت رعایت اصول مورد قبول ایران، ابایی از این کار ندارد، اما میدانیم که تصمیم گیرنده نهایی در این زمینه رئیسجمهور نیست؛ در دورههای قبل هم نبوده است. آیا شما این امکان را مشاهده میکنید که در نهایت به دولت چنین اجازهای داده شود که مذاکره و گفتگو را آغاز کند؟
در این زمینه ضرورت دارد که نهادهای تصمیمگیر در کشور ابتدا به یک جمعبندی مورد قبول همه مسئولان ارشد برسند و بعد برای رسیدن به اهداف تعیین شده با دولت همکاری کنند. عالیترین سطح مدیریت کشور، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی باید در این زمینه ابتدا به جمعبندی نهایی برسند و برای همه حالتها و وضعیتهای احتمالی برنامه معین داشته باشند. بعد از آن دولت پزشکیان را مورد حمایت قرار دهند تا دولت بتواند از فرصتهایی که ممکن است در آینده شکل بگیرد، استفاده کند. زمانی که بایدن در آمریکا به قدرت رسید هم تقریبا چنین فرصتی در دست داشتیم که با گفتگوهای فشرده و صریح تحریمهای ظالمانه دوره ترامپ را لغو کنیم. دولت باید در ابتدای کار قبول داشت که برخی تصمیمها ترامپ غیر اصولی بوده است. فرصت خیلی زود از دست رفت و تحریمها نه تنها کاهش نیافت بلکه بیشتر هم شد. درست است که ما بجز یک دوره کوتاه با آمریکا وارد درگیری نظامی گسترده نشدهایم، اما مدتهاست که آمریکا شرایطی شبیه جنگ اقتصادی را بر ما تحمیل کرده است. جنگ اقتصادی میتواند گاهی بیشتر از جنگ نظامی به یک کشور ضربه بزند. قیمت دلار در دولت اصلاحات، در طول چند سال در حد هزار تومان مانده بود، اما امروز به ۷۰ هزار تومان رسیده است. افزایش قیمت دلار به معنای کاهش ارزش پول ملی است و در چنین جنگی که ارزش پول ملی ما را هدف گرفته، مردم بیشترین لطمه را خواهند خورد. چه جنگ اقتصادی از این بدتر که ارزش پول ملی ما در طول این سالها هفتاد برابر کاهش یافته است؟ زیانی که آمریکا با تحریمهای ظالمانه به کشورمان وارد کرده، بسیار سنگین بوده است. هرچند تعداد این افراد کم شده، اما دیگر کمتر کسی میتوان دید که نگاهی مثبت به تحریمها داشته باشد. من معتقدم چنین دیدگاهی صحیح نیست و تحریمها ضررهای زیادی برای ما به همراه داشته و در نهایت به اقتصاد کشور ضربه وارد کرده است. این ضربه در انتها به مردم وارد شده و شرایط اقتصادی مردم را سختتر کرده است. در این شرایط با فرارسیدن فصل سرما مساله ناترازی انرژی مطرح شده است. کمبودها در زمینه تولید برق کار را دشوارتر کرده است. وضعیت انرژی مطلوب نیست و به احتمال زیاد با چالش قطعی برق و گاز مواجه خواهیم شد. یکی از دلایل این ناترازی از دست دادن فرصت توسعه زیرساختهای کشور بوده است. اینجا هم ردی از تحریمها را میتوان دید. اگر میتوانستیم سرمایههای خارجی را جذب کرده و به سمت توسعه زیرساختها هدایت کنیم، شاید امروز از این ناترازی در رنج نبودیم. این سرمایهگذاری حتی میتوانست از خارج از کشور باشد که در این زمینه موفق عمل نکردهایم. من همه این چالشهای را از چشم تحریمها میبینم. زمانی که دبیری شورای عالی امنیت ملی در اختیار جلیلی بود و ایشان به عنوان مذاکره کننده ارشد با کشورهای غربی گفتگو میکرد، کمترین دستاوری حاصل نشد و بسیاری فرصتها از دست رفت. بعد از آن، روحانی تلاش کرد با برجام قدری وضعیت را بهبود ببخشد، اما ترامپ با خروج از برجام امکان بهره بردن کشور از این موافقتنامه را از بین برد. در حالی که روشن بود که کشور اگر نتواند از امکانات برجام استفاده کند، ضرر خواهد کرد، با این حال برخی خروج ترامپ از برجام را جشن گرفتند. شرایط اقتصاد کشور بعد از آن کمکم سختتر و سختتر شد.
*به نظر میرسد برای فراهم شدن زمینههای گفتگو و مذاکره راه سختی در پیش باشد. هم بهخاطر غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و هم بهخاطر سابقه او که در دوره قبلی ریاستجمهوریاش مشاهده کردهایم. از این رو ممکن است در داخل کشور مخالفتهایی در این موضوع وجود داشته باشد. آیا شرایطی را میبینید که زمینه برای مذاکره فراهم شود؟
در عالم سیاست اگر بخواهیم به گذشته رجوع کنیم هیچ مشکلی حل نخواهد شد. در طول جنگ ایران و عراق چندین هزار نفر از جوانان ما شهید شدند، اما به محض اینکه آتشبس اعلام شد ما با صدام وارد مذاکره شدیم. در سال ۱۳۶۷ چند صد نفر از ایرانیان در عربستان کشته شدند و روابط دو کشور تیره شد. برخی در آن زمان شعار میداند که اگر ما با صدام هم مذاکره کنیم با آل سعود مذاکره نخواهیم کرد. با این حال به دلیل اقتضائات سیاست منطقهای آقای هاشمی با عربستان وارد مذاکره و مشکلات بین دو کشور حل شد. این وضعیت درباره روسیه نیز وجود داشته است. اگر قرار است اتفاقات تلخی را که در تاریخ ما ثبت و ضبط شده، در روابط بین ایران و روسیه در نظر بگیریم، اصلا نباید با این کشور ارتباط داشته باشیم. صرف نظر از دو قرارداد ننگین گلستان و ترکمنچای بین ایران و روسیه که مناطق وسیعی از کشورمان جدا شد، مسائل تلخ دیگری هم هست مانند فاجعه حمله به حرم امام رضا (ع). با همه اینها در دنیای سیاست زمان حال را در نظر میگیرند که آیا در سال ۲۰۲۴ مذاکره و ارتباط به سود کشور است و یا به ضرر کشور؟ نباید به گذشته نگاه کرد. انگلستان هم همین وضعیت را دارد و حتی آمریکا. آمریکا هم از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز نسبت به کشورمان جنایتها، ظلمها و خیانتهای بزرگی کرده است. با این وجود اگر قرار باشد این مسائل را همواره در نظر داشته باشیم و براساس آن در شرایط کنونی تصمیم بگیریم مرتکب اشتباه شدهایم به این دلیل که فرصتها را از دست خواهیم داد.
*خاتمی در مقابل تخاصمی که آمریکا در پیش گرفته بود تلاش کرد به کشورهای اروپایی نزدیک شود. آیا پزشکیان هم همین رویکرد را در دستور کار قرار خواهد داد؟
این موضوع بستگی به این دارد که نهادهای بالادستی و تصمیمگیر چه نگاهی داشته باشند. احتمالا پزشکیان به این نتیجه رسیده که توسعه کشور بدون تعامل و همکاری با کشورهای صاحب دانش و تکنولوژی ممکن نیست. پزشکیان متوجه این نکته هست که برای فعال کردن کارخانهها باید زمینههای لازم توسعه فراهم باشد. از سوی دیگر میداند تا زمانی که مشکل FATF، فیلترینگ و تحریمها وجود داشته باشد نمیتوان اقدام خاص و موثری در رفع مشکلات معیشتی مردم انجام داد. در صورتی که وضعیت اقتصادی کشور بهتر نشود، در صورتی که تولید در کشور بیشتر نشود، نمیتوان انتظار داشت که قدرت پول ملی هم بیشتر شود. من معتقدم اگر قرار است پزشکیان به وعدههایی که به مردم داده عمل کند، باید بتواند بین نهاد ریاستجمهوری و نهادهای بالادستی حاکمیتی تعامل موثر ایجاد کند. در غیر این صورت و در شرایطی که تحریم و فیلترینگ وجود داشته باشد پزشکیان نمیتواند به تنهایی همه مشکلات کشور را حل کند.