تیتر امروز

گفت‌وگوی تلفنی پزشکیان و مکرون/ سومین تلاش برای ترور مرد جنجالی آمریکا/ ارسال پرونده دو خبرنگار به اجرای احکام
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

گفت‌وگوی تلفنی پزشکیان و مکرون/ سومین تلاش برای ترور مرد جنجالی آمریکا/ ارسال پرونده دو خبرنگار به اجرای احکام

این سی‌ و هفتمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
معرفی و بررسی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص
دیدارنیوز گزارش می‌دهد

معرفی و بررسی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص

انجمن حقوق شناسی، گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، موسسه مطالعاتی بشیریه و نشر سرایی، هشتاد و ششمین جلسه از سلسله نشست های «یکشنبه های حقوق شناسی» را در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار...
دیدارنیوز گزارش می‌دهد

معرفی و بررسی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص

انجمن حقوق شناسی، گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، موسسه مطالعاتی بشیریه و نشر سرایی، هشتاد و ششمین جلسه از سلسله نشست های «یکشنبه های حقوق شناسی» را در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد.

کد خبر: ۱۷۳۹۲۵
۱۳:۲۳ - ۲۴ مهر ۱۴۰۳

 

معرفی و بررسی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص

دیدارنیوزـ مسعود پیوسته: انجمن حقوق شناسی، گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی، موسسه مطالعاتی بشیریه و نشر سرایی، هشتاد و ششمین جلسه از سلسله نشست های «یکشنبه های حقوق شناسی» را در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد و آنچه می خوانید گزارش اختصاصی دیدار از این نشست است.

در این نشست، احمد عابدینی (نویسنده کتاب) ناصر نقویان (استاد حوزه و دانشگاه) محمدعلی محمدی (پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی) و‌ مهدی منتظرقائم (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم قضایی) با مدیریت و اجرای بزرگمهر بشیریه (مدیرعامل موسسه مطالعاتی بشیریه) حضور داشتند. همراه با جمعیت مشتاق حضور که مایل بودند ببینند احمد عابدینی، صاحب این اثر ساختارشکنانه در زمینه ی قصاص، چه کرده است! چرا که، دست کم، عنوان کتاب برای مدعوین و حاضرین در نشست جذاب بوده است.

آن هم در شرایطی که جامعه، حال خوشی ندارد و‌ بی حوصله است و خشونت زدگی های چندسویه، یک روال عادی زندگی را از ایشان سلب کرده و مثلا از تازه ترین های زندگی مضطریانه اش را می شود در همین تقاطع هایی در پایتخت دید که هنگام عبور از تقاطع، هرکس در حالِ شتاب و نجات خود است تا به آن سوی تقاطع برسد و چراغ های راهنمایی هم گویا موجب هدایت هیچ کس نیست! لطف الله میثمی (فعال ملی مذهبی و مدیرمسئول چشم انداز ایران که فردا را امیدوارانه می بیند) زودتر از همه به محل نشست رسید. نیم ساعت زودتر.

 

معرفی و بررسی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص

پس از او، محمدعلی محمدی، پژوهشگر اجتماعی و‌ فرهنگی وارد شد که یکی از سخنرانان نشست بود. از میثمی درباره ی این کتاب پرسیدم و یادآوری نامه نگاری های جبهه ملی در مخالفت با لایحه قصاص در سال های اول انقلاب که پاسخ دریافتی شان، حکم ارتداد و لغو‌ و تعطیلی جبهه شان بود و امروز می بینیم پس از چهار دهه، کسی، پژوهشگری ساختارشکنانه دارد موضوع قصاص را می بیند.

میثمی، شوق مندانه به حمایت از نگاه احمد عابدینی پرداخت و‌ داده های نوین عابدینی برایش تداعی گر پرتوی از قرآنِ مرحوم طالقانی بود. مثالی در باب موضوع قصاص زد و‌ فکتی از طالقانی آورد که در تفسیر آیه ای از سوره بقره گفته بوده بدین مضمون که، همه ی ما مخلوق خداییم و برادر و برابر. اصل را باید در برادری و برابری بدانیم. اگر کسی برادرمان را کشت، نمی گوییم این برادرمان قاتل است، بلکه می گوییم این مخلوق خدا مرتکب قتل شده و باید علت ماجرا را جست و جو کنیم.

بعدش بحث قصاص که پیش می آید، موضوع دیه مطرح می شود و بعدش هم به عفو. از محمدی درباره ی انگیزه ی طرح چنین مباحثی می پرسم که در پی چیستند؟ درپاسخ، کوتاه می گوید: «در پی این هستیم که دایره ی شمول قصاص را کوچک کنیم. تا یکی مرد، یکی را نکشیم. امیدواریم در گام هایی که برمی داریم, بتوانیم شورای نگهبان را متقاعد کنیم.» در آغاز برنامه، احمد عابدینی دقایقی به دفاع از عنوان کتابش «ساختارشکنی در مباحث قصاص» پرداخت. اینکه اگر مدتی چاپ و انتشار این کتاب طول کشید، بیشتر بخاطر عنوان کتاب بوده است. چون ممیزی های مربوطه و برخی اهل علم، کلمه‌ی «ساختارشکنی» را برای عنوان کتاب برنمی تافتند. توصیه می کردند که عنوان کتاب، نرم تر شود.

مثلا بگذارید درآمدی بر حکم قصاص یا گفت و گو یا نگاهی به مباحث قصاص. نویسنده ی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص افزود: «من تأکید داشتم این عنوان ساختارشکنی روی کتاب باشد. چون توجهم به اهمیت خون و آبروی انسان است. خواستم که با این عنوان ساختارشکنی، حساسیت ها را برانگیزم. البته که قصدم جبهه گیری و گاردگرفتن در برابر ققها و مراجع تقلید و قانونگذاران نبوده و نیست. به خوانندگان توصیه می کنم که اگر می خواهند این کتاب را بخوانند، دو بار بخوانند. آن هم عاقلانه و دیندارانه. در این صورت، می دانم که محتویات اثر را می پذیرند.‌ چون فطری است.» عابدینی به گفته اش، در این اثر تلاش دارد ایجاد شبهه کند. ایجاد شبهه ای که درنهایت به جمع بندی و نتیجه ی برائت برسد.

در پایان سخنانش از وی پرسیدم آیا کلام و نگاهش به این شعار و تشکیلاتی که این سالها تأکید بر «نه به اعدام» دارند، قرابتی دارد یا نه؟ آیا گستردگی و شمولِ ساختارشکنی اش تا آنجا هم می رود؟ پاسخش یک کلمه بود: «نه».

ناصر نقویان، شروع کلامش به اقتضاء موضوع نشست، استمداد از مطلع و مقطعی از بوستان سعدی بود: تو شمشیر پیکار برداشتی/ نگه دار پنهان ره آشتی اگر خفته ده دل بدست آوری/ از آن به که صد ره شبیخون بری وی، این کار پژوهشی احمد عابدینی را ستود و خود نیز با طرح روایاتی که نشان از اصل کرامت انسان داشت، به دنبال ایجاد شبهه بود که معنای پیشگیری از اجرای حدود دهد. به تعبیر خود نقویان، معنای راه فرار برای متهم فراهم شود.

اینکه خود قاضی هم بگردد و یک شبهه ای در ماوقع بیابد، که اگر جست و جو کند حتما می تواند شبهه ای بیابد و مانع از اجرای حد و قصاص شود. نقویان، برای تفهیم ناتوازنی بین جرم و مجازات، به مثالی از یکی از مکتوبات سید علی آزمایش، حقوقدان اشاره می کند و می گوید: «یکی از دانشجویان آزمایش به وی می گوید استاد چرا اینقدر از اجرای حدود، دوری می کنید و فراری هستید؟ درپاسخ، آقای آزمایش مثالی می زند از رانندگی کسی که از تهران تا مشهد، از مسیری بیابانی رفته، به مقصد که رسید پلیس، یک دسته جریمه به وی می دهد و معلوم می شود روی هم پنجاه میلیون جریمه شده است. راننده با تعجب، موارد تخلفش را نگاه می کند.

از عبور از چراغ قرمز، توقف دور میدان، پارک دوبله و ... وقتی راننده شاکی می شود و می گوید من اینها را در مسیرم ندیده ام، می گوید قرار است طی ده سال آینده، این میادین، ایجاد و چراغ راهنمایی و... نصب شود و شما در این محدوده ها، طبق نقشه، تخلف داشتید! سپس آقای آزمایش مثال عینی در حوزه کیفری آورد که وقتی به علت قتل ها و بزهکاری ها نگاه می کنیم، می بینیم در حوزه معیشت، اعتیاد و مسائل روحی و روانی، متناسب با این جرائم کاری نشده است و آنجاها رهاست ولی بی توجه به زمینه و علل، می خواهیم حدود را فورا اجرا کنیم! ناصر نقویان، در انتها از نویسنده ی کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص خواست: «ای کاش در متن کتاب، قانون و قاعده ی درء را هم می آوردید تا موضوع برائت، برای مخاطبان روشن تر می شد.

البته نمی دانم، شاید هم آورده باشید و من دقت نکرده باشم.» سخنران بعدی، مهدی منتظر قائم بود که گفت: «متخصص در زمینه ی قصاص نیستم، اما در این کتاب، سه نکته دیدم. بخش اول که به آیات قرآن اشاره دارد. دربحث قصاص، باید بگویم قصاص مجاز است وقتی که موجب حیات شود. باید بازخورد این قصاص ها را دید. باید دستگاه ها باشند رصد کنند.‌ هرسال، یا چندسال درمیان، ببینند که آیا قصاص های انجام شده، موجب حیات در جامعه شد یا نه. استحصاء که کردم، شما (نویسنده کتاب ساختارشکنی در مباحث قصاص)، ۲۱ مورد روایت در باب قصاص را ذکر کردید که هشت روایت، در مورد حکم قصاص است و بقیه، موضوع قصاص یا موضوع جنایت را بیان می کنند.

بنابراین خوب است که ما بین این دو را تفکیک کنیم. یکی روایاتی که بیانگر حکم اند و‌ یکی هم روایاتی که برای تشخیص موضوع اند. روایات مسند و مرسلی که گویای حکم قصاص اند. این روایات، موضوع جنایت و قتل را سه دسته کرده اند. یکی جنایات خطری، یکی قتل های شبه عمد؛ و‌ یکی هم عمد. این دسته بندی هم البته وحی منزل نیست و در آن زمان رایج بوده.» منتظرقائم برای روزآمدسازی این دسته بندی سه گانه کلاسیک، بدین صورت، قتل ها را سه دسته ی مشهور و جدید ساخت. دسته ای که قتل ها خفیف اند.

دسته ای که قتل ها شدیداند.‌‌ و سوم که بیشترین قتل ها در حدوسط این دواند. در قتل های خفیف، در مجازات، خود قاتل، دیه پرداخت نمی کند و اقارب و حامیانش می پردازند. از سویی هم قتلی رخ می دهد که برای قاتل، هیچ امکان گذشت وجود ندارد.‌‌ چون شدیدترین نوع قتل است و حکمش قصاص است. اما در بین این دو دسته قتل ها، بیشترین قتل هایی که صورت می گیرد، در ردیف قتل های شبه عمد است.

حالا بخواهیم همین سه دسته قتل ها را معیار قرار دهیم، کدام دسته، شامل قصاص می شود؟ همان قتلی که شدیدترین قتل است. چون همه ی شرایط قتل عمد را دارد. هم با قصد است. با قصد قبلی است. با برنامه ریزی است. هم ضرب مستمر است. هم آلت قتاله است. قتلی که جمیع شرایط عمد را دارد.» محمدعلی محمدی، پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی، سخنران پایانی نشست، کلامش را این گونه آغاز کرد: «آفت دامنگیر علوم انسانی در دانشگاه و در حوزه های علمیه ما، پرگویی و ناتوانی یا ترس از حرف تازه و مفید گفتن است.

اما کتابی که در محضرش و در محضر مولفش هستیم، مصداق اجتناب از درازگویی و‌بیهوده گویی است و نه تنها دچار اطناب ممل نیست، بلکه جسارتا می شود گفت دچار ایجاز مخل است که به گفته ی برخی اهل فضل، مولف می توانست با آوردن استناداتی از اقوال پیشینیان، گفتارش را ظاهر گفتارش را کامل تر و نرم تر کند تا و خودش را از اتهام شاذگویی دور بدارد.» این پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی، ادامه داد: «از میان چهار فضیلت حکمت، شجاعت، عفت و عدالت، در عصر ما حکمت و عدالت، مدعی فراوان دارد اما مدافع واقعی خیر.

عفت از دایره بررسی خارج شده در کمال مظلومیت؛ و شجاعت بیش از هر فضیلتی دچار تحریف است. شجاعت، تهور مدیریت شده با عقل است و‌ طبعا عقل اجتماعی است که شجاعت موثر و اثر وضعی می آفریند. بحمدالله آقای عابدینی از این جهت، نماد پاسخگویی هوشمندانه به نیاز جامعه معاصرند. و کسانی که هر حرف تازه ای را مصداق شاذگویی قلمداد می کنند تا آب در خوابگه مورچگان ریخته نشود، باید بدانند که نیاز جامعه به شجاعت و به شجاعان بر فشار سکوت پرستان غلبه دارد.»

محمدی صفحاتِ ۱۵ تا ۳۴ کتابِ ساختارشکنی در مباحث قصاص، جذاب تر آمد و به حاضرین گفت این قسمت را بیش از دو بار بخوانید! از جمله دغدغه های این پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی در این نشست، موضوع «ناخودآگاه» جامعه ایرانی بود که از رسانه ها، خاصه هنرهای نمایشی و حتی گزارش نویسان نیروی انتظامی و دادگستری خواست، حواس شان به ناخودآگاه جامعه، بیش از خودآگاه شان باشد.

در این جلسه، جلال جلالی زاده، احمدزیدابادی، محسن آرمین و چند چهره اصلاح طلب دیگر، به عنوان شنونده ی محض حضور داشتند. پرسش هایی از دو گانه ی اصولگرایی و اصلاح طلبی در پایان جلسه مطرح شد اما عابدینی قرار شد به جای پاسخگویی شتابزده، سر فرصت، پس از شنیدن فایل های صوتی پرسشگران، پاسخ های علمی بدهد. گفتم شاید مصطفی محقق داماد هم در این نشست حضور بیابد و نکته هایی تازه از او نیز دریابیم، ولی حضور نیافت.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی