در پی اتفاقاتی که در اصفهان رخ داد و نهایتا منجر به لغو بازی دو تیم سپاهان و الاتحاد عربستان شد، حجت الاسلام احمد حیدری یادداشتی برای دیدارنیوز تنظیم کرده است.
دیدارنیوز ـ احمد حیدری: شبانگاه دوشنبه ۱۰ مهر تیم فوتبال الاتحاد عربستان به جهت منصوب بودن "سردیس شهید حاج قاسم" در مقابل راهروی ورودی بازیکنان به زمین چمن، از حضور در زمین بازی ورزشگاه نقش جهان اصفهان خودداری کرد. قبلتر و در روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ هم وزیر خارجه عربستان از حضور در سالن برگزاری کنفرانس خبری با وزیر خارجه ایران، به دلیل منصوب بودن تصویر شهید حاج قاسم در محل کنفرانس، خودداری کرد و وزارت خارجه مجبور به جابجایی سالن کنفرانس شد.
شک نیست که شهیدان واجب الاحترامند و نصب تصویر و مجسمه آنها در مکانهای اجتماع و ادای احترام به آنها، لازم است، ولی در سیاست خارجی باید به پروتکلهای رسمی پایبند بود و نمیتوان از مهمانهای خارجی انتظار داشت به تمام مقدسات ما معتقد بوده و ادای احترام کنند. شهید سلیمانی مانند دیگر شهیدان انقلاب، دفاع مقدّس و ... برای مردم ایران محترم است، ولی هیچکدام از این شهیدان بزرگوار نباید نماد کشور در سیاست خارجی قرار گیرند و نمیتوان از اتباع خارجی هم هنگام حضور در ایران، ادای احترام به آنها را انتظار داشته باشیم.
با توجه به خودداری چندی قبل وزیر خارجه عربستان از حضور در سالن محل کنفرانس مطبوعاتی به خاطر منصوب بودن تصویر سردار سلیمانی در آنجا، مسئولان فدراسیون فوتبال باید چنین برخوردی از بازیکنان تیم الاتحاد عربستان را پیش بینی میکردند و بهانه را از دست آنها و کسانی که مخالف عادی شدن روابط ایران و عربستانند، میگرفتند و از نصب مجسمه شهید سلیمانی در مقابل راهرو ورودی ورزشکاه، خودداری میکردند.
ممکن است این خودداری، از نگاه بعضی از مدعیان انقلابیگری، عقبنشینی از موضع انقلابی و ایمانی تلقی شود و محکوم باشد حال آن که سیره رسول خدا و علی بن ابیطالب علیهما السلام رهنمون به چنین رفتاری است.
وقتی رسول خدا در سال ششم هجری عازم زیارت خانه خدا شد، با توجه به دشمنی سابقهدار قریش مسلّط بر مکه، بسیاری این اقدام را رفتن به کام مرگ شمرده و موافق نبودند. مسلمانان در حدیبیّه با سپاه قریش مواجه شدند. با تدبیرهای رسول خدا بالاخره قریش و پیامبر در مقام مصالحه برآمدند و نماینده قریش برای نوشتن صلحنامه به اردوی مسلمانان آمد و بعد از توافق مقدماتی، نوشتن صلحنامه شروع شد.
کاتب صلحنامه علی بن ابیطالب، به امر رسول خدا نوشت: «بسم الله الرحمان الرحیم»، ولی نماینده قریش به اعتراض گفت: ما «رحمان» نمیشناسیم، به سان دیگر مکتوبات ما بنویس: «باسمک اللهم»؛ رسول خدا با وجود اعتراض و مخالفت انقلابینمایان، پذیرفت و فرمود: بنویس «باسمک اللهم، این صلحنامهای است بین "محمد رسول خدا" و سهیل بن عمرو نماینده قریش؛ باز فریاد سهیل به اعتراض بلند شد که اگر ما تو را به پیامبری خدا میشناختیم که با تو نمیجنگیدیم، بنویس این صلحنامهای بین محمد بن عبدالله و سهیل بن عمرو؛ باز پیامبر برغم مخالفت انقلابینماها و به جهت رعایت مصلحت اسلام و مسلمانان فرمود اینگونه که میگوید، بنویس. (بحارالانوار ۲۰/ ۳۳۲)
جالب این است که امام علی از محو کردن عنوان «رسول الله» از پس نام پیامبر کراهت داشت و حضرت رسول او را گفت: علی جان تو هم در آینده به همچنین مخمصهای گرفتار میشوی. (همان/۳۳۵)
وقتی در صفّین بنا بر مصالحه شد، حضرت نوشت: این مصالحهای است بین علی امیرالمؤمنین و معاویة بن ابیسفیان، ولی معاویه و عمرو عاص به اعتراض گفتند: اگر تو را به عنوان امیر مؤمنان میشناختیم، با تو نزاع نمیکردیم و امام پذیرفت که عنوان «امیرالمؤمنین» را از پی نام خود بردارد تا صلحنامه نوشته شود. (بحار ۲۰/ ۳۵۷)
امید که در سیاست به مانند دیگر میدانها به رسول خدا اقتدا کنیم.