«محمدرضا نیکنژاد»، معلم و از فعالان با سابقه صنفی معلمان در گفتوگو با دیدارنیوز از چالشهای معیشتی و امنیتی جامعه معلمی ایران میگوید.
دیدارنیوز _ سیاوش پورعلی: با ورود به عصر جدید که با پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی در حال دگرگونی است، تعاریف برخی از مشاغل، عنوانها، تقسیمبندیها و ... هم دستخوش تغییراتی شده است. یکی از مشاغل مهمی که در این بین دچار دگرگونی زیادی شده «معلمی» است که بهدلیل مشکلات اقتصادی و البته امنیتی آن اقتدار گذشته خود را از دست داده است. البته گسترش هوش مصنوعی هم در این کاهش سطح بیتاثیر نبوده است.
بهمناسبت آنچه در ایران بهعنوان هفته معلم نامگذاری شده است به این موضوع پرداختیم که شغل معلمی دستخوش چه تغییراتی شده است؟ یکی از فعال صنفی معلمان در گفتوگویی که با خبرنگار دیدار داشت در کنار مشکلات اقتصادی و اجتماعی به محدودیتهای جدید صنفی اشاره میکند. نیکنژاد در این مورد اضافه کرد که در حال حاضر وزارتخانه آموزشوپرورش جای نهادهای امنیتی و قوه قضاییه را در برنامههای تنبیهی گرفته است و رفته رفته شاهد اخراج بسیاری از فعالان صنفی از مدارس و سیستم آموزشی هستیم.
معلمان معترض از طرح رتبهبندی حذف شدند
«محمدرضا نیکنژاد»، معلم و از فعالان با سابقه صنفی معلمان در پاسخ به این سوال که شغل معلمی دستخوش چه تغییراتی شده است به خبرنگار «دیدارنیوز» میگوید: «در این مورد باید وضعیت شغل معلمی را در چند بخش مختلف بررسی کنیم. در قسمت اول باید به عقبه این شغل اشاره کنم. در فاصله چند دهه گذشته و پیش از ظهور تکنولوژی و هوش مصنوعی اصولا به فردی معلم میگفتند که بتواند در کلاس درس، چند علم مختلف را تدریس کند. به همین دلیل از جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار بودند و در همه محافل مردم و دانشآموزان به دلیل سوالاتی که داشتند به دور معلمها حلقه میزدند. اکنون اما بسیاری از تعاریفی که از معلمها داشتیم بهنوعی خواسته یا ناخواسته تقدسزدایی شده است و آن اقتدار مثالزدنی یک معلم در جامعه بهدست فراموشی سپرده شده است. باید به این موضوع هم اشاره کنم که مجموعه آموزشوپروش دیگر آن مرجعیت خود را از دست داده و وضعیت مدارس هم تعریف چندانی ندارند. با گسترش هوش مصنوعی و دسترسی آسان به اینترنت باید بگوییم که کمتر سوالی باقی میماند که دانشآموز بخواهد از معلم خود بپرسد. در نتیجه آن شکل کلاسیک معلمی در زمان کنونی جایگاهی ندارد.»
او در همین مورد و با پرداختن به قسمتهای دیگر ادامه میدهد: «در بخش دوم باید به وضعیت معیشتی و مالی جامعه معلمی اشاره کنم. اگر ما بخواهیم مبنای اقتصادی در ایران را بر اساس خط فقر بسنجیم باید بگوییم که اکثر معلمها زیر این خط زندگی میکنند و در واقع در دهههای اخیر آن اشتیاق به تدریس به دلیل اینکه تمرکز معلمها باید بر روی کسب درآمد باشد، خیلی محسوس نیست. اگر بخواهیم در مورد حقوق معلمها صحبت کنیم باید بگوییم که در سال جاری دریافتی معلمها بین هشت میلیون تا ۱۸ میلیون تومان است که بهدلیل افزایش تعداد معلمهای جدید میانگین پرداختیها به ۱۵ میلیون هم نمیرسد. باتوجه به مبلغ خط فقر که حدود ۳۰ میلیون تومان عنوان شده، معلم ناچار است هرچه زودتر منتظر پایان ساعت آموزشی باشد تا بتواند به فعالیت در اسنپ یا مشاغل پاره وقت دیگری ادامه دهد. پیش از انقلاب اقشار مختلف معلمها برای همسانسازی حقوق خود با اقشار مهندسها و دکترها، دست به اعتصاب و اعتراض میزدند، ولی در سالهای اخیر نهتنها خبری از اعتراضات صنفی نتیجه بخش نیست، بلکه بعد از انقلاب سال به سال از آنچه شان یک معلم مقتدر مینامیدیم کمتر و کمتر شده است.»
نیکنژاد در ادامه به چالشهای صنفی و امنیتی پرداخت و اضافه کرد: «اما در اینجا باید به اتفاقات عجیبی که در حوزه فعالیتهای صنفی رخ داده است بپردازیم. در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که پیش از این محدود کردن فعالیتهای صنفی معلمان بر عهده نهادهای امنیتی، نظامی و قوهقضاییه بود ولی حالا این محدودیتها اشکال مختلفی پیدا کرده است و تماما بر عهده وزارت آموزشوپرورش گذاشته شده است. پیش از این هنگامی که یک معلم را در تجمعات دستگیر میکردند و حتی زمانی که از زندان آزاد میشد، مستقیما به سرکلاس میرفت ولی حالا مشاهده میکنیم که تعداد معلمهای صنفی که توسط وزارتخانه اخراج میشوند رو به افزایش است و این موضوع باعث شده تا روند اعتراضات به مشکلات صنفی با دستاندازهایی روبهرو شود و نگرانیهایی در مورد آینده ایجاد کند. جامعه معلمها بهنوعی یکی از پلهای ارتباطی جامعه مدنی و مسوولان بود، حتی در غبارآلودترین وضعیتهای اعتراضی و ... ارتباط با مسوولان نهادهای امنیتی و وزارت آموزشوپرورش برقرار بود ولی امروز که با شما صحبت میکنم هیچ ارتباطی فیمابین وجود ندارد.»
این فعال باسابقه صنفی با پرداختن به رخدادهای عجیب دیگر ادامه داد: «بسیاری از همکاران ما در طول سالهای قبل برای رتبهبندی معلمان همواره کف خیابان بودند و در این راه هزینههای بسیاری را متحمل شدند ولی هنگامی که رتبهبندی ابلاغ شد ۳۰۰ نفر از همکاران را از جداول حذف کردند. توجه داشته باشید که این نفرات همان همکاران معترض بودند که برای رتبهبندی تلاش زیادی کردند ولی خودشان از این طرح محروم شدند. حالا در شرایطی قرار داریم که بسیاری از همکاران صنفی که برای حقوق خود تجمعات قانونی برگزار میکردند یا بازنشسته و یا اخراج شدند. در فضایی حضور داریم که با اتهاماتی مانند ارتباط با خارج یا فعالیت علیه امنیت کشور و ... تهدید میشویم ولی توجه داشته باشید که هیچیک از این اتهامات واقعی نیست و ما در قالب قانون اعتراض خود را مطرح میکنیم.»