منیر آرامی، در یادداشتی باعنوان «رزومههای زنان را در سطل زباله نیندازید» در روزنامه پیام ما نوشت: امروزه تنگنظریها و رقابتها باعث شده بسیاری از زنان که سابقه مدیریت اجرایی و کلان داشتند، دیده نشوند و از دور خارج شوند. این روزها از نزدیک شاهد هستم که چگونه زنان مانع هم هستند و کمکدست آن قانون نانوشته. کاش ما زنان میدانستیم که از این فرصت محدود، ناب و غیرقابلتکرار چگونه استفاده کنیم.
دیدارنیوز _ منیر آرامی*: جای زنان سالهاست که در عرصۀ مدیریت خالی است. در تمامی این سالها توانایی زنان شایسته ما دیده نشده و از راهیابی به حوزۀ مدیریت میانی و کلان بازماندهاند، در حقشان اجحاف شده و فرصت فقط در اختیار تعداد انگشتشماری از این زنان بوده. در سالهایی که در حوزۀ زنان فعال بودم، دریافتم خود زنان نیز از جمله دلایلی هستند که کرسی مدیریت زنان در تمامی قوا و ارکان حاکمیت بسیار محدود و ضعیف است. متأسفانه هرچند قانون نانوشتۀ حاکمیت، مانع حضور زنان در عرصههای کلان و مدیریتی میشود، خود زنان هم در این زمینه بسیار رقابت شدید و تنگنظرانهای دارند.
این روزها که بحث الزام آقای «پزشکیان» برای حضور سه زن در کابینه باتوجهبه وعدۀ انتخاباتی او مطرح است، بین زنان رقابت شدیدی وجود دارد؛ مبنی بر اینکه چه کسی باید بر روی این صندلیها بنشیند؟ امروزه تنگنظریها و رقابتها باعث شده بسیاری از زنان که سابقۀ مدیریت اجرایی و کلان داشتند، دیده نشوند و از دور خارج شوند. این روزها از نزدیک شاهد هستم که چگونه زنان مانع هم هستند و کمکدست آن قانون نانوشته. کاش ما زنان میدانستیم که از این فرصت محدود، ناب و غیرقابلتکرار چگونه استفاده کنیم.
کاش یاد گرفته بودیم به جای آنکه سد هم باشیم، دست هم را بگیریم؛ همانطور که مردان در عرصۀ مدیریت زنجیروار حلقۀ وصل هم هستند. امیدوارم روزی بدون آنکه به مردان تکیه و حقمان را از آنها مطالبه کنیم، خودمان پلکان یکدیگر باشیم تا یک بار برای همیشه نگاه سدمآبانه و این رویکرد و روند رفتاری برداشته شود و بگذارند زنان نیز مدیریت میانی و کلان را تجربه کنند؛ هرچند بهغلط و نابهجا. بگذارند زنان بیایند، تجربه کنند و بدانند مدیریت و نحوۀ کار در این عرصه چگونه است.
در این مقطع تاریخ اینبار روی سخن با خود جامعۀ زنان ایران است. از مطالبۀ سهم مدیریت زنان و افزایش سهم کرسی حضور آنان در عرصۀ حاکمیت و شکوائیه بر علیه قوانین نانوشتۀ حاکمیت بر علیه زنان عبور کردهایم. در اتفاقات یکی دو سال اخیر، از نزدیک شاهد قدرت حضور زنانه در تغییر و عقبنشینی بسیاری از سلایق و قوانین بهدور از فقه شیعه بر علیه زنان بودهایم. اینبار بهجای مطالبه از ارکان حاکمیت، خود ما زنان ایران باید با خرد جمعی به توافقی نسبی برسیم و عرصه را باز بگذاریم و دست یکدیگر را بگیریم و پلکانی برای حضور یکدیگر شویم. وقت آن رسیده است بهجای نقد رزومۀ یکدیگر و تلاش برای رزومهسازی و اثبات خود، اجازۀ رشد و تجربۀ حضور در عرصۀ مدیریت میانی و کلان را به یکدیگر بدهیم. معتقدم قطار مدیریت کلان بهسرعت درحال عبور از ایستگاه حضور زنان است.
وقت آن است خودمان در این فاصلۀ اندک دست یکدیگر را بگیریم و بگذاریم زنان نیز سوار این قطار درحالحرکت شوند. نیک باید بدانیم و بیاندیشیم، فرش قرمزی در کار نیست و دعوت شایسته برای حضور زنان پیشبینی نشده است. ما خود باید به این مهمانی و عرصه که همیشه تعمداً مغفول واقع شدهایم بشتابیم و حضور یابیم؛ نه برای چشیدن طعم قدرت، بلکه برای تجربۀ حضور در عرصۀ سیاستگذاری و تصمیمسازی برای خودمان در جهت تغییر. بیپرده بگویم، حتی اگر برای چشیدن طعم قدرت و رهبری یک سازمان هم امکان حضور داشته باشیم، ایرادی برای ما نیست.
این ضعف ما زنان نیست که هرگز شرایط حضور منصفانهای نداشتهایم. زنان ما سالهاست طعم فقر حضور در قدرت را چشیده و تجربه کردهاند. چه اشکالی دارد حتی به بهای کسب قدرت وارد عرصه شوند؟ از تمامی جامعۀ زنان دعوت میکنم بیایید اینبار از مدل موفق حضور مردانه در عرصۀ مدیریت بهره ببریم و پلکان یکدیگر باشیم. دست یکدیگر را بگیریم. قطعاً در این مسیر سخت خطا و اشتباه بسیار اتفاق خواهد افتاد، اما این خطا بخشی از هزینۀ حضور همیشگی در افزایش سهم زنان ایران در عرصۀ مدیریت کلان است. دور نیست روزی که نیمی از اعضای کابینۀ دولت را زنان تشکیل بدهند؛ زنانی که خودشان قبل از همه یکدیگر را باور کردند. بیایید اینبار متفاوت عمل کنیم؛ نگذاریم همین رزومههای اندک زنان راهی سطل زبالۀ تصمیمگیران در عرصۀ کلان شود.
*دبیر سابق کارگروه تخصصی معاون رئیسجمهور در امور زنان