حشدالشعبی و امثالهم تا زمانی با ما هستند که برایشان سود داشته باشیم، اما برخی مفاهیم به حدی برای آنها مهم است که قید هر سودی را میزنند و برایش جان میدهند، مانند بحث هویت عربی.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: صدام حسین برای حمله به ایران بر شعار قدیمی اعراب، مبنی بر بنده بودن یا موالی بودن ایرانیان در صدر اسلام، سوار شد. موالی بودن؛ نگاه و خوانشی که همواره و در طول تاریخ برای اعراب جذاب و برای ایرانیان آزار دهنده بود. او حتی خود را سردار قادسیه نامید و بر محور پان عربسیم (ملی گرایی عرب) موفق به جذب و حمایت اعراب دیگر کشورها در حمله به ایران شد. در این مقال و مقول کوتاه واقعا وقت پرداختن به فراز و نشیبهای تاریخی ایران بعد از اسلام نیست و بسیار گفته شده است.
اما با هم رو راست باشیم، آنگاه که بحث ایرانی بودن و عرب بودن پیش کشیده شود بسیاری از مفاهیم، تعارفات، دوستیها و اتحادهای ایدئولوژیک رنگ میبازد. در طول تاریخ بسیار با آن مواجه بودیم و نمونه زنده و قابل رجوع آن تحریف خلیج فارس و تکرار عامدانه کلمه جعلی "خلیج عربی" توسط اعراب جهان (کل منهم) و در این اواخر توسط عراقیها از دولت تا حشد الشعبی است.
«گروه حشدالشعبی در مراسم استقبال از تیم کشورشان از واژه خلیج عربی استفاده کرده و در جشنی که حشدالشعبی برای تیم عراق در سالن اجتماعات خود برگزار کرد، دبیرکل حشد الشعبی سخنرانی کرد و در پشت او بنری با عنوان خلیج عربی نقش بسته بود.»
به بهانه تحریف خلیج فارس توسط برادران عراقی ضروری است اجمالا اظهارات متحدان عربمان از لبنان تا بغداد را مرور کنیم:
۱. برای همه ما روشن است و نیازی به آدرس و اثبات نیست که جهاد اسلامی فلسطین که همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی بوده است، در طول جنگ بین ایران و عراق دل در گرو برادر قهرمان خود، سردار قادسیه! یعنی صدام حسین داشته است و این گروه و اهالی فلسطین -چه در کرانه باختری و چه در باریکه غزه- بعد از اعدام صدام، برای او عزاداری کردند.
۲. سید حسن نصرالله که البته هنوز از اصلیترین حامیان ما در میان اعراب است، اما نگاه تحقیرآمیزی نسبت به ایرانیان و تمدن و افتخارات تاریخی ایران دارد. او در یک سخنرانی میگویند تاریخ پارسی توهم است و هر آنچه در ایران است، عربی است و تمدن عربی-اسلامی است و روشن است که عربی بودن برای او هم مهمتر از اسلامی بودن است. او میگوید: «در ایران امروز چیزی به نام پارسیسازی یا تمدن پارسی پیدا نمیشود. آنچه در ایران هست تمدن اسلامی است. آنچه در ایران هست دین محمد عرب هاشمی مکی قریشی تهامی مضری [اشاره به نسب عربی و اجداد پیامبر اسلام]است و بنیانگذار جمهوری اسلامی پدر در پدر عرب بوده و فرزند پیامبر خدا محمد (ص) است» (آفتاب)
۳. رییس جمهوری چین کمونیست که خود را به ظاهر دوست و حامی جمهوری اسلامی معرفی میکرد و منطقه عربی سفر کرد و در کشور سعودی در مورد جزایر سه گانه ایرانی سخنانی بر زبان راند که شرح آن در رسانهها وجود دارد. اما مهمتر از سخنان چینیها اتحاد کشورهای عربی در این مورد است که سالها در حال تلاش برای خدشه دار کردن مالکیت ایران بر این جزایر هستند.
۴. برای اینکه اطاله کلام نشود به بسیاری جزئیات تاریخی نمیپردازم و یک راست آخرین پرده را میخوانیم و آن رفتارهای دولت و گروههای شبه نظامی عراقی مورد حمایت ایران در مورد تحریف خلیج فارس است. رییس جمهور، نخست وزیر، مقتدی صدر و حشدالشعبی، همه و همه، خیلی محکم و آشکار از واژه جعلی خلیج عربی استفاده کردند.
تمام موارد ذکر شده و کتابها فکتِ ذکر نشده به ما میگویند، در مقابل ایران، ایرانی، پارس، یا فارس یا هر مفهومی که به این واژهها مرتبط باشد، ما با کشورهای عربی مشکل داریم و باید مواظب باشیم، زیرا به آسانی میتوان فهمید هرگاه بحثی بین اعراب و ایران باشد، "عرب بودن مقدم و اولیتر از شیعه بودن یا شریک بودن" است. از طرفی آدم به یاد آن ضرب المثل قدیمی میافتد که «بدهکار را که رها کنید، صاحب طلب میشود» و اگر بحث ادعای مالکیت سرزمینی باشد، ایران در جای جای مناطق اطراف مدعی است و گرچه شخصا طرفدار از بین رفتن مرزهای کنونی بین کشورها نیستم، اما هرگاه بدهکار صاحب طلب میشود باید محکم گفت، ما صاحب و مالک میان رودان، مدائن و ایوانش هستیم و هنوز طاق کسری سر پا و استوار است، تا منبعد کسی جرات نکند، نام خلیج فارس را جعل کند.
اما مسئولان ما هم نباید سر بر زیر برف ببرند و به اتحادهای موقتی و ایدئولوژیک دلخوش باشد. پیشنهاد میکنم اندکی تاریخ بخوانند و تامل کنند. حشدالشعبی و امثالهم تا زمانی با ما هستند که برایشان سود داشته باشیم، اما برخی مفاهیم به حدی برای آنها مهم است که قید هر سودی را میزنند و برایش جان میدهند، مانند بحث هویت عربی. از ما گفتن بود.