در شماره جدید "از سعد آباد تا توپکاپی"به سیاست ترکیه در قبال جنگ ایران - اسرائیل خواهیم پرداخت.
دیدارنیوز _ رضا قنبری: ناقوس جنگ در خاورمیانه به صدا درآمده است. جمهوری اسلامی ایران به تلافی حمله به کنسولگریاش در دمشق ۳۳۰ موشک و پهپاد انفجاری به خاک اسراییل شلیک کرده و متحدان غربی تل آویو در تلاشند با منصرف کردن بنیامین نتانیاهو از پاسخ مستقیم دامنه نبرد را محدود نگه دارند. شرایطی ویژه در منطقه که شاید پس از جنگ اسراییل و اعراب بی نظیر باشد.
در این میان آنکارا در چه موضعی ایستاده است؟ عضو قدیمی ناتو که با آمریکا/اسراییل پیمانهای اقتصادی/نظامی گسترده دارد و البته در دو دهه اخیر از شرکای مهم اقتصادی ایران به حساب میآید.
ترکیه پس از هفت اکتبر یک دوران دشوار در سیاست خارجهاش را از سر میگذراند. کشوری که معمولا به خوبی نقش واسطه را در بحران بین المللی برعهده میگیرد و حتی در تهاجم روسیه علیه اوکراین هم روابط اقتصادی/سیاسیاش را با غرب و شرق حفظ کرده حالا با چالشی جدی روبرو است. از یک سو اردوغان همواره خود را بعنوان مهمترین حامی فلسطین در جهان اسلام معرفی کرده و از دیگر سو صدها شرکت دولتی و خصوصی ترکیه روابط گسترده و عمیقی با اسراییل دارند. پیچیدگی که حالا پس از درگیری نظامی ایران-اسراییل دو چندان شده و امکان وسط بازی در آن بسیار کمتر شده است.
ترکیه در سطح رسمی تلاش کرد روابط دیپلماتیک خود با هر دو سوی ماجرا را حفظ کند. هاکان فیدان در شب حمله موشکی/پهپادی با امیرعبداللهیان و بلینکن گفتگوی تلفنی داشت و ابراهیم کالین رئیس سازمان امنیت ترکیه"میت" از سوی ویلیام برنز رئیس "سیا"مامور میانجیگری امنیتی/اطلاعاتی تهران-تل آویو بود. رجب طیب اردوغان هم در نخستین واکنش رسمی با دفاع همه جانبه از حمله ایران، جنایات نتانیاهو را عامل بحران در خاورمیانه دانست و پاسخ موشکی ایران را مشروع خواند. موضعی که بنظر میآید ترکیه را در برابر اسراییل قرار داده است.
اما در سطح رسانههای داخلی ماجرا به گونهای دیگر پیش رفت. روزنامههای دولتی که نمیخواستند حامیان اسلامگرایان خود را از اردوغان ناامید کنند با تیترهای مانند"تئاترجنگ" یا "نمایش ۱.۵ میلیارد دلاری" تلاش کردند این جنگ را "نمایشی" و "بی فایده" نشان داده و از اهمیت آن بکاهند. مثلا عبدالقادر سلوی در سرمقاله حریت نوشت"امشب نتانیاهو از همه خوشحالتر است، زیرا صندلی متزلزلش حامیان بسیاری دارد".
برخی دیگر از رسانهها هم با تیترهایی چون "بازی برد-برد" این جنگ را بازی هماهنگ بین دو طرف ماجرا خوانده و هدف ایران از این حمله را ترمیم چهرهاش در جبهه داخلی دانستند. تفسیری که بصورت عجیبی در میان اسلامگرایان حامی دولت "حزب عدالت و توسعه"، ملی گرایان حامی دولت "حزب حرکت ملی"، اسلامگرایان مخالف دولت "حزب آینده" و حتی احزاب سکولاری، چون "جمهوری خلق" مشترک بود و تقریبا به خط اصلی رسانهای در ترکیه بدل شد.
در واقع جریانهای سیاسی در ترکیه هرچند در بحران اخیر در برابر نتانیاهو ایستاده و ماجراجوییهای او در منطقه را محکوم میکنند، اما نمیخواهند خود را عضوی از جریان مقاومت در خاورمیانه تعریف کنند. روشی که اتفاقا با استراتژی چرخش به غرب ترکیه نیز همخوانی دارد و اردوغان را در زمره مخالفان نتانیاهو و هم تیمیهای بایدن معرفی میکند. راهبردی نزدیک به کشورهای غربی که وجه داخلی و خارجی آنکارا را همزمان حفظ میکند. آنچنانکه که در شب حمله ایران به اسراییل پایگاه راداری "کورجیک" در استان "مالاتیا" ترکیه به رهگیری موشکهای ایران پرداخت، اما این اطلاعات را تنها در اختیار ناتو قرار داد تا برگ برنده بازی همچنان در دست بایدن باقی بماند.