تیتر امروز

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی: تائید پزشکیان پاس گل شورای نگهبان بود/ ترامپ گفته با ایران به توافق می‌رسم/ دختر قالیباف به پدرش ضربه زد
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری/ گفت‌وگوی ویژه با نماینده دوره نهم و دهم مجلس:

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی: تائید پزشکیان پاس گل شورای نگهبان بود/ ترامپ گفته با ایران به توافق می‌رسم/ دختر قالیباف به پدرش ضربه زد

در یکی دیگر از ویژه برنامه‌های انتخاباتی دیدارنیوز، گفت و گوی مفصلی با غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده دوره نهم و دهم مجلس انجام دادیم که می‌بینید و می‌خوانید.
علیرضا خوشبخت: جبهه پایداری و شبکه ایران اینترنشنال بازندگان انتخابات بودند/جامعه روشنفکری اثرگذاری خود را در دور دوم نشان داد
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری/ گفتگو‌های ویژه خبری دیدارنیوز (۲۳)

علیرضا خوشبخت: جبهه پایداری و شبکه ایران اینترنشنال بازندگان انتخابات بودند/جامعه روشنفکری اثرگذاری خود را در دور دوم نشان داد

دیدارنیوز در دومین دوره چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، گفت‌وگو‌های کوتاهی را در استودیو با مهمانان داشته که می‌بینید و می‌خوانید.
گزارش انتخاباتی و لحظه به لحظه خبرنگار میدانی دیدارنیوز از حوزه‌های اخذ رای پایتخت

شرایط مشارکت و مشاهدات خبرنگار دیدار از حوزه‌های اخذ رای تهران/ یک شهروند: تا شب در مورد رای دادن تصمیم می‌گیرم

مانند دور اول انتخابات، در این دور هم مسعود پیوسته خبرنگار دیدارنیوز به سطح شهر و حوزه‌های رای‌گیری رفته و گزارش‌های مکتوب، گفتگو‌های کوتاه و تصاویر مختلف را برای ما ارسال کرده است.

کد خبر: ۱۶۸۱۶۳
۱۴:۲۴ - ۱۵ تير ۱۴۰۳

شرایط مشارکت و مشاهدات خبرنگار دیدار از حوزه‌های اخذ رای تهران/ یک شهروند: تا شب در مورد رای دادن تصمیم می‌گیرم

 

دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: ساعت هشت بامداد امروز جمعه ۱۵ تیرماه، مراکز رای گیری در سراسر کشور، آغاز به کار کردند.
به علت متفاوت بودنِ این جمعه، با همه‌ی جمعه‌های رفته در سه سال گذشته، کمی زودتر از آغاز رای گیری نهایی بر سر انتخاب دو گانه‌ی جلیلی، پزشکیان وارد خیابان‌های شهر تهران شدم.
ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه، هیچ جنب و جوشی مشاهده نشد، شاید هنوز خواب صبگاهی جمعه از هر اتفاق دیگری برای تهرانی‌ها مهمتر است.
از سهروردی، وارد خیابان برادران نوبخت شدم. دیدم دو تن از برادران مسئول صندوق اخذ رای، دفتر و دستک به دست، خودشان را به مدرسه‌ی محل اخذ رای رسانده‌اند و منتظرند در مدرسه باز شود. کمی جلوتر، پس از طی مسیر میدان هفت تیر، وارد خیابان کریمخان شدم. فعلا قابل بیان‌ترین سکوتی است که در سطح شهر حاکم است.

یک مسئول صندوق: رای اولی‌ها خوب دارند می‌آیند

ساعت هشت و بیست دقیقه بامداد، خیابان کبکانیان، محل اخذ رای، مسجد امام موسی ابن جعفر
یک رای دهنده از مسجد خارج می‌شود. می‌گوید: «مثل دفعه پیش آمدم و به نامزد دارای صلاحیت مد نظر خودم رای دادم. اینجا یکی از مسئولان صندوق می‌گفت، رای اولی‌ها خوب دارند می‌آیند. تا حالا که بیست دقیقه از زمان رای گیری شروع شده، همین شعبه، حدود صد نفر آمده‌اند.»

تهرانسر، مسجد جامع رسول اکرم

رای دهندگان، کفش‌های خود را از پا خارج می‌کنند و وارد مسجد می‌شوند. نمی‌شود فهمید که این حضور از سر شوق است، از ترس و نگرانی یا مشارکتی برای انتخاب بین بد و بدتر، یا خوب خوبتر؟! با دو سه نفری که مصاحبه کردم، رغبت شان به جلیلی بود.
یکی می‌گفت اول خدا، بعدا وطن پرستی، من وطن پرستی را در جلیلی می‌بینم. نجات بخش، جلیلی را می‌دیدند.
نفر آخر راضی به گفتگو نبود. یک شهروند به سمت من آمد و گفت مرحله اول رای ندادم. ولی امروز ناگزیر به حضور شدم. به پزشکیان رای دارم، او مطلوبم نیست، ولی ناگزیرم، چون به نظر شرایط را از این بدتر نمی‌کند. به دنبال دعوا و جنگ هم نیست.
نفر آخر می‌گفت به جلیلی رای دادم. چون آدم یک سفر که می‌خواهد به مشهد برود، برایش تا مشهد برنامه می‌چیند. جلیلی برنامه دارد.
به نظرم حضور طیف کلاسیک و سنتی در این ساعات شروع رای گیری و در حاشیه‌ی تهران پررنگ است.

شهرک سینا در همسایگی محله خلیج فارس

چهره‌ی محله در ساعت ۱۰ صبح امروز جمعه، مثل همه جمعه‌های گذشته است و برخی نان به دست، راهی خانه‌های خود می‌شوند. در مجاورت بیمارستان فیاض بخشِ این محله، از کسی که کت و شلوار طوسی با پیراهن سفید پوشیده و تسبیح سیاه در دست دارد، می‌پرسم در محله خلیج فارس، چند شعبه رای گیری وجود دارد؟ با دست اشاره به روبرو می‌کند و می‌گوید: «هفتهپیش داخل این مدرسه بود، حالا هم فکرکنم باشه. یکی هم بالاتر، یک مسجد دیگر هست.
همین شهرند ادامه می‌دهد: «هفته‌ی پیش رای دادم مثل همیشه. با اینکه سر من کلاه رفته و از بانک دی سال‌های پیش دویست تومن وام گرفتم و نتونستم به موقع اقساطم را پرداخت کنم، آهن فروشم. بانک هم آمده تمام زندگی ام را برداشته و برایم یک میلیارد و صد بریده. در حالی که وامم دویست میلیونی بوده! مغازه هایم را گرفته و الانم ماشین ندارم و منتظرم دخترم بیاید مرا ببرد! به پزشکیان رای دادم.

دو دستگی در خانه!

همان شهروند خاطرنشان کرد و ن. سبرادرم روحانی و قاضی است و به جلیلی رای می‌دهد. من از اول انقلاب با هاشمی رفسنجانی بودم و حالا هم به پزشکیان رای می‌دهم. نمی‌دانم چه می‌شود!»

وارد شهرک سینا در همسایگی محله خلیج فارس شده ام

چهره‌ی محله در ساعت ده صبح امروز جمعه، مثل همه جمعه‌های گذشته است و برخی نان به دست، راهی خانه‌های شان اند.
در مجاورت بیمارستان فیاض بخشِ این محله، از کسی که کت و شلوار طوسی با پیراهن سفید پوشیده و تسبیح سیاه در دست دارد، می‌پرسم در خلیج، محل‌های رای گیری کجاست؟ با دست اشاره به روبرو می‌کند و می‌گوید: «هفته‌ی پیش داخل این مدرسه بود، حالا هم فکرکنم باشه. یکی هم بالاتر، داخل مسجد است.»
ادامه می‌دهد: «هفته‌ی پیش رای دادم مثل همیشه. با اینکه سر من کلاه رفته و از بانک دی سال‌های پیش دویست تومن وام گرفتم و نتونستم به موقع قسط هایم را پرداخت کنم. آهن فروشم. بانک هم آمده تمام زندگی ام را برداشته و برایم یک میلیارد و صد بریده. در حالی که وامم دویست میلیونی بوده! مغازه هایم را گرفته و الانم ماشین ندارم و منتظرم دخترم بیاید مرا ببرد! به پزشکیان رای دادم.

دو جوان حدودا سی ساله پس از رای دادن می‌گویند: «ما هفته‌ی پیش رای ندادیم. اگر قالیباف می‌شد طوری نبود، ولی جلیلی تندرو است، گفتیم به پزشکیان رای بدیم که مملکت رو سمت جنگ نبرد!»

جلیلی و تبلیغات در ساعات ممنوعه

یک رای دهنده دیگر، هنگام خروج از مدرسه حس خوبی نداشت و از شبنامه‌های شب قبل کمپین جلیلی ناراحت بود. چون در ساعات ممنوعیت تبلیغ دست به این کار زدند. می‌در برخی شهر‌ها در شب ممنوعیت تبلیغات از سوی هواداران جلیلی پخش می‌شد و می‌گفت: «همه از اهالی این وطنیم، اگر این دو قطبی‌سازی‌ها ادامه پیدا کند حتی پس از انتخابات، همه آسیب می‌بینند. از رهبری بگیر تا من و توی شهروند. در جمع بندی، هفته‌ی پیش و امروز، به رای به آقای پزشکیان رسیده ام.»

تا شب تصمیم می‌گیرم رای بدهم یا ندهم

ساعت ده و نیم صبح، در حاشیه خیابان هادی مودبِ شهرک سینا، درِ صندوق عقبِ ساینا باز است. سه چهار نفر خانم و آقا در حال سوار شدن اند. از جوان حدودا سی ساله که در حال گذاشتن اخرین توشه‌های سفر در صندوق است، می‌پرسم این دور و بر، صندوق رای کجاست؟ در صندوق را می‌بندد و بالبخند می‌گوید: «توی کوچه‌ی غلامی نژاد، صندوق رای است. عجب حال و حوصله‌ای داری عمو! تا حالا این همه رای دادی به کجا رسیدی؟!» می‌گویم سفرتان بی خطر، معلوم است جزو ۶۰ درصدی‌ها هستی!‌
می‌گوید: «هفته پیش شرکت نکردم، نمی‌دانم تا شب شرکت می‌کنم یا نه. اصلا نمی‌دانم کدامش درست‌تر است. رای دادن یا رای ندادن.»
خانمی همسن و سالش که شنونده‌ی دیالوگ مان بود. قبل از اینکه در ساینا را ببندد گفت: «من هفته پیش رای دادم به پزشکیان. باز هم به او رای می‌دهم. برای اینکه جلیلی گفته بود از جنگ نمی‌ترسم.»
راننده، قبل از حرکت می‌گوید: «آخر وقتی همه‌ی تصمیم‌ها جای دیگری گرفته می‌شود، چه فرقی می‌کند جلیلی رئیس جمهور شود، یا پزشکیان.» با گاز و یک تک بوق، خداحافظی می‌کند و می‌رود.

مسجد جامع امام زین العابدین، واقع در خیابان غلامی نژاد شهرک سینا ساعت ۱۳، دو تن از رای دهندگان، از مسجد خارج می‌شوند. اولی میانسالی است که به گفته اش شناسنامه اش دیگر جای خالی برای انتخابات ندارد و همه را شرکت کرده است. می‌گوید: «به جلیلی رای دادم. رقیبش تنداخلاق است. کشور باید قدرت دفاعی داشته باشد دیگر. نه اینکه عقب نشینی کند. امیدوارم خیر باشد و آقای جلیلی به درد این مملکت بخورد.»
نفر دوم، از جنس مذهبی‌های صافدل سنتی است و امیدوار به برنامه‌های آقای جلیلی. می‌گوید: «رقیب آقای جلیلی، تازه می‌خواهد از خارج، کارشناس وارد کند و مملکت را معطل کند. مردم ما خوب اند. جوانان ما میدان نداشتند در هشت سال دوره روحانی. در دوره آقای جلیلی، حتما جوانان میدان خواهند داشت. دور و بری‌های جناب جلیلی را تایید می‌کنم.»
یک خانواده‌ی مذهبی دیگر، آقا همراه با همسر و فرزندان با حجاب کامل شان پس از انداختن رای شان در صندوق رای مسجد جامع امام زین العابدین شهرک سینا (شماره ۲) می‌گویند: «بخاطر موضع ضد فساد آقای جلیلی به ایشان رای دادیم. چون منافع و سرریز این مقابله با فساد، به جامعه برمی گردد.»

شرایط مشارکت و مشاهدات خبرنگار دیدار از حوزه‌های اخذ رای تهران/ یک شهروند: تا شب در مورد رای دادن تصمیم می‌گیرم

در ساعت هجده و سی دقیقه، در مجاورت وزارت کشور، صف رای در مسجد نور جلب نظر می کرد.
نزدیک شدم و روی پله های ورودی مسجد، با یک زوج جوانِ داخل صف صحبت کردم.
پرسیدم هفته ی پیش هم حضور داشتین؟
رای دهنده: «آره.»
 گفتم دوباره به همانی که رای داده بودی، می خواهی
تکرارش کنی؟
رای دهنده: « نه، هفته پیش به قالیباف رای داده بودم. این دفعه می خواهم به پزشکیان رای بدم. چون به نظرم دانش داره.» (ادامه ی حرف هایش را آمیخته با لبخند کرد و گفت): «راستش شناسنامه ام خیلی خلوته! می خواهم مهر انتخابات بخورد. شما فکر می کنید کدامش بهترند؟» (تصور کرد من هم در صف رای هستم.) گفتم خودم هنوز رای نداده ام. یعنی الان که در صف رای هستی، هنوز به جمع بندی و قطعیت نرسیدی؟ (او را با همان انتخاب پزشکیانش رها کردم.) خانمی چادری پشت سرش ایستاده بود و حرف های ما را می شنید و گفت: « هفته ی پیش شرکت کرده بودم و به یکی دیگر رای داده بودم.» پرسیدم ویژگی کاندیدای مطلوب چیست؟
گفت: « والله نمی دانم. شما فکر می کنید از این دو تا کدام بهتر است؟»
گفتم نمی توانم بگویم. چون این گفت و گوهای ویژه انتخابات در سطح شهر تهران را برای سایت دیدارنیوز می خواهم. تعجب کرد و اسم دیدارنیوز را نشنیده بود. از من پرسید، شما صبح رفتار ظریف را کنار پزشکیان دیدید که توهین امیز بود؟» گفتم نه، نشد ببینم.
ادامه داد: «رسانه ها همه دارند درباره توهینش می گویند که دستش را به علامت درازگوش از پشت پزشکیان نشان می داد.»
گفتم منظورتون علامت پیروزی است.
گفت: «نه، این علامت پیروزی نبود. ما از کودکی این جنس توهین را می فهمیدیم. همانجا و همان لحظه، به او تذکر دادند و رفتارش را اصلاح کرد. نه. من به پزشکیان رای نمی دهم!»

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی