برای نخستین بار در بیست سال گذشته، احتمال تغییر در رهبری ترکیه وجود دارد. اتحادیه اروپا باید برای تغییرات در سیاست خارجی که پیروزی مخالفان ترکیه درپی خواهد داشت، آماده باشد.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: اندیشکده کارنگی
نویسندگان: مارک پییرینی و فرانچسکو سیکاردی
مترجم: حمید رضا بابایی
چه در نخستین دور انتخابات در ۱۴ می، و چه در دور دوم یعنی در ۲۸ می، انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در نهایت عرصه رقابت شدید میان رئیس جمهور کنونی، رجب طیب اردوغان و رهبر مخالفان، کمال قلیچدار اوغلو، خواهد بود.
اگر اردوغان برای پنج سال دیگر رئیس جمهور ترکیه شود، دستورکار از هماکنون تدوین شده است. گرچه شاید رهبری ترکیه از شدت برخی لفاظیهای تفرقهافکنانه اش بکاهد، اما تنش در خصوص گرایشات این کشور در عرصه سیاست خارجی و سرکوب آزادیهای دمکراتیک همچنان سد راه بهبود معنادار امور خواهد بود. شرکای غربی ترکیه باید از پس آشوبهای ممتد برآیند؛ و اگر نامزد مخالفان برنده شود، رهبران غربی قطعا با عواقب گسترده روبرو خواهند شد. آنکارا ابتدا به سمت عادی سازی روابط با ناتو پیش خواهد رفت.
اما برخی مسائل اختلاف برانگیز کنونی نظیر بحران قبرس و سوریه، فراموش نخواهند شد. در حالت خوشبینانه، حکومت قانون مجددا اِعمال و روابط با اتحادیه اروپا بهبود خواهد یافت، گرچه تنشها فرونشانده نخواهد شد. چشمگیرترین و مهمترین تغییر رخ داده، در امور امنیتی و دفاعی صورت خواهد گرفت.
اگر آنطور که اعلام شده است، رهبری جدید ترکیه بار دیگر به ایفای نقشی سازندهتر در ناتو بپردازد، و همزمان روابط مستحکم اقتصادی ترکیه را با روسیه حفظ کند، تبعات استراتژیک چشمگیر رخ خواهد داد.
نخست، ترکیه تلاش خواهد کرد تا روسیه را از مقابله با تحریمهای غرب در بخشهای مختلف، بازدارد. دوم، آنکارا احتمالا بدون درنگ از مخالفت با پیوستن سوئد به ناتو دست خواهد کشید. سوم، احتمالا به این جمعبندی خواهد رسید تا در عملیات امور امنیتی ناتو در کرانههای شرقی خود، از استونی تا رومانی، حضور نظامی چشمگیری داشته باشد. چهارم، احتمالا به پایان حضور سیستم ضد موشکی اس ۴۰۰ در خاک ترکیه، که آنکارا در ژولای ۲۰۱۹ از روسیه تحویل گرفت، خواهد اندیشید؛ و پنجم، به دنبال اتخاذ رویکرد قبلی، ترکیه برای به دست آوردن یا تولید سیستم دفاع موشکی سازگار با ساختار موشکی ناتو، شاید با کشورهای عضو وارد مذاکره شود. این مساله، روند مدرنیزه کردن ناوگان جنگندههای نیروی هوایی ترکیه را تسهیل خواهد کرد.
این مباحث که طبعا به معنای دخالت دادن آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو است، تاثیری ملموس بر امنیت قاره اروپا خواهد داشت. علاوه بر آن، جایگاه سیاسی ترکیه به میزانی قابل توجه تغییر خواهد کرد.
روسیه، اما با هریک از اقدامات مخالفت خواهد کرد، و این امر به معنای اِعمال فشار بر ترکیه از شیوههای گوناگون خواهد بود: صادرات گاز و ترانزیت؛ نیروگاه اتمی آققویو که مالکیت آن را در اختیار دارد و راهاندازی خواهد کرد؛ روند گردشگری؛ خرید اقلام کشاورزی.
در خصوص سوریه، رهبری جدید ترکیه قطعا دو هدف آشکار را دنبال خواهد کرد: آشتی با بشار اسد رئیس جمهور سوریه و بازگرداندن آوارگان سوری به وطن. بدیهیترین نتیجه عادی سازی روابط ترکیه-سوریه، افزایش مشکلات ائتلاف ضد داعش خواهد بود، زیرا شرایط جدید، حضور نیروهای آمریکایی و شرکای آن را در خاک سوریه و اطراف این کشور، به چالش خواهد کشید؛ و همزمان، آنکارا برای حرکت به سمت عادی سازی روابط، از جانب دمشق و مسکو، سریعا تحت فشار قرار خواهد گرفت تا نیروهایش را از چهار منطقه در سوریه عقب براند: ادلب، عِفرین، جرابلوس و منطقهای مابین تلابیض و راسالعین.
علاوه بر آن، سیاست بازگرداندن آوارگان سوری به وطن، یادآور این مسئله خواهد بود که هیچ چارچوب توافق شده بینالمللی برای انتقال این حجم از آوارگان وجود ندارد. این مساله به نوبه خود، بر توافق امور آوارگان اتحادیه اروپا با ترکیه تاثیر خواهد گذاشت. به طور کلی، پیوستن آنکارا به کشورهای عربی در به رسمیت شناختن مجدد مشروعیت اسد در عرصه بینالملل، به معنای دورشدن ترکیه از سیاست غرب خواهد بود که مخالف تعامل با رئیس جمهور سوریه است.
یک مساله اختلاف برانگیز مهم دیگر، به ویژه در قبال اتحادیه اروپا، مساله قبرس خواهد بود. جدای از اینکه آیا رهبری جدید ترکیه با راهکار کنونی بحران قبرس، یعنی راهحل تشکیل دو دولت، موافقت خواهد کرد یا خیر، هرگونه مذاکره برای حل جامع بحران قبرس بسیار طاقتفرسا خواهد بود. مسائلی نظیر وضعیت جامعه ترک زبانهای قبرس، بهرهبردای از منابع زیرآبی، و تبعات به رسمیت نشناختن جمهوری قبرس از جانب ترکیه، اموری هستند که حل آنها بسیار دشوار است.
درمجموع میتوان گفت با پیروزی قلیچداراوغلو، مسایل اختلاف برانگیز سیاست خارجی محو نخواهند شد. به یُمن مبادلات محدود میان نهادهای غربی و کارشناسان "میز شش گانه" – عنوانی که ائتلاف مخالفان ترکیه با آن شناخته میشوند- یک عنصر مهم تا همین جا بروز کرده است: گفتوگویی حرفهای و محترمانه میان آنکارا و پایتختهای غربی باردیگر برقرار خواهد شد. این مساله، نفسی آسوده برای برلین، بروکسل، لندن، پاریس و واشنگتن دیسی خواهد بود.
فراتر از حوزه امنیتی، یک پیشرفت عمده دیگر نیز بازگشت تدریجی ساختار حکومت قانون شبیه غرب در ترکیه خواهد بود: تعدادی از زندانیان سیاسی بدون تاخیر آزاد خواهند شد؛ اصلاحات در قوه قضائیه، رسانهها، و جامعه مدنی آغاز خواهد شد؛ و بازگشت به نظام پارلمانی کلید خواهد خورد.
به طور کلی، این چرخه مطلوب پس از تکمیل، منافعی چشمگیر خواهد داشت: شهروندان و نیروی کار ترکیه، حس آسایش و آرامش خواهند داشت، و شرکای تجاری خارجی نیز بهبود اوضاع را در ترکیه حس خواهند کرد. معرفی سیاست اقتصادی قابل درکتر، به خصوص در عرصه مالی، اعتماد سرمایهگذران غربی را به شدت افزایش خواهد داد. گفتوگوی سیاسی ویژه با اتحادیه اروپا ازسرگرفته خواهد شد و در روابط دوجانبه بازبینی کلی صورت میگیرد.
سناریوی ذکر شده موانعی هم پیش رو دارد: مقاومت رهبری کنونی؛ اختلافات بالقوه درمیان ائتلاف مخالفان؛ احتمال همزیستی میان رئیس جمهور جدید و مجلس معلق؛ مخالفتهای قابل پیشبینی روسیه؛ حس ضدغربی یا ضداروپایی در طیف سیاسی ترکیه؛ و نبودن اجماع بین پایتختهای اروپایی برای چگونگی مواجهه با تغییر رهبری در آنکارا.
اینها دلایلی قوی برای رهبران غربی به ویژه در اروپا است تا برای گمانهزنیها در خصوص چنین تغییر سیاسی آماده باشند.