بهترین نوع حکومت در عصر غیبت حکومت دموکراتیک است/ باید با مردم با رفق و مدارا و مهربانی برخورد کرد/ حجاب واجبی شرعی است، اما اجبار به حجاب از فجایع است

قانون همیشه مهربونی نیست بیش از حد مهربونی کردن الان تو خیابون دارن همو بغل میکنن ومی بوسن طولی نمیکشه شاهد جفت گیری دختر وپسرها دراماکن عمومی هستیم بالاخره باید باهاشون مهربون بود ناز کثافتکاریاشونم کشید شما درست نسگید حاج آقا امیرالمونین نسبت به مجرمین مهربون بوده واونارو حد نمی زده کلا هرج ومرج شما درست میفرمائید با دزد ها واختلاص گرا وقاتل ها هم باید مهربون بود

اگر دلسوز دین و مذهب و عقاید مردم هستیم ، نباید دین را وسیله محدودیت حقوق و آزادی های مردم و مانع رسیدن به خواسته هایشان کنیم.

تاریخ نشان داده برای از بین بردن یک دین یا مذهب هیچ راهی موفقیت آمیز تر از حاکمیت سیاسی آن دین و مذهب نیست. شاید به همین دلیل است که کشورهای کمونیستی مثل روسیه و چین و کره شمالی و کوبا از بعضی حکومت ها، انقلاب ها، جریان ها، احزاب و افراد حمایت و همراهی می کنند.

وقتی شخصی معصوم نیست و تخصص کافی در یک موضوع را ندارد و از پشتیبانی آرای مردم هم برخوردار نیست وقتی مسئولیت سیاسی را بدست می گیرد می تواند ضربات جبران ناپذیری به دین و مذهب و عقاید مردم وارد کند.

در هر صورت همیشه این امکان وجود دارد آزادی ها، حقوق و خواست مردم در تعارض با حاکمیت دینی قرار گیرد و این می تواند موجب شود که پس از گذشت مدتی مردم در عقاید خود تجدید نظر کنند.https://liberaltheology.blogfa.com/

سلام
در مورد مطالب آقای محمد تقی اکبر نژاد چند نکته قابل ذکر است؛
۱-با تعیین راهبرد کلی، هر نوع حکومتی در تعلیمات ائمه(ع)، غیر از حکومت دینی طاغوتی است. مقبوله عمر بن حنظله، صحیحه ابی خدیجه، اما الحوادث الواقعه و...هم ناظر به این بحث است. نوزده روایت را مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در شان علما آورده و ده عنوان استخراج کرده است که دهمین عنوان این است :
در تمام حوزه هائیکه امام معصوم ولایت داشته و اعمال ولایت می کرده فقیه نیز حق ولایت دارد.
مرحوم محقق کرکی در جامع المقاصد، عبدالله مامقانی در کتاب هدایه الانام فی حکم اموال الامام، صاحب جواهر، آیت الله بروجردی در کتاب البدر الزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر و امام خمینی در کتاب البیع و بسیاری از فحول و کحول علمای شیعه از روایتها استفاده ولایت فقیه و حکومت در دوره غیبت را اصطیاد کرده اند.
۲-روایتی را محدث قمی در جلد دوم سفینه البحار نقل کرده استکه که اشاره به قیام مردم قم است... کزبرالحدید لایضلهم العواصف.
همچنین روایاتی داریم مبنی بر قیام مردمی از مشرق زمین برای آماده سازی قیام‌جهانی.
یخرج الناس من المشرق فیوطئوا للمهدی سلطانه(کنز العمتل متقی هندی).
۳-روایاتی در سند صحیفه سجادیه، کتاب کافی، کتاب غیبت نعمانی داریم مبنی بر منع قیام قبل از ظهور حجت(عج).
در درایه الروایه اینگونه احادیث چند مطلب قابل توجه است:
الف_روایات معارض داریم. مثل دو روایت ذکر شده و قیام سید خراسانی، سید یمانی و...
ب_با مسلمات قرآنی مثل امر به معروف و نهی از منکر، نصح الائمه، تلاش برای اصلاح به قدر استطاعت، مخالف است.
ج_کدام ماموریت انقلابی و اصلاحی انبیاء و اولیاء بدون مشکل و اذیت و مزاحمت بوده است. پس قیامی که در آن مشکلاتی باشد دلیل بر ناحق بودنش نیست.
د_برخی از این روایتها همانند سند صحیفه منعی نیامده بلکه خبر داده که قیام احدی از ما اهل بیت(ع) که ناظر به عصر ائمه(ع) است، منجر به زحمت ما و شیعیان میشود. مثل قیام زید، یحیی بن زید، نفس زکیه ...
این خبر ناظر به دوره غیبت نیست.
و_روایات وارد شده در کتاب غیبت نعمانی ناظر به نهی قیام‌متمهدی هاست. یعنی مهدی های قلابی و دروغین. کسی در دوره غیبت قیام کند و ادعای مهدویت کند. چراکه ۱۳ روایت در باب پنجم این کتاب وارد شده است. هشت روایت مربوط کسانی استکه ادعای امام کنند و امام نباشند و پنج روایت مربوط است به کسیکه علم و پرچم برافرازد قبل از قیام حضرت حجت(عج) که صاحبش طاغوت است. چون در یک باب است حمل بر ادعای مهدویت است.
۴-بعد از انقلاب شیعه هویت پیدا کرده است و پتانسیل و ظرفیتی از آن ظهور کرده استکه در طول تاریخ شیعه از شروع غیبت کبرا یعنی سال ۳۲۹ سال وفات آخرین نایب خاص، بیسابقه است.
جریان شیعه تبدیل به عاملیت و کنشگری فعال و تاثیر گذار در جریانهای منطقه ای و جهانی شده اند و موجب سرافرازی پیروان اهل بیت(ع) گشته اند. مثل شیعیان لبنان، یمن و حدود بیست میلیون شیعه که بعد از انقلاب در نیجریه و چند میلیون در در تونس مستبصر شده اند.
۵-مبنای دمکراسی غربی مشروعیت و حقانیت هر چیزی بر اساس اکثریت عددی است. چگونه یک‌مسلمان معتقد به حقانیت دین حنیف اسلام و شیعه اثنی عشری می تواند این مبنا را بصورت بنیادی و فلسفی قبول کند؟؟؟
در منطق علمای شیعه هر حکومتی در دوره غیبت اغتصابی و اشغال جایگاه امامت است و فقط فقهاء به عنوان نواب عام استثنا شده اند.
مرحوم نائینی در کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله، با وجود پذیرش اضطراری مشروطه آن را حکومتی غاصبانه معرفی کرده استکه فقط عیبش از حکومت مطلقه پادشاهی کمتر است.