نادر کریمیجونی در یادداشت خود در روزنامه جهان صنعت با عنوان «مردم میتوانند قانع نشوند»، نوشت: در تمام انتخاباتها در همه جای جهان، به جای آنکه تعداد و رویکرد تایید صلاحیتشدگان مورد توجه قرار گیرد، به رد صلاحیتشدگان توجه میشود.
دیدارنیوز: «با معیارهایی که در کشورمان وجود دارد، دونالد ترامپ باید به حبس خانگی میرفت یا دستکم تا آخر عمر از حضور در رقابتهای انتخاباتی محروم میشد.»
نادر کریمیجونی نوشت: «جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن رقابتی و روا بودن نحوه و ماهیت برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، تمهیدات گوناگونی اندیشیده و اجرایی کرده است. جالب آن است که همه این تمهیدات که تبلیغات فراوانی روی آن میشود و نمایشدهنده رقابتی بودن انتخابات و مبارزات انتخاباتی پیشرو است، به پس از تایید صلاحیتهای نامزدان بازمیگردد.
یعنی بازی در زمینی که تعیین شده و امکان توسعه آن وجود ندارد، انجام میشود. حالا صداوسیما، وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رسانههای دولتی در ایران، برای دمیدن بر آتش این بازی در موقعیت تعیینشده، تلاش میکنند. این تلاش گاهی خط قرمزهای معمول رسانههای جمهوری اسلامی ایران را هم زیر پا میگذارد و مخاطب تصور میکند که در یک برنامه یا گزارش تصویری یا مکتوب چه خط قرمزهایی، چرا و چگونه زیر پا گذاشته شدهاند و چه شده که صداوسیما، اجازه پخش سخنانی را میدهد که تا به حال حتی رسانههای فضای مجازی هم با احتیاط آن را منتشر میکردهاند و در مورد آن بیپروایی به خرج نمیدادند.
در مورد تایید صلاحیتشدگان، به عنوان قرینهای برای رقابتی بودن انتخابات و روا بودن رویکرد و ساختار اجرایی انتخابات مجلسهای خبرگان و شورای اسلامی، تنها به تعداد تایید صلاحیتشدگان اشاره و تاکید میشود که بیش از ۷۰ درصد ثبتنامکنندگان مورد تایید صلاحیت قرار گرفتهاند. این میزان یعنی حدود ۱۵ هزار نفر برای مجلس شورای اسلامی و ۵۱۰ نامزد برای ۸۸ کرسی مجلس خبرگان، در روزهای آینده به رقابت خواهند پرداخت. شورای نگهبان در مورد برخی حوزههای انتخابیه که تعداد نامزدان آن با تعداد کرسی مجلس خبرگان برابر است، تدبیر کرده که نامزدان تایید صلاحیتشده، از سایر حوزههای انتخابیه به اینگونه حوزهها منتقل شوند و تعداد کلی نامزدان در حال رقابت را افزایش دهند. در یکی از نمونههای اینچنینی و در استان خراسانجنوبی که سیدابراهیم رییسی تنها نامزد تاییدشده برای رقابتهای انتخاباتی مجلس خبرگان بود، فرد دیگری که چندان صاحبنام نیست به این فهرست اضافه شده و لیستی دونفره را پدید آورده که با این وضع انتخابات مجلس خبرگان در استان خراسانجنوبی، رقابتی شده است.
با وجود همه تلاشهایی که در جهت اثبات رقابتی بودن انتخابات از سوی دستاندرکاران آن انجام شده است، ولی شواهد و قرائن بسیاری ارائه میشود تا این رقابتی بودن انکار یا دستکم به چالش کشیده شود. سادهترین دلیلی که در اینباره ارائه میشود نبودن چهرهای از اصلاحطلبان چه در میان نامزدان تاییدشده برای مجلس شورای اسلامی و علاوه بر آن برای مجلس خبرگان است. اینکه حسن روحانی از مجموعه نامزدان تاییدشده برای رقابتهای انتخاباتی مجلس خبرگان کنار گذاشته شده، به عنوان شاخصی برای کنار گذاشتن تفکرهای غیرهمسو از این رقابتها دانسته شده است.
آنچه برای ثبتنامکنندگان و فضای انتخاباتی برای رسیدن به کرسیهای بهارستان رخ داده، تفاوت زیادی با آنچه درباره مجلس خبرگان رخ داده و میدهد، ندارد. اگرچه در مقایسه با مجلس خبرگان تعداد زیادتری از ثبتنامکنندگان به نامزدی رقابتهای مجلس شورای اسلامی پذیرفته شدهاند، اما ماهیت رفتار شورای نگهبان درباره هر دو انتخابات یکسان است، یعنی در مجلس شورای اسلامی هم بهگونهای نامزدها پذیرش شدهاند که دردسری برای پیروزی محافظهکاران نداشته باشند. در مقابل ۶ نفر برای هر کرسی مجلس خبرگان و ۵۶ نفر برای هر کرسی مجلس شورای اسلامی پذیرفته شدهاند و به اصطلاح رقابت میکنند. در این به اصطلاح رقابت یک طرف شناخته شده و از حمایتهای ریز و درشت اصولگرایان و نهادهای اصولگرا برخوردار شده است، اما در طرف دیگر افرادی ناشناخته و غیرمعروف قرار دارند که در خوشبینانهترین حالت، اصلا یارای مقاومت و رقابت با چهرههای اصولگرا را ندارند و به همین دلیل شرکت کردن یا نکردن آنها در این رقابتها مساوی است.
در تمام انتخاباتها در همه جای جهان، به جای آنکه تعداد و رویکرد تایید صلاحیتشدگان مورد توجه قرار گیرد، به رد صلاحیتشدگان توجه میشود. مثلا هماکنون در ایالاتمتحده با وجود آنکه دونالد ترامپ بههمریختگی زیادی در نظام سیاسی و اجتماعی ایالاتمتحده ایجاد کرده و بر موضع قبلیاش پافشاری میکند، همچنان برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تلاش میکند. با معیارهایی که در کشورمان وجود دارد، دونالد ترامپ باید به حبس خانگی میرفت یا دستکم تا آخر عمر از حضور در رقابتهای انتخاباتی محروم میشد؛ امری که هماکنون در مورد محمود احمدینژاد به اجرا گذاشته شده است، اما دادگاههای ایالاتمتحده یکی پس از دیگری رای به مجاز بودن ترامپ برای حضور در رقابتهای ریاستجمهوری ایالاتمتحده دادهاند و همین باعث میشود تا آنچه در ایران میگذرد چندان با دموکراسی در ظرفیتهای مصطلح و موجود منطبق نباشد.
مقامات شورای نگهبان اذعان دارند که در بررسی صلاحیتهای نامزدان توجهی به خاستگاه یا گرایش سیاسی آنها نداشتهاند که این ادعا حتما میتواند صحیح باشد، چراکه اصولا نیازی به دانستن گرایش سیاسی نامزدان یا ثبتنامکنندگان وجود ندارد. کافی است در بررسی این صلاحیت به معیار هدایتکنندهای مانند انتقاد از ساختار حکومت، انتقاد از مقامات نظام، انتقاد از راهبردها و جهتگیریهای کلی نظام یا انتقاد از رییسجمهوری و سایر معیارهای مشابه توجه شود. در این صورت نامزد مذکور خودبهخود حذف و کنار گذاشته میشود. برخی نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی در همینباره توضیح دادهاند که به خاطر حملاتی که علیه دولت ایراد کردهاند و از تریبون پارلمان یا در مصاحبهها و… دولت، رییسجمهوری و اعضای هیات وزیران را مورد سرزنش قرار دادهاند، ردصلاحیت شدهاند که این رفتار به معنای همان خالصسازی و کنار زدن مزاحمهای دولت سید ابراهیم رییسی است.
در رویدادی عجیبتر، اکنون خبر از گرفتن پول برای احراز صلاحیت نامزدان رد صلاحیتشده داده میشود، دستکم یکی از ردصلاحیتشدگان این ادعا را مطرح کرده و هیچ مقامی آن را تکذیب نکرده است و از آن مهمتر اگر این ادعا دروغ باشد، مقامات قضایی کشور باید بلافاصله واکنش نشان دهند و ادعاکننده را به پای میز محاکمه بیاورند. این محاکمه باید علنی و با حضور خبرنگاران باشد تا افکار عمومی و شهروندان ایرانی بدانند که آیا چنین ادعایی صحیح است یا ادعاکننده دروغ گفته و خواسته است با طرح ادعاهایی جنجالی، منافع خود را حاصل کند.
در مجموع رفتارهایی که برای نمایش روایی و رقابتی بودن انتخابات از سوی تصمیمگیران و مقامات اجرایی کشور انجام شده، منتقدان را اقناع نکرده است. منتقدان بالاخص به مواردی که ردصلاحیتشدگان و کنار گذاشتهشدگان از مبارزات انتخاباتی گفتهاند استناد میکنند و میگویند به هیچ یک از انتقادهایی که این افراد مطرح کردهاند پاسخ داده نشده یا پاسخ قانعکننده نبوده است. دستاندرکاران و مجریان انتخابات در برابر این انتقادها میتوانند سکوت یا با بیتفاوتی تاکید کنند که رفتارها و رویکردهای اتخاذشده صحیح بوده و چیزی تغییر نمیکند، اما در مقابل شهروندان ایرانی هم میتوانند همه تلاشهایی که برای همراهسازی مردم با انتخابات انجام میشود را ناکام گذارند.»