حسین انصاریراد، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه اصلاحطلبان باید یک بار برای همیشه تکلیف خود را با حاکمیت مشخص کنند و به یک تصمیم جمعی و منطقی دست پیدا کنند، گفت: مسئولان عالی رتبه نظام اگر میخواهند تغییر و تحولات در کشور به صورت مسالمتآمیز باشد و همراه با خشونت نباشد باید اصلاحات و نیاز به اصلاح برخی ساختارها را بپذیرند. اگر مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت نکنند هیچ مقامی در جمهوری اسلامی رسمیت ندارد. حضرت امام (ره) از ابتدای تشکیل نهضت به آرای مردم تکیه کردند و همواره آرای مردم را برهر چیزی ارجح میدانستند.
دیدارنیوز: جریان اصلاحات چه موضعی نسبت به انتخابات آینده دارد؟ آیا شرایط برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دوازدهم وجود دارد؟ اصلاحطلبان چه تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات دارند؟
به نقل از آرمان ملی، برای پاسخ به این سوالات با حجتالاسلام حسین انصاریراد، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردهایم.
انصاریراد معتقد است: «اگر قرار است مشکلات مردم و کشور کاهش پیدا کند شرایط حضور اصلاحطلبان در انتخابات فراهم شود. در غیر این صورت تکلیف از روی دوش اصلاحطلبان برداشته خواهد شد. آبروی رفته دوباره بهراحتی به دست نمیآید که هر بار اصلاحطلبان به دلیل ردصلاحیتها با بضاعت اندک در انتخابات حضور پیدا کنند. به همین دلیل در انتخابات آینده باید با صراحت عنوان کنند که حق مردم برگزاری یک انتخابات رقابتی است. اگر جریان اصلاحات در انتخابات آینده در شرایطی شرکت کند که نهادهای نظارتی بیشتر چهرههای اصلاحطلب را ردصلاحیت کرده با آبروی خود بازی کرده است». در ادامه ماحصل این گفتگو را میخوانید.
با توجه به شرایط موجود کشور و رویکردی که جریان اصلاحات در پیش گرفته به نظر شما اصلاحطلبان چه موضعی نسبت به انتخابات پیش روی مجلس خواهند داشت؟
واقعیت این است که اگر قرار است انتخابات مجلس آینده نیز با محدودیتهایی برای جریان اصلاحات همراه شود و بیشتر چهرههای اصلاحطلب به دلایل مختلف ردصلاحیت شوند جریان اصلاحات با چه انگیزهای در انتخابات شرکت کند؟ حتی اگر گشایشهای کوچکی نیز به وجود بیاید و برخی از چهرههای اصلاحطلب را تأیید کنند با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی کشور احتمال اینکه اصلاحطلبان در انتخابات مشارکت کنند، زیاد نیست. اصلاحطلبان تنها در انتخاباتی شرکت خواهند کرد که رقابتی باشد و همه جریانهای قانونی کشور بتوانند در آن با ظرفیتی که در اختیار دارند مشارکت کنند. در انتخابات چند دوره اخیر قید و بندهایی برای اصلاحطلبان در نظر گرفته شد که این جریان سیاسی نتوانست با همه ظرفیتهای خود در انتخابات مشارکت کنند. این در حالی است که جریان اصلاحات تمایل داشت در انتخابات شرکت کند.
با این وجود در انتخابات آینده در صورتی که اصلاحطلبان را ردصلاحیت کنند انگیزهای برای حضور در انتخابات نخواهد بود. در شرایط کنونی مردم ایران دغدغههایی دارند که با گذشته تفاوت پیدا کرده است. در گذشته شاید میشد مردم با گشایشهای هرچند کوچک پای صندوقهای رأی آورد، اما اتفاقاتی که در ماههای اخیر در کشور رخ داده باعث شده نگاهها متفاوت شود و دیگر مانند گذشته نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که چهرههای اصلاحطلب را ردصلاحیت کرد و در عین حال انتظار داشت در انتخابات نیز مشارکت حداکثری صورت بگیرد. امروز کشور در شرایطی قرار دارد که اگر قرار است انتخابات برگزار شود شرایط و جوانب این انتخابات باید مورد تأیید نخبگان و کارشناسان کشور قرار داشته باشد.
مطلب مرتبط:
انصاریراد: روحانیت آرامآرام بساطش را جمع کند و به مسجد برود
اگر چنین شرایطی فراهم نباشد نمیتوان شاهد برگزاری یک انتخابات رقابتی و پرشور بود. فضای اجتماعی و سیاسی کشور به شکلی است که حتی اگر چهرههای اصلاحطلب نیز تأیید شود نمیتوان انتظار حضور حداکثری را در انتخابات داشت. به هر حال در سالهای اخیر مردم با چالشهای متعددی در زندگی خود مواجه بودهاند که در سالهای اخیر به جای اینکه کاهش پیدا کند افزایش نیز داشته است.
در چنین شرایطی اصلاحطلبان با یک دو راهی مواجه خواهند شد. اگر در انتخابات شرکت نکنند فاصله آنها با قدرت بیشتر میشود و به حاشیه میروند و از سوی دیگر اگر در انتخابات مشارکت کنند با چالش به صحنه کشاندن بدنه اجتماعی خود مواجه هستند که در سالهای اخیر ریزش داشته است. درچنین وضعیتی اصلاحطلبان باید چه رویکردی در پیش بگیرند؟
اصلاحطلبان باید یک بار برای همیشه تکلیف خود را با حاکمیت مشخص کنند و به یک تصمیم جمعی و منطقی دست پیدا کنند. اگر به گذشته نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هفتم با حضور در انتخاباتی که ۳۵۰۰ چهره اصلاحطلب ردصلاحیت شده بودند قافیه را باختند و این وضعیت تا به امروز در انتخابات ادامه داشته است. اتفاقی که از مجلس هفتم در کشور باب شد و پس از آن در انتخابات مختلف بسیاری از نخبگان کشور ردصلاحیت شدند و اجازه حضور در انتخابات را پیدا نکردند. در ماجرای انتخابات مجلس هفتم آقای جنتی در خطبههای نماز جمعه عنوان کردند که کسانی که ردصلاحیت شدهاند به دلیل فساد اخلاقی و اقتصادی ردصلاحیت شدهاند.
پس از آن نیز عنوان کرد شورای نگهبان براساس با مبنا قرار دادن قرآن، صلاحیت افراد را احراز میکند. این رویکرد تا امروز ادامه داشته است. این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هفتم این شرایط را پذیرفتند. این شرایط زمینه به قدرت رسیدن احمدی نژاد را برای هشت سال در کشور به وجود آورد. دورانی که کشور با یک چالش مدیریتی و اقتصادی مواجه شد. در شرایط کنونی بهترین کار این است که اصلاحطلبان عنوان کنند باید یک انتخابات رقابتی و عادلانه در کشور برگزار شود. در غیر این صورت هر تصمیمی که بگیرند بازنده خواهند بود. اصلاحطلبان باید به صورت واحد و هم صدا عنوان کنند که باید در کشور یک انتخابات رقابتی برگزار شود این را به عنوان موضع رسمی خود اعلام کنند.
به چه میزان احتمال دارد که رویکرد نهادهای نظارتی درباره اصلاحطلبان نسبت به انتخابات گذشته تغییر کند و اصلاحطلبان با ظرفیتهایی که در اختیار دارند در انتخابات حضور پیدا کنند؟
اگر قرار است مشکلات مردم و کشور کاهش پیدا کند شرایط حضور اصلاحطلبان در انتخابات فراهم شود. در غیر این صورت تکلیف از روی دوش اصلاحطلبان برداشته خواهد شد. آبروی رفته دوباره بهراحتی به دست نمیآید که هر بار اصلاحطلبان به دلیل ردصلاحیتها با بضاعت اندک در انتخابات حضور پیدا کنند. به همین دلیل در انتخابات آینده باید با صراحت عنوان کنند که حق مردم برگزاری یک انتخابات رقابتی است. اگر جریان اصلاحات در انتخابات آینده در شرایطی شرکت کند که نهادهای نظارتی بیشتر چهرههای اصلاحطلب را ردصلاحیت کرده با آبروی خود بازی کرده است. در انتخابات گذشته اصلاحطلبان به دلیل محدودیتهایی که داشتند با گزینههای رده دوم، سوم و چهارم خود در انتخابات حضور پیدا کردند. نمونه بارز این رویکرد را در مجلس دهم مشاهده کردیم. با این وجود تکرار این رویکرد به سود جریان اصلاحات نیست و باید شرایطی فراهم شود که جریان اصلاحات بتواند با همه ظرفیتهای خود در انتخابات آینده مشارکت داشته باشد.
در غیر این صورت و در شرایط حداقلی دلیلی برای حضور در انتخابات وجود ندارد. به هر حال جریان اصلاحات باید پاسخگوی بدنه اجتماعی خود باشد و پاسخ مناسبی به آنها بدهد. در شرایطی که شرایط برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات فراهم نیست و نهادهای نظارتی همچنان به رویکرد گذشته خود ادامه میدهند انگیزهای وجود ندارد که اصلاحطلبان در انتخابات مشارکت جدی داشته باشند.
حضرت امام (ره) در جایی عنوان میکنند: «شنیدهام در دانشگاه بعضی از اشخاص رفتهاند گفتهاند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا میگفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافی با حق مجتهدین است... آنجا شکست خوردهاند حالا عکسش را دارند میگویند... هر دویش غلط است... این یک توطئهای است که میخواهند همان طوری که در صدها سال توطئه شان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد و استفادههای زیاد کردند و ما ضررهای زیاد از این بردیم... حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشه دیگر کشیدند و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است... دانشگاهیها بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند... این یک توطئهای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند».
در شرایطی که اصلاحطلبان به هر دلیلی در انتخابات شرکت نکنند چه رویکردی در پیش خواهند گرفت و نگاه حاکمیت به اصلاحطلبان چه تغییری خواهد داشت؟
تصمیمگیران جامعه باید این نکته را در نظر داشته باشند که شرایط کشور به شکلی است که همه دلسوزان و نخبگان باید در صحنه حضور داشته باشند. این وضعیت درباره اصلاحطلبان نیز وجود دارد. در انتخابات گذشته اصلاحطلبان بهرغم محدودیتهایی که برای آنها به وجود آمد صحنه را ترک نمیکردند. شاید به همین دلیل نیز پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان ریزش پیدا کرد با این وجود شرایط انتخابات آینده متفاوت است و باید شرایطی فراهم شود که اصلاحطلبان با همه ظرفیتهای خود در یک انتخابات رقابتی شرکت کنند. در غیر این صورت پاسخی برای بدنه اجتماعی خود و مردم نخواهند داشت.
نکته مهم این است که شکست اصلاحات به معنای این نیست که اصلاح طلبی در ایران مرده، بلکه اصلاحطلبی همچنان زنده است و راهی به جز اصلاحاتی که در کشور وجود دارد نیست. این اصلاحطلبی نیز توسط خود مردم و از درون کشور مطالبه خواهد شد. مسئولان عالی رتبه نظام اگر میخواهند تغییر و تحولات در کشور به صورت مسالمتآمیز باشد و همراه با خشونت نباشد باید اصلاحات و نیاز به اصلاح برخی ساختارها را بپذیرند. این اصلاحات نیز باید به تدریج صورت بگیرد به شکلی که نظم کشور به هم نخورد. در چنین شرایطی اصلاحات میتواند مسیر آینده کشور را مشخص کند. در اصل اول قانون اساسی به رأی و نقش مردم در تعیین سرنوشت خود استناد شده است. مشروعیت همه نهادهای نظام و از جمله دولت، مجلس و شوراها با رأی مردم است. به همین دلیل اگر مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت نکنند هیچ مقامی در جمهوری اسلامی رسمیت ندارد. حضرت امام (ره) از ابتدای تشکیل نهضت به آرای مردم تکیه کردند و همواره آرای مردم را برهر چیزی ارجح میدانستند.