تیم دیپلماسی ایران در «خط مقدم» برای مقابله با توطئههای آمریکا و همپیمانانش قرار دارد بنابراین این تیم باید بیش از گذشته مورد حمایت قرار گرفته و تقویت شود. این افراد هم انسان هستند و امکان خطا و اشتباه هم از سوی هر فردی وجود دارد. اما دستگاه دیپلماسی کشور طی این مدت کارنامه قابل قبولی از خود به جا گذاشته است و میتوان از این کارنامه دفاع کرد.
دیدارنیوز ـ لیدر تیم دیپلماسی چند ماهی است که مورد هجمه طرفهای خارجی از یک سو و مخالفان پرهیاهوی داخلی از سوی دیگر قرار گرفته است. از اردیبهشت و پس از بدعهدی ترامپ در رابطه با برجام تا طرح استیضاح ظریف بیش از 6 ماه گذشته است و هجمهها به دستگاه دیپلماسی کشور از سوی دلواپسان و عقبه رسانهای آنها، هر روز ابعاد جدیدی به خود میگیرد. اخیرا آقای ظریف سخن از وجود پولشویی به میان آورد که همین امر باعث شد تا بر حجم فشارها به او افزایش یابد. در راستای بررسی وضعیت فعلی وزارت خارجه و نحوه مواجهه آقای ظریف با هجمهها «آرمان» با حمیدرضا آصفی از دیپلماتهای سرشناسکشور به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
بداخلاقیهای ترامپ و عدم تعهد او به توافقنامه برجام تا چه اندازه زمینه ساز تضعیف و یا تحت الشعاع قرار دادن قدرت تیم دیپلماسی بوده است؟
بداخلاقیها و رفتار غیرمتعارف دونالد ترامپ، اگرچه برای ایران ایجاد زحمت کرد و مشکل ساز شد، اما در دراز مدت، هر چه رفتار زشت او ادامه یافت، باعث انزوای بیشتر آمریکا در جهان شد. شرایط ترامپ به هیچ وجه به شکلی نیست که حتی خودش را هم خشنود کند! اظهاراتی که دارد، از سر استیصال، عصبانیت و انفعال است. عربده کشیهای او ناشی از قدرت نیست، بلکه از ترس و نگرانی است. چند کشور هم با چشم بسته از ایشان و سیاستهای کاخ سفید حمایت میکنند که در حال منزوی شدن در سطح بینالمللی هستند. رفتار و نوع واکنش روسای کشورها در اجلاس کشورهای جی بیست با بن سلمان ولیعهد سعودی را همه جهان دیدند. این مسأله برای حکومت سعودی تحقیرآمیز بود. مردم عربستان نباید خوشحال باشند که مقام ارشد کشورشان اینگونه خار شده است. رفتار رئیسجمهور آمریکا همینگونه ادامه خواهد یافت زیرا او نمیتواند تغییر رفتار دهد. نوع حرکاتش در مقابل دوربینها، واکنشها و ادبیات او نشاندهنده نوعی حقارت است. در این میان ایران روز به روز قویتر میشود. شرایط کنونی برای ما نگرانی ایجاد نمیکند البته درست است در کوتاه مدت کشور را به زحمت انداخته است اما باعث میشود اتفاقات خوبی هم در کشور رخ دهد، ساختارها اصلاح شود، توان اقتصادی کشور با اینکه در مضیقه است اما به مرور، این توان افزوده خواهد شد، انسجام داخلی را مستحکمتر خواهد کرد و در نهایت سیاستهای ترامپ باعث میشود تا مردم رفتار دشمن خود را بیشتر و عریانتر از گذشته مشاهده کنند. در نهایت شرایط فعلی ایران و مشکلات عرصه دیپلماسی کشور زودگذر است و بعدا شیرینی این مساله حتما طولانی و پرثمر خواهد بود.
عملکرد تیم دیپلماسی ایران تا چه اندازه در «خار شدن و تضعیف ترامپ» نقش داشته است؟
آن چه باعث شد رئیس جمهوری آمریکا در چنین شرایطی قرار بگیرد، ناشی از 3 مؤلفه است. مولفه اول این است که توان دفاعی و موشکی غیرقابل انکار جمهوری اسلامی در منطقه و تاثیرگذاری میدانی در یمن، سوریه، لبنان،عراق و... است. اقتدار نظام در این زمینه مؤلفه اول است. دوم؛ ناامیدی ترامپ از جدا کردن مردم از مسئولان است. او خیلی تلاش کرد تا امسال ناآرامیها و آشوبهایی را در سراسر کشور ترتیب دهد تا به نفع سیاستهای خود استفاده کند، البته به غیر یک یا 2 مورد، با درایت و تیزهوشی مردم و تدبیر مسئولان امر، اعتراضات به مرز بحران کشیده نشد البته مشکلاتی هم بهوجود آمد اما به غیر از چند مورد، آمریکاییها در برنامهریزیها و آمال خود در به آشوب کشاندن کشور، ناموفق بودند. پس دومین مؤلفه انزوای ترامپ، ناامیدی از ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان بود. سومین مؤلفه هم رفتار دیپلماتیک ایران است. اگرچه در رفتارهای دیپلماتیک شاهد برخی کمبودها، نقایص و کم توجهیهایی هستیم اما در مجموع یک دیپلماسی و عملکرد موفق و قابل قبولی در عرصه بینالمللی حاصل شد که توانست آمریکا را در گوشه تنگی قرار دهد. این 3 مؤلفه ذکر شده را از عوامل شکست و انزوای کاخ سفید تلقی میکنم که به نظرم ادامهدار هم خواهد بود.
تیم دیپلماسی کشور و کلیت وزارت امورخارجه طی این مدت چه نقایص و کم کاریهایی داشت؟
نمیخواهم درباره دوستان وزارت خارجه موضعی بگیرم اما معتقدم که در منطقه کمی ضعیف عمل کردیم و میشد قویتر عمل کرد و از «دیپلماسی عمومی» بهره بیشتری گرفت. وزارت خارجه میتوانست ارتباطات بهتری با دوستان ایران برقرار کند و مراودات سنتی خود با همسایگان و دوستان را منسجمتر و بهتر مدیریت و هدایت کند. البته این نقایص به مرور در حال رفع شدن است. به طور کلی رفتار مسئولان دیپلماسی کشور قابل قبول است.
از اردیبهشت ماه سال جاری و پس از خروج ترامپ از برجام و حواشی آن، تا مسائل مربوط به لایحهCFT و اکنون هم طرح استیضاح آقای ظریف، دستگاه دیپلماسی کشور تحت فشارهای زیادی بوده است. مجموع این رفتارها باعث تضعیف روحیه تیم دیپلماسی ایران خواهد شد؟
تیم دیپلماسی ایران در«خط مقدم» برای مقابله با توطئههای آمریکا و همپیمانانش قرار دارد بنابراین این تیم باید بیش از گذشته مورد حمایت قرار گرفته و تقویت شود. این افراد هم انسان هستند و امکان خطا و اشتباه هم از سوی هر فردی وجود دارد. اما دستگاه دیپلماسی کشور طی این مدت کارنامه قابل قبولی از خود به جا گذاشته است و میتوان از این کارنامه دفاع کرد. این مسأله واضحی است که هر چه فشار و هجمه به این تیم و وزارت خارجه بیشتر باشد(هرچند اعتماد به نفس آنها بالا بوده و روحیه قوی داشته باشند) اما بالاخره باعث میشود تحت تاثیرات منفی قرار گرفته و روی عملکرد و تصمیمات آنها اثر نامطلوبی داشته باشد. ضمن اینکه انرژی خود را صرف پاسخگویی به مسائل حاشیهای داخلی خواهند کرد و همین امر باعث میشود از مسائل مهم بینالمللی و اصلی خود باز بمانند. نکته مهم اینکه، نه منطق میپذیرد و نه شرایط بینالمللی به شکلی است که دیپلماتهای ما تحت فشار باشند . مصلحت نظام هم ایجاب نمیکند وزارت خارجه مورد هجمه واقع شود. بنده از هر سو که نگاه میکنم، میبینم که دفاع از تیم دیپلماسی ایران، بیش از گذشته لازم و ضروری است.
منهای رفتارهای عجیب بن سلمان، با کلیت حاکمیت عربستان سعودی باید چه رفتاری داشته باشیم و چه سیاستی اتخاذ کنیم که هم منافع ایران تامین شود و هم به نفع منطقه و کشورهای همسایه باشد؟
عربستان باید حد و حدود خود را بشناسند. عربستان زمانی ادعا میکرد که رهبر جهان اسلام است و کشورهای اسلامی در پی آنها حرکت میکنند و میخواستند به همه دول اسلامی از موضع بالا به پایین نگاه کنند اما این دوران به سر آمده است. آقای بن سلمان هم این نکته را متوجه شده است. سعودیها باید بدانند که اگر میخواهند سیاست موفقی داشته باشند، باید به منافع دیگران احترام بگذارند. باید یاد بگیرند که امنیت خود را در پناه استقلال خود ببیند و نه وابستگی به غرب. این موارد مرتبط با جمهوری اسلامی نیست. در موارد بسیاری به سوی سعودیها، دست دوستی دراز کردهایم. مواردی که ذکر شد در دست سیاستمداران سعودی است تا از روشها و رفتارهای شکست خورده خود درس بگیرند و در رفتار و سیاستهایشان تجدید نظر کنند و در مقام اصلاح این رویکردها برآیند. طبیعی است که در صورت تغییر رفتار و ادبیات سعودیها، جمهوری اسلامی همواره منادی و پیشرو برای گفتوگو و مصالحه در منطقه بوده و همچنان نیز هست این تغییرات را لحاظ خواهد کرد اما به نظر میآید هنوز بن سلمان، غرور جوانی در سر دارد و کمی زمان میخواهد که او به واقعیت امروز جهان و منطقه پی ببرد.
منبع: آرمان /فرهاد فدایی/۱۳ آذر ۹۷