نامش سید محرومان بود. از روزی که آمد به تک‌تک خانه‌ها سر می‌زد. با خستگی و ناامیدی بیگانه بود. اجازه ترشرویی به هیچ‌کس نمی‌داد. هرجا که می‌رفت در میان مردم حاضر می‌شد و عبایی نداشت.
آتش؛ گلستان ابراهیم شد
نامش سید محرومان بود. از روزی که آمد به تک‌تک خانه‌ها سر می‌زد. با خستگی و ناامیدی بیگانه بود. اجازه ترشرویی به هیچ‌کس نمی‌داد. هرجا که می‌رفت در میان مردم حاضر می‌شد و عبایی نداشت.
آنجایی که به همراهانش نهیب و زد و گفت: مردم را اذیت نکنید و در صورت تکرار خودش به تنهایی حتی رانندگی می‌کند. رئیس‌جمهور بود اما در میان جمهور بود و با واژه خستگی بیگانه بود و هرکس همراهش نبود، چاره‌ای جز پیاده شدن از قطار خدمت نداشت. یادم هست در اسفند ماه سال گذشته وقتی به برای هشتمین مرتبه به سرزمین لاله‌های سرخ سفر کرد و طرح‌های عمرانی و تولیدی را افتتاح کردند از جنگ اراده‌ها گفت و گفت: در جنگ اراده‌ها ملت ایران پیروز شد. اراده‌‌ی دشمن ناامیدی و عقب‌ماندگی، اراده‌‌ی مردم ایران، امیدواری و پیشرفت بدون توقف.
خبر کوتاه و تلخ، زمین و آسمان دگرگون شدند. همه‌چیز بهم ریخت و سید خدمت و همراهان در مسیر خدمت از دیدگان محو شدند. این آغازی بود برای غم و اندوه جانسوز و نگرانی‌های زجرآور. دست‌ها رو به آسمان بلند شد و لب‌ها بازگشت خادمان ملت را از درگاه احدیت طلب می‌کردند. هرچه زمان بیشتر جلوتر می‌رفت، امید کم‌رنگ‌تر می‌شد و تصور رخ دادن اتفاق ناگوار دل را چنگ می‌زند.
ای کاش در آخرین روز خرداد عقربه‌های ساعت از حرکت می‌ایستاد و هشت صبح نمی‌شد. ساعتی که خبر شهادت هشتمین رئیس‌جمهور ایران و هیئت همراه گفته شد. همه‌چیز به یکباره از تاریک‌ترین شب هم سیاه‌تر شد. تا آنجا که می‌شد انکار کردیم و به خود می‌گفیتم، حتما کابوس وحشتناکی است که با طلوع باز کردن چشم‌ها پایان می‌یابد، اما نه، انگار که فاجعه رخ داده است و هشتمین رئیس‌جمهور این‌بار راه آسمان را در پیش گرفتند و ابراهیم وارد گلستان شد.
خادم‌الرضا در روزی که نوبت کشیک حرم داشت، پر کشید و از امروز بدون واسطه و مستقیم خادمی امام رئوف را بر عهده دارد. چه دیداری شیرینی. دیگر چه می‌خواهید، جدت را دیدار کنی ( اهلا من عسل). دیگر چه می‌خواهید، آنجا که رهبر فرزانه فرمودند: رئیسی خستگی نمی‌شناخت.
سید شهدای خدمت، سید محرومان، شهید‌جمهور آنقدر طلب کردی که در جوار شهدا باشی که امام رئوف، هشتمین اختر تابناک در روزی که قرار بود خادمش باشی از در عشق و معرفت راهَت داد و دنیای فانی برایت پایان یافت و به واسطه‌ی امام خوبی‌ها تا ابد در جوار ائمه آرام گرفتی. سلم علىٰٓ ابراهیم کذالک نجزی المحسنین انه من عبادنا المومنین.
شهادت پاداش خدمتت شد. سلام‌مان را به شهدای جنگ تحمیلی برسان، سلام‌مان را به شهدای هسته‌ای برسان، سلام‌مان را به شهدای مدافع حرم و امنیت برسان و سلام‌مان را سردار دلها برسان.
ابراهیم متین‌سیرت
