تیتر امروز

مهدی قمیشی: آب مجازی وارد کنید
استاد دانشکده آب دانشگاه جندی‌شاپور در ویژه برنامه اقتصاد، آب و سیاست

مهدی قمیشی: آب مجازی وارد کنید

مهدی قمیشی استاد دانشکده آب دانشگاه شهید چمران (جندی شاپور)، ضمن تاکید بر جانمایی غلط صنایع آب‌بر در استان‌های کویری، گفت: «یکی از بهترین راه‌حل‌های رفع بحران آب، واردات آب مجازی است.
مساله حکمرانی و مشروعیت حکومت از نگاه اهل سنت
در هفدهمین برنامه دیدار اندیشه با شیخ دکتر عصام الدین گوگلان استاد حوزه و دانشگاه (ترکمن صحرا) مطرح شد:

مساله حکمرانی و مشروعیت حکومت از نگاه اهل سنت

در هفدهمین برنامه دیدار اندیشه با شیخ دکتر عصام الدین گوگلان استاد حوزه و دانشگاه، (ترکمن صحرا) در خصوص "مدارس علمیه دینی در میان اهل سنت با تمرکز بر مدرسه علمیه ربانیه چنارلی" گفت‌وگو کردیم.
کریدور زنگزور و دو کارشناس مسائل روسیه در میزگرد اختصاصی دیدارنیوز:

زنگزور؛ زور یا دیپلماسی؟ کولایی / بهشتی‌پور: تعریف غلط از دو واژه «استقلال و وابستگی» سبب سوء استفاده روسیه از ایران شده است

حسن بهشتی‌پور و الهه کولایی، کارشناسان مسائل قفقاز، آخرین وضعیت کشور‌های دخیل در کریدور زنگزور را در استودیو دیدارنیوز بررسی کردند.

کد خبر: ۱۷۲۰۴۵
۱۵:۴۸ - ۲۲ شهريور ۱۴۰۳

زنگزور؛  زور یا دیپلماسی؟ کولایی / بهشتی‌پور: تعریف غلط از دو واژه «استقلال و وابستگی» سبب سوء استفاده روسیه از ایران شده است.

 

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: به نظر می‌رسد دست‌هایی در کار است که با الحاق دالان زنگزور به خاک آذربایجان، ایران در آینده همسایه‌ای به نام ارمنستان نداشته باشد. کریدور زنگزور یک دالان زمینی است که جمهوری خودمختار نخجوان را به جمهوری آذربایجان متصل می‌کند.

نخجوان یک منطقه خودمختار متعلق به جمهوری آذربایجان است که به صورت زمینی با خاک اصلی آذربایجان متصل نیست و توسط ارمنستان از آن جدا شده است. این کریدور از بخش جنوبی ارمنستان، یعنی استان سیونیک (که گاهی زنگزور نامیده می‌شود)، عبور می‌کند.

"ماریا زاخاروا"، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اواخر هفته گذشته در یک اظهار نظر رسمی خود گفت: «ایران مجبور است گشایش کریدور زنگزور و مسدسود شدن مرزهایش را بپذیرد، در غیر اینصورت مجبورشان می‌کنیم.»

در همین ارتباط از دو کارشناس روابط بین‌الملل با گرایش مسائل روسیه دعوت کردیم تا آخرین تحولات، تحرکات، تصمیمات و اظهار نظر‌های کشور‌های مرتبط یا ذینفع در کریدور زنگزور را در استودیو دیدارنیوز مورد واکاوی و ارزیابی قرار دهند. الهه کولایی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل قفقاز و روسیه و حسن بهشتی پور کارشناس روابط بین‌الملل جوانب، مختلف دیپلماسی کشور‌های منطقه در خصوص ادعا‌های سرزمینی آذربایجان و ارمنستان بر باریکه زنگزور را بررسی کردند.

ویدیوی کامل این میزگرد را در اینجا، یوتیوب و آپارات دیدارنیوز ببینید و بشنوید

 

 

طی سال‌های اخیر تنش و جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر ادعا‌های سرزمینی تاریخی بین این دو کشور، چندین کشور همسایه را هم درگیر کرده است. تا جایی که حدود دو سال پیش، یعنی پس از پایان آخرین جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان که طی آن مناطق وسیعی از خاک ارمنستان به تصرف ارتش آذربایجان در آمد، جمهوری اسلامی ایران نیز به یگان‌های زمینی و هوایی ارتش و سپاه خود فرمان آماده باش کامل داد.

ترکیه در این میان آرزو‌های تاریخی خود را در سر دارد و رویای ارتباط زمینی از نخجوان به آذربایجان و از آنجا تا بلاد ترک و آسیای زرد و مرکزی را در سر می‌پروراند. به همین دلیل و هم به سبب نسبت‌های قومی و زبانی با جمهوری آذربایجان، در جنگ دو سال پیش ارمنستان و آذربایجان، در سمت آذربایجان ایستاد و ارتش آن کشور را همه جانبه تجهیز کرد.

روسیه به عنوان بزرگترین وارث اتحاد جماهیر شوروی هر بار با توجه به شرایط خود تصمیمی متفاوت و مستقل اتخاذ می‌کند.

اعلام موضع اخیر مقامات ارشد روسی پس از سفر ولادیمیر پوتین به باکو درباره مسیر ارتباطی زنگزور در منطقه قفقاز جنوبی، بار دیگر بحث‌ها در مورد رویکرد روسیه به جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که بعد از حمله اوکراین به خاک روسیه، تصرف برخی شهر‌های آن و تغییر شرایط میدانی در جنگ، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، برای اولین بار از زمان آغاز جنگ با اوکراین، یک سفر دو روزه به جمهوری آذربایجان انجام داد تا به بررسی راهکار‌های گسترش همکاری‌های راهبردی و ائتلاف میان جمهوری آذربایجان و روسیه بپردازد. طی این سفر پوتین ضمن برخی توافقات دیگر، مباحثی را نیز درباره کریدور زنگزور مطرح کرد. به فاصله کوتاهی پس از این سفر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام کرد مسکو از انعقاد سریع معاهده صلح بین باکو و ایروان و رفع انسداد مسیر ارتباطی حمایت می‌کند.

هر چند پس از این موضع گیری که علناً منافع ملی ایران را تهدید می‌کرد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، سفیر روسیه در تهران را احضار کرد و مراتب اعتراض جمهوری اسلامی به این به اصطلاح شریک راهبردی ابلاغ شد، اما روس‌ها نه‌تن‌ها از این تصمیم منصرف نشدند، بلکه تنها با بیان اینکه مسکو نگرانی تهران را مد نظر دارد، تأکید کردند که موضع مسکو در مورد کریدور زنگزور کاملا قطعی است و تنها کاری که قصد دارند انجام دهند، تماس گرفتن با ایران برای «شفاف‌سازی» است؛ به عبارت دیگر ابلاغ این قضیه به ایران که تصمیم گرفته شده و مقامات ایران هم چاره‌ای جز پذیرش ندارند!

چنین موضع گیری از سوی مسکو در شرایطی است که متن نهایی «سند جامع همکاری‌های راهبردی» دو کشور آماده امضاست و دو کشور در حال مهیا شدن برای نهایی کردن آن هستند. با این حال، به نظر می‌رسد درک روسیه از روابط راهبردی با درک ایران از این نوع روابط متفاوت است و مقامات این کشور هیچ محدودیت و خط قرمزی جز منافع و امنیت ملی خود نمی‌شناسند. بر اساس متون علمی، «روابط راهبردی» مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفه هاست؛ ضرورت وجود منافع و اهداف استراتژیک در حوزه‌های متداخل، وجود یک دشمن، رقیب و یا تهدید مشترک، وجود تفاهم در مورد نظام بین المل و قواعد کنشگری در آن و وجود اراده سیاسی در رهبران؛ برخی از این مؤلفه‌ها هستند.

با این حال به نظر می‌رسد روسیه با حمایت از دالان زنگزور بیشتر این مؤلفه‌های همکاری راهبردی را خدشه دار کرده است؛ در درجه نخست گشایش دالان زنگزور اقدامی است کاملا در ضدیت با منافع جمهوری اسلامی ایران، اما در مقطع کنونی به نفع روسیه؛ با گشایش این دالان، ارتباط راهبردی ایران با اروپا قطع خواهد شد. ضمن اینکه ایران بر این مسیر کنترلی نخواهد داشت و طبیعتا حق ترانزیت کالا را نیز از دست می‌دهد. از سوی دیگر، راه‌اندازی کریدور زنگزور همسایگان ایران را از ۱۵ به ۱۴ کشور تقلیل می‌دهد و در نتیجه منافع راهبردی و اهمیت ژئوپولتیکی ایران در سطح منطقه تحت تاثیر قرار می‌گیرد. با این حال، این راه ارتباطی در دوره تحریم روسیه از سوی اروپا، به مسکو کمک می‌کند تا تحریم‌ها را دور بزند. از سوی دیگر، تحولات اوکراین موقعیت روسیه را در قفقاز جنوبی تغییر داده و مسکوخواهان نفوذ خود در گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان است، امری که از طریق دالان زنگزور اجرایی می‌شود؛ بنابراین منافع و اهداف استراتژیک ایران و روسیه در این زمینه نه فقط تفاوت بلکه تعارض دارد.

وجود یک دشمن، رقیب و یا تهدید مشترک، از دیگر فاکتور‌های روابط راهبردی است؛ هر چند در سال‌های اخیر، روسیه و ایران در دشمنی با کشور‌های غربی همداستان بودند، اما با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید در ایران و اعلام مواضع او مبنی بر مدیریت تنش‌ها با غرب، مقامات روس به این نتیجه رسیده اند که باید قبل از هر اقدامی از سوی ایران، آن‌ها برای گشوندن جبهه‌های جدید اقدام کنند و به تهران نشان دهند که می‌توانند تنها با یک دیدار و چند تماس، کل معادلات منطقه را به ضرر ایران تغییر دهند. پافشاری روسیه بر ایجاد کریدور زنگزور در واقع هدیه‌ای است که پوتین به رقبای منطقه‌ای ایران یعنی ترکیه و جمهوری آذربایجان می‌دهد؛ چرا که ترکیه می‌تواند از طریق زنگزور کالا‌هایش را به جمهوری آذربایجان و از طریق دریای خزر به آسیای مرکزی برساند و آذربایجان راهی مستقیم به سمت کشور‌های اروپایی پیدا می‌کند.

وجود تفاهم در مورد نظام بین الملل و قواعد کنشگری در آن مؤلفه دیگر همکار‌های راهبردی است؛ اگرچه هر دو کشور ایران و روسیه، رویکردی تجدید نظر طلب نسبت به قواعد غربی نظام بین الملل دارند و خواستار آن هستند که نقش آن‌ها در نظام بین الملل به رسمیت شناخته شود، اما تجدیدنظرطلبی روسیه در چارچوب سیستم است، در حالیکه تجدیدنظرطلبی ایران ضد سیستمی است. روسیه به عنوان کشوری که پیگیر دستیابی به هویت یک قدرت بزرگ است، هیچگاه بدنبال کنار رفتن از مدیریت بحران‌ها و مسائل جهانی نبوده و در همین راستا هر گاه لازم بوده با کشور‌های غربی همسو شده و از تحریم‌های چندجانبه بین المللی علیه ایران حمایت کرده است. حال نیز که کشور‌های غربی در قالب ناتو در حال حمایت از اوکراین هستند، روسیه ضمن بهره برداری از کمک‌های ایران، تمامی تخم مرغ‌های خود را در سبد کشورمان نگذاشته و با بهره گیری از مؤلفه‌های قدرت خود، کارت‌های مختلفی برای مدیریت بحران اوکراین بازی می‌کند که برخی از آن‌ها همچون دالان زنگزور کاملا به ضرر ایران هستند.

محمد مهدی مظاهری کارشناس روابط بین الملل نوشت: «در رابطه به «وجود اراده سیاسی در رهبران» نیز به نظر می‌رسد، با توجه به تفاوت سطوح قدرت بین ایران و روسیه، کرملین اراده‌ای برای ارتقای روابط خود با تهران به سطح روابط راهبردی نداشته و ترجیح می‌دهد رابطه با ایران را در همین وضعیت «منافع محوری» نگاه دارد. در واقع روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ در مقیاس‌های جهانی دست خود را باز می‌بیند که در هر زمان طبق اقتضای منافع خود، با کارت بازیگران منطقه‌ای همچون ایران بازی کند و معادلات منطقه را طبق میل خود تغییر دهد».

مشکلات متعدد و عدم توازنی که جمهوری اسلامی ایران در سال‌های اخیر در سیاست خارجی خود داشته، دال مشترک دو مهمان ما در این میزگرد خبری بود. هر دو کارشناس معتقدند این عدم توازن ایران در روابط خود با کشور‌های قدرتمند جهان «امکان سوءاستفاده را برای روسیه فراهم کرده است».

بر این اساس به نظر می‌رسد روابط ایران و روسیه، نه از نوع همکاری راهبردی، بلکه بیشتر همکاری اجباری یا محتاطانه برای مقابله با بحران‌های مقطعی بوده و صرفا عناصری از روابط استراتژیک را در خود دارد. این مسأله واقعیتی تلخ است که می‌تواند تبعات خطرناکی نیز در سیاست خارجی به دنبال داشته باشد.

مظاهری در بخشی از یادداشت خود تاکید کرد: «یکی از شرایط مهم کنشگری موفق کشور‌ها در عرصه بین الملل و تأمین منافع و امنیت ملی، برخورداری از متحدان استراتژیک متعدد است؛ بنابراین باید تدابیری اندیشیده شود تا روسیه از سطح این روابط ابن الوقتی خارج شده و خود را متعهد به ایجاد نوعی روابط پایدار و استراتژیک با ایران بداند. برای تحقق این هدف و تبدیل روابط با روسیه به سطح راهبردی، ایران باید به آن سطح از قدرت در منطقه دست یابد که روسیه برای ورود به پرونده‌های منطقه‌ای و ایفای نقش در غرب آسیا و به تبع آن، کسب اعتبار و جایگاه بین المللی، خود را ناگزیر از مذاکره و تفاهم با جمهوری اسلامی ببیند. بدون شک، برقراری توازن در سیاست خارجی و بهره مندی ایران از گزینه‌های مختلف برای پیشبرد اهداف و منافع خود یک گام مثبت و مؤثر در این زمینه خواهد بود».

 

 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی