
حسین نقاشی، شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، درباره تحلیل خود از نامه دفتر رئیسجمهور منتخب به احزاب و نهادهای مدنی برای تشکیل کابینه گفت: یکی از نگرانیها درباره تعارض منافع احزاب است، با توجه به اینکه در مدت زمان باقی مانده تا تحلیف و آغاز به کار رئیسجمهور به نظرم ارسال چنین لیستهایی از سوی احزاب، با توجه به اینکه متعدد و زیاد هستند و قابل پیشبینی است که دچار تعارض منافع نیز بشوند، ممکن است علاوه بر جریانهای اصلاحطلب و یا جریانهای مستقلِ همسو با جبهه اصلاحات در خیلی از موارد دچار تعارض منافع شوند. تشکیل کابینه در برخی از وزارتخانهها به صورت نانوشته به صورت مطلق در اختیار شخص رئیسجمهور نیست. برخی از وزارتخانهها باید با مشورت و کسب نظر رهبری معرفی شوند.
دیدارنیوز: در روزهای اخیر خبر آمد که دفتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری منتخب برای مشارکت و دریافت پیشنهادات احزاب و نهادهای مدنی برای تشکیل کابینه خود فراخوان داده است و قرار بر این است، نظرات جمعی را برای تعیین کابینه خود در نظر بگیرد؛ در این نامه آمده است: «مسعود پزشکیان برای انتخاب با صلاحیتترین همکاران در دولت چهاردهم (اعم از وزراء، معاونان و رؤسای سازمانهای بزرگ دولت) به مشورت و مشارکت انجمنها و نهادهای علمی و تخصصی، سازمانهای مردم نهاد و احزاب باور و نیاز دارد.»
موضوعی که در وهله اول و طبیعتاً در آشفتهبازار فضای پس از پیروزی یک کاندیدا در انتخابات ریاستجمهوری، راهکار بسیار جذابی به نظر میرسد، اما مسئله این است که اگر دنبال آن باشیم که مشابه چنین رویهای را در جوامع توسعهیافته سیاسی ببینیم بعید است چنین مواردی پیدا شود. بهویژه آنکه در فضای سیاسی آن کشورها مسیر رسیدن به رقابت انتخابات و کاندیداهای جریانها و احزاب سیاسی از پیش از آغاز پروسه برگزاری انتخابات مشخص هستند نه مانند کشور ما که عملاً تا زمان اعلام نظر شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها مشخص نیست که چه فرصتی برای جریانهای سیاسی کشور بهویژه اصلاحطلبان فراهم خواهد شد.
حسین نقاشی، شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در این باره صحبتهایی با هممیهن انجام داده که در ادامه میخوانید.
*فراخوانی از سوی دفتر رئیسجمهور منتخب به احزاب و نهادهای مدنی برای تشکیل کابینه ارسال شده است. از نگاه شما کاندیدایی که وارد رقابت میشود باید از پیش چیدمان کابینه را در نظر داشته باشد یا همچون اکثر رؤسایجمهور ما پس از انتخاب دست به مهرهچینی بزند؟
در یک سیستم سیاسی توسعهیافته، از آنجایی که همواره احزاب هستند که چه در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری و چه در رقابتهای پارلمانی و حتی شوراها و شهرداریها جلودارِ معرفی کاندیداها، ارائه برنامه، طراحی شعارها و کمپینها هستند، قاعدتاً وقتی در یک رقابت درجه اولی مثل رقابت ریاستجمهوری هم وارد میشوند، از پیش افرادی را که برای سمتهای مختلف در نظر دارند مشخص میکنند. برای مثال معاون اول، حتی اعضای کابینه و سمت و سوی برنامهها و جزئیات برخی از راهحلهایی را که برای مشکلات جاری و مسائل روز جامعه مطرح است، مشخص کرده و برای آنها برنامه دارند و آن برنامهها را به جامعه عرضه میکنند.
اصلاً همین رقابت گفتمان-برنامهها و شخصیتها است که به رقابت در آن کشورها که سطح توسعه سیاسی بالایی دارند جان میبخشد و این کشورها را از دیگر کشورهایی که توسعهیافتگی سیاسی آنها در سطوح پایینتری است متفاوت میکند. متاسفانه وضعیت کشور ما بهگونهای است که توسعهیافتگی سیاسی کشور در سطح پایینی قرار دارد. افراد تا چند روز قبل از آغاز رقابتهای ریاستجمهوری به دلیل نظارت استصوابی و نوع نقشه راهی که شورای نگهبان جلوی پای جریانهای سیاسی و شخصیتهایی که به عنوان کاندیدا ثبتنام میکنند قرار میدهد، حتی نمیدانند که آیا میتوانند در این رقابتها حضور داشته باشند یا خیر.
در کشور ما فضا و صورت رقابت برای یک جریان سیاسی و یا افراد مستقلی که نسبت به وضع موجود انتقاداتی دارند شرایط را بهگونهای رقم زده که افراد تا دقیقه نود اصلاً نمیدانند که آیا امکان رقابت دارند یا خیر و همین موضوع موجب میشود کاندیداهای ریاستجمهوری و رؤسای جمهوری را داشته باشیم که عملاً امکان برنامهریزی درازمدت و حتی میانمدت نداشته باشند. طبیعتاً باید یک کاندیدای ریاستجمهوری از پیش معاون اول و چهرههای برجسته کابینه خود را در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... به مردم معرفی کند.
اما یکی از دلایل ضعف ساختاری که ما داریم این است که شرایط نظارت استصوابی و نظام سیاسی کشور، اساساً امکان رقابت به گفتمان برنامهها و شخصیتهای سیاسی را در چارچوب حزبی فراهم نمیکند و نتیجه آن اینگونه میشود که رئیسجمهور مستقر و یا کاندیدای ریاستجمهوری بعد از پیروزی در انتخابات باید به این موضوعات بپردازد و یا در رقابتهای ریاستجمهوری اعلام کند که باید موضوعات را به دست کارشناسان بسپاریم و تا زمان آغاز فرایند رسمی فعالیت ریاستجمهوری و کابینهاش شاهد رایزنیها در مورد چیدمان کابینه و شاخصها و... باشیم. این یکی از دلایل مهم و ضعف توسعهنیافتگی سیاسی در کشور است.
*به نظر شما چنین فراخوانی برای رسیدن به لیستی برای معرفی کابینه درست است؟ و آیا به نتیجه مقبولی میرسد؟
یکی از نگرانیها درباره تعارض منافع احزاب است، با توجه به اینکه در مدت زمان باقی مانده تا تحلیف و آغاز به کار رئیسجمهور به نظرم ارسال چنین لیستهایی از سوی احزاب، با توجه به اینکه متعدد و زیاد هستند و قابل پیشبینی است که دچار تعارض منافع نیز بشوند، ممکن است علاوه بر جریانهای اصلاحطلب و یا جریانهای مستقلِ همسو با جبهه اصلاحات در خیلی از موارد دچار تعارض منافع شوند. از سوی دیگر پالایش و رسیدگی و ارزیابی این میزان رزومه، کار را برای رئیسجمهور منتخب و حلقه تصمیمگیری سخت میکند و این موضوع خود از عوارض عدم توسعهیافتگی سیاسی است.
نظام سیاسی به جای اینکه در مسیر شفافتر شدن سیاست و حزبیتر شدن انتخابات پیش برود، با رفتار سیاسی خود که جایگاه رسمی به احزاب از نظر حقوقی در نظام انتخاباتی نمیدهد این موضوع را غیرشفاف پیش میبرد. در نظام سیاسی ما با روشهای مختلف از جمله محدود کردن، تعطیل کردن، تحت فشار گذاشتن امنیتی و گاهاً قضایی فعالان حزبی، احزاب را محدود میکند و عضویت در حزب را به یک ویژگی منفی تبدیل میکند و عنصر حزبی بودن دال بر وابستگی به یک جریان سیاسی است که معمولاً عواقب مثبتی ندارد و همه اینها دلیل بر این است که عرصه بوروکراسی در کشور دستخوش فعالیت دلالان است و افرادی هستند که دلالی پستها را میکنند و شایستگی و سابقه و تجربه و انباشت کار تشکیلاتی، سیاسی و تخصص حتی به محاق میرود. درحالیکه در کشورهای توسعهیافته، بازیگردان اصلی رقابتهای انتخاباتی احزاب هستند و در انتخابات پارلمانی یک میزان مشخصی از درصد کرسیها که بالاتر از ۵۰ درصد نیز هست به کاندیداهای احزاب اختصاص داده میشود.
*در صورت تصمیمگیری مسعود پزشکیان براساس نتایج این فراخوان، جایگاه این کابینه نسبت به جامعه و حاکمیت و انجام وظایف دولت چگونه خواهد بود؟
تشکیل کابینه در برخی از وزارتخانهها به صورت نانوشته به صورت مطلق در اختیار شخص رئیسجمهور نیست. برخی از وزارتخانهها باید با مشورت و کسب نظر رهبری معرفی شوند و برخی از افراد نیز در رایزنی با فراکسیونهای مجلس معرفی میشوند که البته یک روال طبیعی است و آنها باید تایید صلاحیت دهند. با این توصیفات، آقای پزشکیان چندان در انتخابات وزرا مبسوط الید نیست و حتی در سطح معاونان وزیر نیز اگر وزرا بخواهند از چهرههای شاخص سیاسی و حزبی استفاده کنند، ممکن است تحت فشار نهادهای مختلف از جمله مجلس قرار بگیرند و در هر صورت راه دشواری در پیش دارد و دستش در انتخاب نیروهای حزبی و شناسنامهدار و شایسته چندان باز نیست.