حسین جعفری در هشتمین یادداشت خود به ابعادی از نظریات مختلف شیعه در حکمرانی و فقه سنتی شیعه پرداخته است.
دیدارنیوز ـ حسین جعفری (دیدار اندیشه): گفته شد"اگر علی میتوانست، مردمی خموش، ساکن و ساکت را به مردمی منتقد و فعال تبدیل نماید که رفتار حاکمان را زیر نظر داشته باشند؛ آنگاه میتوانست امیدوار باشد که امت رسول الله در برابر انحرافات حاکمان از دین حساس بوده و به آنان اجازه خروج از مقاصد دین با تکیه برعناوین دینی را نخواهند داد. "
اگر چگونگی برخورد امام علی با مساله خلافت را با برخوردی که امام حسین (ع) با موضوع خلافت داشته مقایسه نماییم؛ ابعاد تازهای از "چرا امام حسین کشته شد؟ " روشن خواهد شد. چه شد علی با خانه نشینی و ارائه مشورت به خلفاء ادامه حضور اجتماعی میدهد و در نهایت با اقبال گسترده مردم؛ قدرت را در دست میگیرد، اما امام حسین (ع) همانند پدرش علی (ع) سکوت نکرد. آیا در سال ۶۰ هجری، انحراف عظیم تری بوقوع پیوسته بود؟
اهمیت این سوال دو چندان میشود؛ وقتی ملاحظه میکنیم پس از امضاء قرارداد صلح میان امام حسن (ع) و معاویه و شهادت امام حسن (ع)، امام حسین حدود ده سال با محترم شمردن آن قرارداد، اعتراضی به خلافت معاویه نکرده و فضای دوران امام حسن استمرار مییابد.
به باور من انحراف عظیمی که در سال ۶۰ هجری رخ داد، همانا حذف حضور و نقش مردم در انتخاب خلیفه و حکمران و تبدیل نظام عرفی و مقبول موجود به شاهنشاهیِ اولی الامری است! نظامی که فرقی با نظامهای استبدادی و خودکامه فردی ندارد جز آنکه استبداد با تزویرِ تقدس دینی به تحمیق مردم و تثبیت پایههای ظلم مشغول بوده و مستبد به نام خدا جباریت میکند! و مردم نیز با قبول تبعیت محض از ولیِ مبسوط الید و عدم انتقاد از او این انحراف را تثبیت میکنند؛ و این انحراف چنان بزرگ بود که حسین با عدم بیعت در برابر آن ایستاد.
برای درک ادبار مردم کوفه به امام حسین علیرغم نامه نگاریهای متعدد به او، باید به این انحراف (پذیرش قول حاکمِ بقدرت رسیدهی ثبیت شدهی مبسوط الید بعنوان امری شرعی و مورد رضایت خداوند) توجه بیشتری کرد. خلاصه آنکه بنا فهم عامهی مردم مسلمان زمانه، تا وقتی یزید بقدرت نرسیده بود میشد از حسین برای تصدی ولایت و قدرت دعوت کرد، اما شوربختانه تا حسین به کوفه برسد، یزید تثیبت شده و بعنوان، ولی امر حکمش نافذ شد و از این پس مردم کوفی شرعاً موظف بودند علیرغم نوشتن آن نامه ها، پیگیر نامههای خود نباشند و از "ولی امر" اطاعت کنند و در جهادی شرعی! بعنوان لشکریان خدا حتی از حسین بخواهند تا دست از مخالفت با، ولی شرعی جامعه برداشته، با یزید بیعت کند؛ و این است معنای جملهی عمر سعد به لشکرش که گفت؛ یا خیل الله ارکبی!
ادامه این یادداشت را در ویدیوی زیر ببینید و بشنوید