
حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا)، به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، با نگاهی به اتفاقات اجتماعی ایران در سالی که گذشت، بیانیهای صادر و برای دیدارنیوز ارسال کرد.
دیدارنیوز ـ سرویس سیاسی: آنچه میخوانید متن کامل بیاینه حزب همبستگی دانش آموختگان ایران است:
«به نام آنکه جان را فکرت آموخت»
هم زمان با سپیده دم سال جدید تحصیلی، که شوق دیدار نیمکتهای مدرسه و دانشگاه، جانهای پاک و بی آلایش فرزندان میهن را برای تجدید دیدار همکلاسی ها، معلمان و اساتید، لبریز از شعف وشادی میکند. فرصت مغتنمی است برای قدردانی از زحمات معلمان و اساتید گرانسنگی که با تمام وجود سعی در انتقال مفاهیم علمی به جویندگان دانش و معرفت نو را دارند و مدیرانی که دانش آموز و دانشجو را چونان فرزند خویش پنداشته و زمینه و بستر لازم برای کسب دانش را فراهم میکنند.
اما بعد …
الف) امروزه بر همه انسانهایی که در این کره خاکی زیست میکنند آشکار شده است که با وجود منابع محدود و تقاضای در حال فزونی برای برخورداری از زندگی مطلوب، جوامعی به اهداف ترسیم شده برای دستیابی به یک جامعه پیشرفته و متمدن دست خواهند یافت که از توان بالای علمی و تکنولوژیکی در حل مسائل عمومی و حکمرانی برخوردار باشند. این مهم زمانی حاصل میشود که آن جامعه از نعمت وجودی منابع انسانی توانمند و مجهز به آخرین یافتههای علمی بهرهمند شود. راه و روش توانمندسازی نیز از مسیر آموزش و پرورش نسل آینده ساز و دانش پژوه حاصل خواهدشد؛ بنابراین در دنیای پرتلاطم کنونی که تلاش و رقابت برای کسب جایگاه ممتاز در استفاده از یافتههای جدید علمی، تنگاتنگ و در کسری از زمان ادامه دارد هر گونه مماشات در این عرصه موجب عقب ماندگی شده و به آسانی قابل جبران نخواهد بود.
ب) آنچه برای تحقق رویای یک جامعه مدرن ضرورت دارد وجود چشم انداز روشن، ماموریت قابل سنجش، راهبرد مشخص و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای نزدیکی به آن چشم انداز است. به طور معمول چشم اندازها، ماموریتها و در بسیاری از موارد راهبردها تغییر نمیکنند بلکه با ریل گذاری از طریق خط و مشیهای کارشناسانه و عملیاتی نمودن برنامههای تدوین شده توسط صاحبان اندیشه و فن، به یکایک اهداف رسیده و نتیجه آن تشکیل یک جامعه متعالی با توسعه متوازن خواهد بود. امروزه برای رسیدن به این چشم اندازها، رقابت کشورها نه در غارت منابع و تصاحب سرزمین دیگران و گسترش قلمرو سرزمینی، بلکه رویارویی بر سر تصاحب سهم بیشتر از اقتصاد جهان است تا در سایه آن بتوان با کسب حداکثر منافع، زندگی مطلوب برای شهروندان خود ساخت؛ لذا صاحب منصبان و سردمداران کشورهای مختلف تمام هم و غم خود را به کار میگیرند تا از طریق دستیابی به آخرین پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی همانند هوش مصنوعی و تسخیر فضا و ..، برتری خود را در عرصههای مختلف حفظ کرده و هژمونی خود را نسبت به رقبا و دیگر کشورها حفظ کنند.
ج) حال مهمترین سوال این است که آیا حاکمان ما توانستهاند در این رقابت نفسگیر، جامعه ایرانی را به سمت و سوی ساحل موفقیت رهنمون سازند؟ جواب صادقانه آن است که با مشاهده آنچه که در متن و بطن جامعه ایرانی میگذرد شرایط رضایت بخشی را شاهد نیستیم! در حالی که جامعه ایرانی در طول تاریخ چند هزار ساله خویش، دانشمندان منحصر به فردی را در دامن خود پرورش داده و به بشریت معرفی کرده است هم اکنون در جایگاهی که شایسته آن است قرار ندارد. به جرأت میتوان گفت با وجود قرائن و شواهد موجود، این سرزمین عالم پرور تبدیل به مصرف کننده یافتههای علمی و ساختههای تکنیکی دیگران شده است و معدود استعدادهای نابی که که بعضاً رویش پیدا میکنند در اولین فرصت با مشاهده سیاستهای ناکارآمد اداره امور کشور، صید دامهای پهن شده توسط شکارچیان مغزهای متفکر عالم شده و بار سفر بسته و راهی دیار غربت میشوند. آنچه که به اشتباه برخی عنوان مهاجرت به آن میگویند در حالی که باید با تأسف «فرار مغزها» و «کوچ منابع و ثروت انسانی کشور» به آن اطلاق نمود.
حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا) به عنوان یک تشکل دانش آموخته دانشگاهها و مراکز آموزش عالی که دوستدار میهن و ملت بزرگ ایران است، ضمن احترام به تلاشهای دلسوزانه افرادی که دل در گرو اعتلای جایگاه کشور در بین ممالک مختلف دارند دلنگرانی خود را نسبت به نارسائیهای نظام آموزشی به شرح زیر اعلام و پیشنهادهای خود را بدان ضمیمه مینماید. باشد که موثر افتد و درنظر آید:
۱- تغییرات مداوم و پی در پی در نظام آموزش مدارس کشور که اغلب با سلائق فردی و گروهی دچار تغییر و نوسان میشود باعث سردرگمی معلمان و دانش آموزان شده، به طوری که تأثیرات خود را در خروجی این مراکز آموزشی با افت سطح توانایی علمی به جا گذاشته است؛ بنابراین طراح یک چشم انداز بلند مدت با هدف تربیت نسل آگاه، اخلاق مدار، مسئولیت پذیر و مجهز به علوم و فنون جدید به ضرورتی انکار ناپذیر تبدیل شده است.
۲- نظر به اینکه یکی از اهداف اصلی حاکمیت کشورها، برقراری عدالت در برخورداری شهروندان از نظام آموزش رایگان بوده و دایر نمودن مراکز آموزش غیرولتی و خصوصی استثناء بر قاعده میباشد -آن چنان که در اصل سی ام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت از آن یاد شده است- این در حالی است که وضعیت آموزش و امکانات مدارس دولتی به گونهای است که اغلب خانوادهها -در صورت داشتن توانمندی مالی- تمایل به ثبت نام فرزندان خود در مدارس غیردولتی را دارند. این موضوع در بلند مدت باعث ایجاد شکاف بزرگ در عدالت آموزشی و سوق دادن کادر آموزشی توانمند به سمت مراکز غیردولتی خواهدشد. ترکیب پذیرفته شدگان سالهای اخیر در کنکور سراسری مؤید این موضوع میباشد؛ لذا بازنگری جدی در تداوم رویه کنونی و بهبود وضعیت مدارس دولتی ضروری بوده و از اهمیت به سزائی برخوردار است.
۳- یکی از نکات مهم در ساختار سازمانی آموزش و پرورش که متولی تربیت افراد و بسترسازی برای تأمین منابع انسانی برای مراکز آموزش عالی کشور میباشد. نحوه انتخاب و گزینش معلمان و مواجهه با ایشان در زمان تدریس است. تجربیات طولانی در طول بیش از چهار دهه نشان داده است که معیارها برای گزینش افرادی که مسئولیت تربیت آینده سازان کشور را بر عهده دارند صحیح و منطقی نبوده است. زیرا که تأکید فراوان بر سیاستهای شکست خورده همچون توجه به تعهد ظاهری به جای مهارت و تخصص و یا اعلام و ابراز وفاداری به نظامات حاکم بر کشور، در حالی که امکان سنجش آنها از منظر کمی و کیفی براحتی میسر نیست، باعث ترویج ریاکاری در بین افراد شده و در این صورت ضمن تنزل سطح علمی کادر آموزشی، روحیه محافظه کاری به جای خلاقیت، نوآوری و شهامت برای نقد مستدل، به دانش آموزان منتقل خواهدشد. در این راستا برخورد قهری از قبیل محرومیت از تدریس، حبس، تعلیق، اخراج و امثالهم با معلمانی که در مدارس از لاک محافظه کاری بیرون آمده و انتقادهایی را به روند مدیریت نظام آموزشی وارد میکنند و یا نسبت به پایمال شدن حقوق صنفی خویش اعتراض دارند قابل قبول نبوده و بایستی ضمن تصحیح این روشهای ناکارآمد و دلجویی از این افراد با صعه صدر و بصورت اقناعی با این مقوله برخورد نمود.
۴- در خصوص سیستم آموزشی دانشگاه ها، شایسته است که از تجربیات سایر کشورهای تراز اول در موضوع کسب علم و دانش استفاده شود و از نگاه امنیتی به مقوله دانشگاه و دانشجو پرهیز شود. دانشگاهها و به تبع آن اساتید و دانشجویان مهمترین سرمایههای کشور محسوب میشوند؛ بنابراین هرگونه راهبردی که باعث القای ناامنی در فضای کسب علم و دانش گردیده و دانشجویان و اساتید منتقد را به چشم یک تهدید امنیتی تلقی نماید سیاستی از پیش شکست خورده و به ضرر منافع ملی کشور است، چون موجب ترویج خودسانسوری و محافظه کاری در بین این قشر شده و ضمن دور کردن ناخواسته دانشگاهیان از موضوعات سیاسی و اجتماعی، تبعات جبران ناپذیری در رشد شخصیت و روحیه آزاداندیشی و جستجوگری دانش آموختگان این مراکز به همراه خواهد داشت. آنچه مسلم است حاکمیت آگاه و هوشمند از صدای نقد و اعتراض هرچند بلند استاد و دانشجو هراسی به خود راه نخواهدداد. بلکه آنچه موجب آسیب است حاکم نمودن فضای تهدید و ناامنی در داخل دانشگاهها ست. زیرا که این فضا با روحیه آرمان خواهی و کمال گرایی دانشجویان و نسل جوان در تعارض بوده و امکان تداوم و استمرار نخواهد داشت و حتی ممکن است موجب رادیکال شدن خواستهها و غلبه احساسات بر منطق و جولان دادن فرصت طلبانی شود که اهدافی جز به انحراف کشیدن مراکز علمی کشور به سمت ناآرامیهای مستمر و عقب ماندن کشور از قافله رقابتهای پیش گفته نخواهدبود.
۵- لازم است علاوه بر اینکه هرگونه برخورد با اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی که رویکردی متفاوت با روشهای حاکم بر مراکز آموزش عالی دارند متوقف شده و از لغو قرارداد همکاری و یا اخراج آنها از کرسی تدریس به جد پرهیز شود. زیرا وجود این افراد را بایستی فرصت مغتنمی دانست که از این طریق روحیه نقدپذیری مسئولان کشور و مدیران آموزش عالی به محک آزمون گذاشته میشود. از سوی دیگر آنچه در طول سالیان متمادی به وسعت چندین دهه مغفول مانده است فقدان پرورش حس میهن دوستی و هویت پذیری ملی نزد جوانان این مرز و بوم است. در حالی که اغلب جوامع و کشورها با جعل و تحریف تاریخ، اقدام به پیشینه سازی برای خود مینمایند، کهن دیار ما با داشتن بیش از هفت هزار سال سابقه تمدنی از درخشانترین جوامع بشری جهان محسوب میشود. مع الاسف تاکنون با اعمال سیاستهای اشتباه درطول دهههای گذشته، هیچ حاکمیتی چنین بر سر شاخ ننشسته و بن نبریده است که ما چنین کرده ایم! مسئولان اداره امور کشور باید بدانند که مشروعیت و مقبولیت کرسی ریاست آنان و تداوم این امر صرفاً با رضایت ساکنان جغرافیای کشوری به نام ایران است بنابراین هیچ فرد مسئولی در این کشور وظیفهای مهمتر از ساختن زندگی بهتر برای شهروندان ایرانی و بلندآوازه نمودن سرزمین ایران ندارد؛ لذا پرداختن به تاریخ و تمدن پرافتخار ایران در کلیه مراکز آموزشی و تقویت حس میهن دوستی نزد تمام ایرانیان چه در داخل و چه خارج کشور وظیفه بدیهی حاکمیت محسوب میشود.
۶- مسئولان ارشد کشور با شهامت و شجاعت از تصمیماتی که تاکنون موجب نارضایتی در بین اکثریت افراد جامعه از جمله جامعه دانشگاهی و نظام آموزشی کشور شده است عذر تقصیر به جای آورند و بر این نکته بسیار مهم و کلیدی آگاه باشند که اگر تنها و تنها یک وظیفه بر دوش آنها نهاده شده باشد آن یک وظیفه ساختن جامعه ای مبتنی بر رفاه و آسایش برای شهروندان است و لاغیر. ما ایرانیان بایستی با این پیش فرض حرکت کنیم که در دنیای کنونی علیرغم برخی اشتراکات عقیدتی و فرهنگی با کشورهای پیرامونی، مردمی یکه و تنها هستیم که اتکای ما بعد از الطاف خداوندی به توانایی های خودمان است به همین جهت وظیفه ای به غیر از اندیشیدن به رفاه و آسایش هم میهنان بر عهده ما نیست.
در پایان بار دیگر اعضای حزب همبستگی دانش آموختگان ایران، عهد و میثاق خود را با ملت ایران برای تداوم تلاش و کوشش جهت ساختن کشوری آباد و آزاد برپایه احترام به حقوق مساوی تمام ایرانیان فارغ از همه تفاوت های زبانی، نژادی، عقیدتی و … تجدید می نمایند و آمادگی خود را برای هرگونه فداکاری در راه آرمان های بلند ملت فهیم و میهن سرفرازمان اعلام می دارند.
«حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا)»
۳۱شهریورماه ۱۴۰۲