تیتر امروز

زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟
گفت و گوی دیدار با یک فعال سیاسی اصلاح طلب درباره کلینیک ترک بی حجابی

زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟

خبر راه اندازی کلینیک ترک بی حجابی دلیل گفت و گوی دیدارنیوز با زهرا نژاد بهرام فعال سیاسی اصلاح طلب شد. او معتقد است: راه‌اندازی کلینیک برای درمان جسم انسان است نه روح و اعتقادات مردم.
محمد قوچانی: با این قانون اساسی به توسعه نمی‌رسیم/ یک جریان معتقد است که توسعه خلاف شرع است/ تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی‌شود
واکاوی چرائی عدم توسعه در ایران در گفت‌وگوی دیدار با مدیر مسئول ماهنامه آگاهی نو

محمد قوچانی: با این قانون اساسی به توسعه نمی‌رسیم/ یک جریان معتقد است که توسعه خلاف شرع است/ تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی‌شود

اهمیت موضوع عدم توسعه در ایران بهانه گفت و گو با محمد قوچانی، روزنامه نگار شد؛ او معتقد است: در هر کشوری تا یک جامعه مدنی شکل نگیرد، توسعه محقق نمی شود.
لازم نیست خواص جایی بروند
افاضات اضافه

لازم نیست خواص جایی بروند

عوام الملک در نامه‌ای به حضرت مسعود نوشت: بر خلاف تبلیغات برخی از این رسانه‌های بیگانه وابسته، لازم هم نیست خواص جایی بروند. ما عوام خودمان داریم می‌رویم. داریم کم می‌شویم. داریم خودمان را می‌کشیم...
میرلوحی، فعال سیاسی اطلاح‌طلب مطرح کرد

دولت «رئیسی» به دولت سوم احمدی‌نژاد تبدیل شده

محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو سابق شورای شهر تهران با بیان اینکه تفاوت زیادی بین دولت احمدی‌نژاد و رئیسی وجود ندارد و دولت رئیسی در واقع به دولت سوم احمدی‌نژاد تبدیل شده، گفت: تجربه یکدستی حاکمیت یک تجربه شکست خورده است که تکرار آن به سود کشور نیست. جامعه به دلیل اینکه نتایج چنین رویکردی را در گذشته و به خصوص دولت احمدی‌نژاد مشاهده کرده نمی‌خواهد منتظر بماند که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.

کد خبر: ۱۴۹۰۱۹
۲۰:۰۸ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲

دولت «رئیسی» به دولت سوم احمدی‌نژاد تبدیل شده است

دیدارنیوز: «نمی‌توان انتظار داشت جامعه به همان شکلی که منتظر نتایج برنامه‌های دولت احمدی‌نژاد بود امروز نیز منتظر نتایج برنامه‌های دولت رئیسی باشد. ظرفیت‌ها و دغدغه‌های افراد جامعه تغییر کرده است. شرایط اقتصادی و اجتماعی و چالش‌های آن به شکلی است که جامعه دیگر نمی‌تواند هر سیاست و تصمیم‌گیری را تجربه کند. جامعه به دلیل اینکه نتایج چنین رویکردی را در گذشته و به خصوص دولت احمدی‌نژاد مشاهده کرده نمی‌خواهد منتظر بماند که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. این در حالی است که بحران‌ها نیز پیچیده شده و با گذشته تفاوت پیدا کرده است.»

جملات ذکر شده اظهارات سیدمحمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو سابق شورای شهر تهران در گفتگو با «آرمان ملی» است.

میرلوحی در این گفتگو به تحلیل و بررسی مهم‌ترین چالش‌های مدیریت دولت پرداخته که در ادامه ماحصل این گفتگو را می‌خوانید.

با استیضاح وزیر صمت در دولت رئیسی و تغییراتی که در ماه‌های اخیر در کابینه صورت گرفته این نکته مشهود شده که رئیس‌جمهور به این نتیجه رسیده که حل مشکلات کنونی کشور با برخی مدیران امکان‌پذیر نیست. درک این مسأله به چه میزان می‌تواند در بهبود شرایط کمک کند؟

در این زمینه ما با دو نکته مهم مواجه هستیم. نخست اینکه در کشور ما احزاب نقش تعیین کننده‌ای ندارند و مانند آنچه در بین کشور‌های جهان مرسوم است در مناسبات سیاسی تأثیرگذار نیستند. در فضای انتخاباتی نیز این احزاب هستند که نقش تعیین کننده‌ای دارند و با ارائه برنامه و استراتژی مسیر آینده را مشخص می‌کنند. این در حالی است که ما در ایران به دنبال برگزاری انتخابات هستیم، اما یکی از مهم‌ترین ابزار آن یعنی احزاب در این بین نقشی ندارند. در ابتدای انقلاب، احزاب در کشور شکل گرفتند. با این وجود پس از مدتی به دلیل جنگ و چالش‌های دیگری که کشور با آن مواجه شد این روند مختل شد و قوانینی که ما در انتخابات داشتیم نیز نتوانست این خلأ را پر کند. به نظر می‌رسد با چنین شرایطی کار احزاب در ایران به سامان نشده و در آینده نیز نخواهد شد. تا زمانی که احزاب وجود نداشته باشد حتی دانشگاه‌ها و دانشکده‌هایی که در حال تعلیم و تربیت مدیران هستند نیز به اهداف خود دست پیدا نمی‌کنند. وضعیت به جایی می‌رسد که دانشگاه امام صادق (ع) به محلی برای پرورش مدیران با یک دیدگاه خاص تبدیل می‌شود. هر چند باید دانشگاه امام صادق (ع) را نیز بخشی از احزاب قلمداد کرد. به هر حال مرحوم مهدوی کنی به عنوان رئیس جامعه روحانیت مبارز و جریان اصولگرایی برای طیف‌های مختلف اصولگرایان شناخته می‌شد. در چنین شرایطی دانشگاه ایشان نیز جزئی از جریان اصولگرایی شناخته می‌شود. دانشگاه امام صادق نیز در همین مسیر حرکت می‌کرد و در شرایط کنونی نیز در همین مسیر حرکت می‌کند. فارغ‌التحصیل این دانشگاه که امروز وارد صحنه شده‌اند مشخص است که برخی از توانایی و کارآمدی لازم برای مدیریت کشور برخوردار نیستند. نکته دوم وضعیت رئیسی است که ایشان نیز تجربه کار اجرایی نداشت و تنها در قوه قضائیه که رویکرد متفاوتی نسبت به قوه مجریه دارد فعالیت کرده‌ است.

آیا همین موضوع سبب انتخاب مدیرانی شده که متناسب با وضعیت کنونی کشور نیستند؟

در اصل ۱۱۳ قانون اساسی آمده که رئیس‌جمهور مسئول اجرای قانون اساسی و مسئول امور اداری، استخدامی و برنامه و بودجه است. بدون تردید وظایفی که قانون به‌عهده رئیس‌جمهور گذاشته از جنبه‌های مختلف با آنچه یک مدیر در زمینه قضائی و نظامی دارد متفاوت است. در همه کشور‌های جهان آموزش‌های مرتبط با این سه بخش متفاوت است و حوزه قضائی، نظامی و سیاسی و اجرایی از هم جداست و اصول و قواعد آن در دانشگاه‌های متفاوتی تدریس می‌شود. رئیسی از زمانی که فعالیت خود را آغاز کرده‌ در قوه قضائیه حضور داشته‌ است. این در حالی است که فضای قوه قضائیه از جنبه‌های مختلف با قوه مجریه متفاوت است. تصمیم گیری در این دو فضا با هم متفاوت است. هنگامی که چنین فردی به عنوان رئیس‌جمهور کشوری مانند ایران انتخاب می‌شود که با موضوعاتی مانند توسعه، روابط منطقه‌ای و بین‌المللی، اقتصاد و... مواجه می‌شود با چالش مواجه می‌شود. یک مدیر برای مدیریت یک سازمان نیازمند برخی مولفه‌های کلیدی است. نخست برنامه‌ریزی است و یک مدیر در مرحله نخست باید بتواند برنامه‌ریزی کند. مولفه دوم سازماندهی است. سازمان دهی نیز نیازمند نیروی انسانی توانا و کارآمد است. اگر ایشان قصد داشته باشد از قوه قضائیه نیرو وارد قوه مجریه کند که نوع تربیت آن‌ها با هم متفاوت است و به همین دلیل با مشکل مواجه می‌شوند. اگر قصد داشته باشند نیرو‌ها را از خارج وارد کنند نیز به دلیل عدم آشنایی این نیرو‌ها با کار اجرایی دوباره با چالش مواجه خواهند شد. مولفه دیگر قدرت هماهنگی است. کسی که همواره در فضای قضائی فعالیت کرده هنگامی که وارد عرصه مدیریت کشور می‌شود که نیازمند آگاهی نسبت به مسائل مختلف است با مشکل مواجه می‌شود. واقعیت این است که رئیسی از تجربه کافی برای مدیریت اجرایی کشور برخوردار نیست. ایشان درابتدا نیز عنوان کرد که به دنبال تشکیل یک دولت فراجناحی است، اما در عمل این موضوع تنها در حد شعار باقی ماند و ما شاهد شکل گیری یک دولت جناحی بودیم. دولت رئیسی در واقع به دولت سوم احمدی نژاد تبدیل شده است.

جناحی شدن دولت و عدم استفاده از نیرو‌های متعهد و متخصص جریان‌های دیگر به چه میزان در تشدید مشکلات کشور نقش داشت؟

اگر به نیرو‌های موجود در دولت رئیسی دقت کنیم متوجه می‌شویم که بخشی از این نیرو‌ها در دولت احمدی‌نژاد نیز حضور داشتند. نیرو‌هایی که در گذشته امتحان خود را پس داده بودند و کارنامه موفقی از خود بروز نداده بودند. رئیسی در واقع از نیرو‌های دست اول و دست دوم دولت احمدی نژاد استفاده کرد. تفاوت زیادی بین دولت احمدی نژاد و رئیسی وجود ندارد و همان رویه و شعار‌ها ادامه پیدا کرده است. به عنوان مثال اگر به رویکرد و شعار‌های بانک‌ها دقت کنیم متوجه می‌شویم که رویه‌ها و نحوه وام دادن‌ها شباهت زیادی به هم دارد. شعار‌هایی که در زمینه مسکن داده‌اند نیز در همین زمینه بوده است. این وضعیت تا حدود زیادی درباره سیاست خارجی نیز وجود دارد و تنها تفاوت‌هایی وجود دارد که یکی از آن‌ها موضوع هولوکاست است. وضعیت سیاست داخلی نیز به همین شکل است و نگاهی که دولت احمدی نژاد به احزاب، مطبوعات و فعالیت‌های مدنی داشت نیز امروز در دولت رئیسی در حال تکرار شدن است. اگر تفاوتی در برخی سیاست‌ها مشاهده می‌شود به دلیل تغییر زمان است که به هر حال سال‌ها از دولت احمدی‌نژاد می‌گذرد و شرایط جامعه وجامعه جهانی تغییر کرده است. به همین دلیل برخی تفاوت‌هایی که وجود دارد به دلیل تغییر شرایط زمانه است وگرنه تفاوت جدی بین رویکرد‌ها وجود ندارد. نکته مهمی که در این زمینه وجود داشت یکدستی حاکمیت برای حمایت از احمدی نژاد بود که این اتفاق برای دولت رئیسی نیز در حال تکرار شدن است. در دولت احمدی نژاد همه نهاد‌های حاکمیتی از وی حمایت کردند. این وضعیت درباره دولت رئیسی نیز وجود دارد و امروز نهاد‌های حاکمیتی به صورت تمام قد از دولت رئیسی حمایت می‌کنند. من معتقدم تجربه یکدستی حاکمیت یک تجربه شکست خورده است که تکرار آن به سود کشور نیست.

طرفداران یکدستی حاکمیت در ابتدایی که رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد مدعی بودند که این یکدستی باعث می‌شود که دولت بتواند تصمیمات سختی را بگیرد که در نهایت به سود منافع ملی باشد. آیا در واقع چنین بود و دولت در طول بیست ماه گذشته تصمیمات سخت گرفت که در گذشته شرایط چنین تصمیم گیری‌هایی وجود نداشت؟

در این زمینه ما باید این واقعیت را بپذیریم که تکرار تجربه‌های آزموده شده در هر شرایطی امکان پذیر نیست. به هر حال شرایط جامعه ایران و جامعه جهانی تغییر کرده و در شرایط کنونی مردم ایران دارای دغدغه‌های متفاوتی نسبت به دوران احمدی‌نژاد هستند. به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت جامعه به همان شکلی که منتظر نتایج برنامه‌های دولت احمدی نژاد بود امروز نیز منتظر نتایج برنامه‌های دولت باشد. ظرفیت‌ها و دغدغه‌های افراد جامعه تغییر کرده است. شرایط اقتصادی و اجتماعی و چالش‌های آن به شکلی است که جامعه دیگر نمی‌تواند هر سیاست و تصمیم گیری را تجربه کند. جامعه به دلیل اینکه نتایج چنین رویکردی را در گذشته و به خصوص دولت احمدی‌نژاد مشاهده کرده نمی‌خواهد منتظر بماند که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. این در حالی است که بحران‌ها نیز پیچیده شده و با گذشته تفاوت پیدا کرده است. این در حالی است که جامعه ایران تجربه برجام را نیز از سر گذرانده و مشاهده کرده که اگر رویکرد متفاوتی نسبت به کشور‌های جهان در پیش گرفته شود چه اتفاقات و پیامد‌هایی برای کشور و جامعه به وجود خواهد آمد. به همین دلیل تفاوتی بین رویکرد مدیران در دولت احمدی‌نژاد و رئیسی وجود ندارد. به عنوان مثال آیا پس از درگذشت مرحوم رستم قاسمی که وزیر دولت احمدی نژاد بود امروز در وزارت راه و شهرسازی تفاوتی مشاهده می‌شود؟ این وضعیت درباره دیگر وزارتخانه‌های دولت نیز وجود دارد. امروز اقتصاد ایران سیاسی شده و از سوی دیگر سیاست کشور نیز به مسائل بین‌المللی گره خورده است. مسائل داخلی ما به شکل‌های متفاوت با چالش‌های بین‌المللی گره خورده است. واقعیت این است که عبور از چالش‌های کنونی کشور در توانایی برخی مدیرانی که رئیسی انتخاب کرده نیست. این در حالی است که جامعه امروز نیز تغییر کرده و حرف خود را می‌زند و دغدغه‌های متفاوتی پیدا کرده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی