دیدارنیوز – سمیه قرنی: فصل سرما که شروع میشود اصلیترین ترس در رابطه با مدرسه و دانشآموزان، امنیت و جان آنهاست. هر چند وقت یک بار خبری مبنی بر آتش سوزی در یک مدرسه و کشته و زخمی شدن چند دانشآموز و معلم شنیده میشود. در بسیاری از نقاط کشور، مدارس از داشتن امکانات اولیه محرومند و حتی یک سیستم گرمایشی استاندارد هم در این مدارس دیده نمیشود و در نهایت؛ فاجعه است که به وجود میآید.
آخرین فاجعه در مدرسهای در زاهدان اتفاق افتاد. دیروز سه شنبه ۲۷ آذر ۹۷ یک واحد آموزشی پیش دبستانی و دبستان غیرانتفاعی دخترانه به نام «اسوه حسنه» در زاهدان طعمه حریق شد که در آن چهار دانشآموز، دچار سوختگی بالای ۹۰ درصد شدند که تاکنون سه نفر از مجروحان این حادثه جان خود را از دست دادهاند.
متاسفانه این قبیل ماجراها در کشور ما تازگی ندارد. سال ۸۵ مدرسه شهید رحیمی درودزن شهرستان مرودشت استان فارس. تنها وسیله گرمایشی این مدرسه یک چراغ علاءالدین بود و منجر به سوختگی شدید ۸ دانشآموز این مدرسه شد. سال ۹۱ مدرسه روستای شین آباد از توابع پیرانشهر در آذربایجان غربی. بخاری نفتی کلاس دچار حریق شد و ۲۹ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند که دو نفر از آنها بر اثر سوختگی زیاد جان خود را از دست دادند.
میتوان به موارد دیگری نیز اشاره کرد، حتی میتوان به گذشته مراجعه کرد. اما از سال ۸۵ تا ۹۷ بیش از ۱۰ سال گذشته و هنوز مشکلات مدارس ما در سادهترین موضوعات همان مشکلات ده سال گذشته است.
نوشدارو بعد از مرگ کودکان
بعد از حوادث این چنینی، تمامی مسئولین با ارسال پیام، تاسف خود را اعلام میکنند و وعده برخورد با متخلفین و مقصرین این حادثه را میدهند و در نهایت ابراز امیدواری میکنند که دیگر شاهد اتفاقاتی این چنینی نباشیم. اما باز در عمل موارد مشابه تکرار میشود و فاجعه ادامه پیدا میکند. همان مدرسه بعد از این حادثه، اوضاع بهتری پیدا میکند ولی هیچگاه یک جریان سازنده شکل نمیگیرد تا به صورت واقعی، شاهد چنین فجایعی نباشیم. پیام تسلیت و وعده پیگیری و رسیدگی به آن مدرسه خاص برای این کودکان و خانوادههای آنها حکم نوشدارو را دارد. در ادامه چند نمونه از آن را ذکر می کنیم.
وزیر آموزش و پرورش با ارسال پیام به خانوادهها، تاسف خود را از این حادثه اعلام کرد و با مامور کردن افراد مختلف، بر پیگیری این ماجرا تاکید نمود. سیدمحمد بطحایی در پیامی توییتری با اشاره به حادثه آتشسوزی در مدرسهای در شهر زاهدان نوشت: «متاسفانه علیرغم برگزاری دورههای آموزشی و بخشنامههای موکد برای مراقبت از سلامت دانشآموزان و رعایت نکات ایمنی، امروز بر اثر سهل انگاری و تخلف یک مرکز غیردولتی، دو فرزند عزیزمان جان خود را از دست دادند.» وزیر آموزش و پرورش افزود: «با پیگیری جدی و سریع موضوع، با هرگونه قصور و یا تقصیر برابر قانون برخورد خواهم کرد.»
مجتبی زینیوند نماینده ویژه وزیر آموزش و پرورش در امور رسیدگی به حادثه آتشسوزی مدرسه زاهدان نیز گفت: «حدود یک ماه قبل، این مدرسه به فضای جدید نقل مکان کرده است اما هنوز تاییدیه نوسازی و استحکام بنا را نگرفته بوده و برای گرفتن مجوز فقط مکاتبه کرده است. این مدرسه از سال ۹۲ پیشدبستانی بوده و امسال هم توانسته ضمیمه کلاس اول بگیرد، ولی هنوز این فضای جدید، تاییدیه نوسازی نداشته است». اینکه یک مدرسه بدون نظارت درست، مشغول به فعالیت بوده نکتهای است که باید زینی وند به عنوان رئیس سازمان مدارس غیردولتی به آن پاسخ بدهد.
همچنین مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۲ زاهدان در پی حادثه پیش دبستانی و دبستان دخترانه اسوه حسنه و به منظور ابراز همدردی با خانوادههای داغدیده و مصدوم از سمت خویش استعفا کرد. این نیز اتفاق مثبتی است، اما استعفای یک مدیر رده پایین چه تاثیری خواهد داشت؟ اگر بنا بر استعفا است باید مدیران ارشد این وزارت خانه دست به چنین کاری بزنند.
از سوی دیگر حجت الاسلام والمسلمین علی موحدی راد دادستان عمومی و انقلاب زاهدان در ارتباط با آتشسوزی یک واحد آموزشی پیش دبستانی و دبستانی در زاهدان اظهار کرد: در حال حاضر معاون و بازپرس ویژه قتل در محل حاضر هستند و با بررسیهای صورت گرفته قصور مدیر و مربی آموزشی محرز شده و در این زمینه دستور بازداشت آنها صادر شد.
رسیدگی قضایی به این موضوع کاملا وارد است و باید مسئولین این مدرسه غیر دولتی که در تهیه امکانات اولیه مدرسه عاجز هستند و ابتداییترین مسائل را رعایت نمیکنند محاکمه شوند، اما اگر قرار است که محاکمهای صورت بگیرد باید مسئولین مختلف آموزش و پرورش در طول سالیان طولانی محاکمه شوند، مسئولینی که در طی این سالها از ایجاد فضای فیزیکی مناسب برای مدارس و امکانات لازم عاجز بوده و هستند.
همه مقصریم!
در حوادث این چنینی برای آرام کردن افکار عمومی، وعده برخورد با متخلفین و مقصرین حادثه مطرح میشود و با پرداخت غرامت به خانوادههای آسیب دیده، به دنبال پنهان کردن مقصر اصلی هستند. مقصر اصلی حوادثی این چنین، نظام تعلیم و تربیت ما در مفهوم کلان آن است. حوزهای که هیچ عزمی در بسامان کردن وضعیت آن وجود ندارد و تمام مسئولین آن در دولتهای مختلف در حد حرف، مسائل را بیان کرده اند. وقتی ابتداییترین مسائل در مدارس رعایت نمیشود حتی اگر کارهای دیگری هم انجام شده باشد دیگر به چشم نمیآید.
آموزش و پرورش همواره از مشکلات مالی رنج میبرده و همواره مشکلات خود را به این مساله گره زده است، اما بعید است که آنقدر بحران مالی وجود داشته باشد که امکان تهیه سیستم گرمایشی استاندارد در سطح کشور نباشد. به نظر میرسد بهتر است به سراغ بودجه سال ۹۷ برویم و بودجه بخشهایی که ربطی با اتفاق زاهدان دارد را با هم مرور کنیم:
طرح جامع حمایت و ارتقاء پوشش تحصیلی مناطق محروم: ۴۸۵ میلیارد تومان
سازمان مدارس غیردولتی: ۳۴ میلیارد و ۷۹۶ میلیون تومان
سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور: ۶۶ میلیارد و ۳۴۲ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان
درباره این اعداد که تا چه حد میتوانند مسائل مربوط به آن سازمان را حل کند بحثی نداریم. این موضوع در جای خود باید بحث شود اما این سه بخش که ردیف بودجه مشخصی دارند باید عملکرد خود را به افکار عمومی گزارش دهند و مشخص شود که این ارقام چگونه خرج شده که هنوز بسیاری از مدارس ما در کشور از امکانات ابتدایی محروم هستند.
یکسوم مدارس کشور تخریبی هستند و بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند؛ بهگونهای که حدود ۱۸ هزار کلاس درس در این استان وجود دارد که ۶ هزار کلاس درس تخریبی است. این یک نمونه از آمارهای موجود است. بحران آب و سرویس بهداشتی در مدارس هم نکته دیگری است که باید در کنار استحکام مدارس و سیستم گرمایشی به آن اشاره کرد. مدارس کپری نیز دیگر مسالهای است که در سیستان و بلوچستان وجود دارد. این نکات مطرح شده فقط در بعد فیزیکی مدارس است و آمار کودکان محروم از تحصیل و خدمات بی کیفیت آموزشی نیز در بعد کیفی و نرم افزاری جای کار دارد.
از شین آباد تا زاهدان کودکانی هستند که در سیستم آموزشی عقب مانده ما دارند میسوزند و میسازند. ایجاد امکانات اولیه مدارس و برنامه ریزی جدی در این زمینه کاری میکند که حداقل نسوزند و زنده بمانند. فکر نمیکنم تهیه آماری از مدارسی که درگیر این مشکلات باشند کار سختی باشد. مسئولان آموزش و پرورش میتوانند برای آن فکری کنند. وگرنه به دنبال مقصر گشتن، آدرس غلط دادن است چراکه همه ما مقصریم.