
دیدارنیوز به بهانه آزادی و تبادل اسرای جنگی بین عربستان و حوثیها، احتمال پایان جنگ یمن و نقش چین در توافق بین ایران و عربستان، تاثیر چین بر معادلات منطقه خلیج فارس را بررسی میکند.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: جنگ داخلی یمن نبردی است که از سال ۲۰۱۴ میلادی میان گروههای مسلح مختلف از جمله حوثیها و حامیان آنها با دولت یمن و حامیان آن درگرفت. نبرد میان نیروهای دولت عبدربه منصور هادی و جنوبیها به مرکزیت عدن با جنبش حوثیها و نیروهای طرفدار علی عبدالله صالح رئیسجمهور پیشین و بسیج مردمی حوثیها هنوز کم و بیش در جریان است و طرفین حالت خصمانه خود را حفظ کردهاند. قصه جنگ یمن از تراژیکترین حوادث تاریخ معاصر جهان است. به هر روی، از ۱۷ اکتبر ۲۰۱۵ عربستان سعودی با تایید حضور نظامیان سودانی -که در ائتلاف با آنها بودند- را در یمن تایید کرد. از آن تاریخ به بعد، ائتلاف عربی به رهبری ریاض از یکسو و حوثیها که بعد از فرار علی عبدالله صالح همه کاره شما یمن شدند با حامیان خود از سوی دیگر رسما وارد یک جنگ خانمانسوز و مخرب شدند.
جنگ یمن تا سال ۲۰۲۱ میلادی حدود صد و سی هزار کشته بر جا گذاشت که شامل بیش از سیزده هزار غیرنظامی در حملات هدفمند نیز ناظران میگویند از آغاز جنگ تاکنون، هشتاد و پنج هزار کودک زیر ۵ سال بر اثر گرسنگی یا بیماری جان خود را از دست دادهاند. عربستان سعودی هم در این رهگذر آسیب دید و مراکز اقتصادی و رگهای حیاتی این کشور از زمین و آسمان و دریا مورد هجوم حوثیها قرار گرفت. آمریکا و دیگر کشورهای جهان به ظاهر تلاشهایی برای پایان یافتن این جنگ بیحاصل انجام دادند، اما هیچ نتیجهای نداشت و این چین بود که به خوبی توانست اعراب و ایران را راضی کند، تمامش کنند.
شی جین پینگ رئیس جمهور چین چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ وارد ریاض شد. او در جریان این سفر ضمن شرکت در دو نشست جداگانه با سران عرب و سران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و نیز با مقامات سعودی از قبیل «ملک سلمان» پادشاه و «محمد بن سلمان» ولیعهد آن دیدار و در زمینههای مختلف گفتگو کرد. سفر "شی" علاوه بر امضای توافقها و قراردادهای بزرگ صنعتی، تجاری، نظامی و استراتژیک با سعودیها، حواشی هم بر علیه ایران به همراه داشت، آنجا که رییس جمهور چین بیانیهای مشترک با سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را امضا کرد. در بند ۱۲ بیانیه مشترک رئیس جمهور چین و سران شورای همکاری خلیج فارس آمده است: «رهبران از تمامی تلاشهای مسالمتآمیز شامل ابتکارها، پیشنهادهای امارات برای رسیدن به راهکار صلح آمیز برای حل مسئله سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، از راه مذاکرات ۲جانبه بر مبنای قوانین بینالمللی حمایت میکنند». امضای این بیانیه واکنشهای بیرمق و کوتاه مدت ایران را به دنبال داشت و متعاقب آن رفتو آمدهایی از سوی ایران به چین صورت گرفت، که به ظاهر چینیها اطمینان خاطر دادند که امضای آن بیانیه به معنی دخالت در مسائل داخلی ایران و حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه نیست.
اما چون هدف گزارش جاری بررسی روابط چین و اعراب نیست به اصل مطلب -که خبرهای خوب در مورد آزادی و تبادل اسرای عربستان سعودی و حوثیها یمن است- میپردازیم.
اهمیت بالای روابط اقتصادی بین چین و عربستان در جریان سفر شی جین پینگ حتی پیش از عزیمت او به ریاض مشخص بود و کارشناسان اولویت سفر را انرژی و به ویژه نفت ارزیابی میکردند. در جریان این سفر، پادشاه عربستان سعودی و رئیس جمهوری چین «توافقنامه همکاری جامع راهبردی» دو کشور را امضا و ابراز امیدواری کردند که «این سند باعث تعمیق و ارتقاء روابط دوجانبه شود و افقهای جدیدی را در همکاری دو کشور ایجاد کند».
در مقابل، شی با سفر خود به ریاض، این پیام را به آمریکا مخابره کرد که با ائتلاف عربی با عربستان وارد حوزه نفوذ آمریکا شده است. البته باید در نظر داشت قدرتیابی فزاینده چین که همواره مسئلهای نگران کننده برای آمریکاییها بوده، با این سفر تشدید شده است. مسئله اصلی همین جا است. یعنی جایی که پای آمریکا و ایران به حوزه کشورهای عربی کشیده میشود. چین با دو حرکت؛ یکی سفر به عربستان و امضای توافقنامهها و تفاهمنامههای همکاری با آن کشور و دوم ورود به موضوع اختلاف تاریخی ایران و عربستان، جایگاه جدید خود را به رخ جهان کشاند. این دو موضوع دقیقا، بازی در حیاط خلوت ایالات متحده آمریکا است. البته باید اذعان کرد که آمریکا نه در ظاهر و نه عملا از تنش بین ایران و پادشاهی سعودی استقبال یا حمایت نکرده و موضوع بازگشایی سفارت خانههای این دو کشور، مطلبی نیست که آمریکا از آن زیان خود ببینید یا حساسیتی نسبت به آن داشته باشد.
اما این دو حرکت چین کمونیست از نظر حیثیتی شاید برای آمریکا گران تمام شده باشد و در نقطه مقابل به نوعی هژمونی امپراطور شی بر منطقه خلیج فارس را به رخ رقیب ابر قدرتش آمریکا، کشیده باشد. از طرفی نزدیک شدن چین به سعودی و پایان دادن به مذاکراتی که با وساطت عراق بین ایران و عربستان بی نتیجه در جریان بود، نشان داد که ایالات متحده تنها کدخدای جهان نیست و کدخدایان دیگری عملا رخ نمودهاند.
چین این کدخدای کمونیست جهان به راحتی دست شمخانی را در دست همتای سعودی خود گذاشت و همین یک قلم و یک حرکت به سرعت در منازعه بین عربستان و حوثیهای یمن سرایت کرد و همانگونه که در اخبار شاهد بودیم، تنها بعد از توافق ایران و عربستان بود که نشانههای پایان جنگ یمن پدیدار شد.
این موضوع و موضوعاتی از این دست که چین در آن محوریت یافته، برای غربستیزان بسیار خوشایند و در واقع پیروزی محسوب میشود و برای طرفداران غرب نگرانی میآورد. نگرانی نه از اینکه آتش جنگ، تنش و خشونت در منطقه پایان یاید، بلکه از این نظر که چین کمونیست حرف اول و آخر را در منطقه بزند و به تبع آثار اجتماعی و فرهنگی این استیلا، به مرور بر روند حرکت کشورهای در حال توسعه منطقه سایه افکند.