گسترده شدن بحران باید مدیریت شود و ایران باید نسبت به این موضوع و ورود به یک بحران جدید هوشیار باشد، زیرا ما به خوبی نیت و قصد نتانیاهو از این بحرانآفرینیها را میدانیم.
دیدارنیوز ـ حسن بهشتیپور: تحولاتی که اخیراً در سطح منطقه رخ داده، باعث شده تا اغلب رسانهها به تحلیل «چرایی» آن بپردازند که البته اقدام درستی به حساب میآید، اما به نظر میرسد که باید به این بپردازیم که «چگونه» باید این بحران را براساس منافع ملی خودمان مدیریت کنیم. مشخص است که نتانیاهو برای بقای خود نمیخواهد، جنگ در غزه را به اتمام برساند و با بحرانآفرینی در غزه و هر نقطهای از منطقه مانند یمن و حتی ایران، تلاش دارد که جنگ را تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که آبان ماه برگزار میشود، ادامه دهد. او میداند که اگر جنگ در غزه به پایان برسد، کمیته رسیدگی به جنگ، همانطور که ایهود اولمرت، نخستوزیر پیشین اسرائیل را بعد از جنگ ۳۳ روزه برکنار کرد، او را هم به دلیل جنگ غزه کنار خواهد گذاشت.
بر این اساس، ما نقشه نتانیاهو را به خوبی میدانیم. او به دنبال آن است تا دولت جدید ایران که هنوز وزرای آن مشخص نشده را مقابل آمریکا قرار دهد؛ بهگونهای که امیدها در مورد شروع مذاکره تهران با آمریکا و اروپا توسط دولت جدید وجود دارد و حالا در این فضا اسرائیل یک بحران جدید را خلق کرد. این سوال مطرح میشود که باید چگونه عمل کنیم؟ در این برهه بحث بر سر این نیست که نباید به اسرائیل پاسخ داد بلکه باید زمان پاسخ به اسرائیل و حتی مکان آن بهگونهای باشد که اسرائیل حتی فکر آن را نکند. به موازات این موضوع باید به نفوذ هم فکر کنیم و باید دید که اسرائیل چگونه توانسته در قلب کشور، میهمان مردم ایران را مورد هدف قرار دهد؛ لذا علاوه بر اینکه باید یک پاسخ مناسب به اسرائیل داده شود باید به جلوگیری از نفوذ هم توجه شود تا از تکرار چنین وقایعی جلوگیری و امنیت ملی خود را تامین کنیم.
مساله مهمتر این است که باید سیاست «تقابل و تعامل» را پیش بگیریم. اینکه ما میخواهیم با اسرائیل مقابله کنیم نباید دلیلی شود بر اینکه گفتگو با آمریکا و اروپا را فراموش کنیم یا آن را کنار بگذاریم. اسرائیل به دنبال آن است تا با این اقدامات، مانع از گفتوگوی ایران با آمریکا و اروپا شود و ما هم به خوبی این سناریو را درک میکنیم و برای به هم زدن این معادله باید در فاز اول پاسخ به اسرائیل داده شود و در سطح بعدی گفتگو با آمریکا و اروپا در دستور کار قرار بگیرد و اجرایی شود. به موازات این روند باید با چین، روسیه، هند و سایر قدرتهای شرقی هم گفتگو صورت بگیرد و تحکیم روابط برای تامین منافع ملی شکل بگیرد. بر این اساس، دوراندیشی باید بر این اساس پیش برود که سیاست تقابل و تعامل را به موازات هم پیش ببریم؛ به بیانی گویاتر، زمانی که نیاز به تقابل است همین موضوع را پیگیری کنیم و زمانی هم که نیاز به تعامل است به گفتگو بنشینیم. اساساً مذاکره بر همین اصول پابرجاست؛ یعنی با قدرت به دشمن خود ضربه بزنید و در جای دیگر با همان موضع قدرت با دیگری گفتگو کنید.
در فضای کنونی این اقدام اسرائیل، تنش را در منطقه افزایش خواهد داد و باید دانست که بقای نتانیاهو افزایش تنش در منطقه است، اما نکته مهم این است که گسترده شدن بحران باید مدیریت شود و ایران باید نسبت به این موضوع و ورود به یک بحران جدید هوشیار باشد؛ چراکه ما به خوبی نیت و قصد نتانیاهو از این بحرانآفرینیها را میدانیم. اگر بحران افزایش پیدا کند ممکن است که یک درگیری همهجانبه را شاهد باشیم و حتی پای غرب اعم از آمریکا و انگلیس هم به این مجادله باز شود که به نظر احتمال اینگونه رخداد بسیار کم خواهد بود و به سمت مدیریت آن گام خواهند برداشت.
سرمقاله روزنامه سازندگی ۱۱ مرداد ۱۴۰۳