نیازی نیست در خصوص جایگاه آموزش و پرورش هر کشوری زبان به ستایش بگشاییم.
نیازی نیست در خصوص جایگاه آموزش و پرورش هر کشوری زبان به ستایش بگشاییم.
در بین معلمان معاصر کشور ما، یکبار مسئولیت کلان به یک معلم به نام محمدعلی رجایی رسید که پاکدستی و امانتداری این شهید عزیز در تاریخ به یادگار مانده است و البته شبیه به ایشان مثالهای دیگری هم در کشورمان وجود دارند.
در بین کشورهای مجاور هم، همین چند روز پیش کشور کوچک اما مدرن امارات، خانمی ایرانی الاصل به نام ساره امیری را به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب کرد و به کار گماشت.
این بانوی ایرانی - اماراتی پیش از این رئیس آژانس فضایی و تیم اکتشاف مریخ و شورای دانشمندان امارات بود. ایشان می تواند الگویی برای تمام کودکان امارات باشد.
جمله زیبایی وجود دارد که می گوید افتخار یک معلم آنست که به دانش اموزانش بگوید: مثل من باش!
اینک این بانوی اماراتی می تواند با افتخار به کودکان اماراتی همین جمله را با قاطعیت به دانش اموزان اماراتی بگوید؛ زیرا الگویی برای بلندپروازی های کودکان و نوجوانان اماراتی خواهد بود.
اما در دولت جدید و در بین گزینه های مطرح شده برای مهمترین وزارت انسان ساز و آینده ساز کدامیک این خصیصه ها را دارند؟
با احترام به جایگاه حقیقی افراد، اما چه تفاوتی بین آقایان فانی و صحرایی و ... وجود داشت و تا چه اندازه توانستند اعتماد فرهنگیان را به خود یا احیانا برنامه های خود جلب کنند؟
و اصولا در دولت جدید، شیوه انتخاب اعضای کمیته های تعیین گزینه وزارت چگونه بوده است؟ مثلا چرا از نمایندگان انجمن اوليا مربیان یا شورای دانش اموزی و یا حتی نمایندگان استانی و شورای تالیف کتب درسی و ... در این کمیته خبری نبود؟ برای ما فرهنگیان که مشخص نیست، اما به هر روی تمکین می کنیم.
حتی ظاهرا بعضی از همین اعضای کمیته ها دوست دارند باغچه خود را بیل بزنند و در حال چانه زنی برای تصاحب پست وزارت برای خودشان می باشند.
مشکل آموزش و پرورش امروز ایران، کمبود شدید منابع مالی و انسانی است و پس از آن گسست نسلی است. فاصله بین نسل z(دهه ۸۰) و α(دهه۹۰) با نسل X (دهه ۵۰) و Y(دهه ۷۰) است.
ولی علی الظاهر هنوز ما در همان نسل بیبی بومرها یعنی دهه های متولدین دهه ۳۰ و ۴۰ مانده ایم و البته چند ده چالش دیگر لاینحل باقی مانده اند؛ از قبیل اجرای پر ایراد قانون رتبه بندی و عدم اجرای قانون همسان سازی بازنشستگان و ...
حال که گزینه های مطرح درون وزارتی با هر روند و فرایندی معرفی شده اند، بهتر است همین کمیته تعداد کاندیداهای وزارت آموزش و پرورش را به عدد ۱۰ برسانند تا فرهنگیان شاغل و بازنشسته پس از استماع برنامه های آنها در طول یک هفته، به وسیله سایت my.medu.ir یا سیستم پیامکی یا هر روش دیگر با شناسه وارد شده و به صورت ناشناس بتوانند در مورد آنها نظر داده و رای گیری نمایند و در نهایت نفر یا نفرات برتر را برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی نمایند.
در این صورت خواهد بود که ما فرهنگیان می پذیریم که در بحث تعیین وزیر آموزش و پرورش به صورت نسبی نقش داشته ایم، وگرنه فرق چندانی با روش های مرسوم دولت های سابق و اسبق با این دولت نخواهد بود. تفاوت اینست که در دولت های قبلی هم همین کمیته ها را تشکیل و همین اقدامات را انجام می دادند، فقط آنرا رسانه ای نمی کردند.