
دکترین ابهام هستهای جایگاهی اساسی در دیپلماسی هستهای دارد؛ از منظر تئوریک و نظری، دکترین ابهام هستهای بر این نکته تاکید دارد که کشوری، دارا بودن سلاح اتمی خود را نه تایید و نه رد میکند.
دیدارنیوز: نشریه «نشنال اینترست» در شماره جدید خود گزارش کرده است که ایران «سیاست ابهام هستهای» را در پیش گرفته است. دکترین ابهام هستهای جایگاهی اساسی در دیپلماسی هستهای دارد. از منظر تئوریک و نظری، دکترین ابهام هستهای بر این نکته تاکید دارد که کشوری، دارا بودن سلاح اتمی خود را نه تایید و نه رد میکند.
مبنای ادعای نشریه نشنال اینترست بابت اتخاذ دکترین ابهام هستهای از سوی ایران، بیشتر ناشی از وضعیتی است که برجام در آن قرار گرفته است. واقعیت آن است که برجام بر اساس انگارههای غرب به ویژه واشنگتن آن هم بعد از سلسله مذاکرات عقیم در «وین» مدتها است به کُما رفته و شاید مرده باشد، اما طرفین یعنی واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام نمیخواهند مرگش را اعلام کنند و عزا و ماتم آن را به سوگ بنشینند؛ بنابراین در شرایطی که از موجودیت و حیات برجام به مثابه یک پدیده دیپلماسی و عاملی موثر در کاهش تنش تهران- واشنگتن، خبری نیست، نباید انتظار داشت که تهران بخواهد طبق انتظارات و توقعات واشنگتن و شرکای اروپایی برجام رفتار کند؛ بنابراین طبیعی است که با توجه به شفافیت ایران در انجام فعالیتهای هستهای آن هم تحتتاثیر خروج یکطرفه واشنگتن از برجام و «بدعملی» تروئیکای اروپایی برجام فعالیتهای هستهای خود را به نقطه «گریز هستهای» برساند.
نقطه گریز هستهای به شرایطی اطلاق میشود که کشورهای دارای پروژههای هستهای قادر به ساخت «بمب هستهای» میشوند و یا شرایط آنها همانند کشورهایی میشود که ضمن پذیرش پروتکلهای هستهای و پادمانهای نظارتی، دارای بمب هستهای هستند. حال اگر آنگونه که نشریهنشنال اینترست گزارش کرده است، معطوف به واقعیت و قابل راستیآزمایی باشد، اتخاذ ابهام دکترین هستهای از طرف ایران ریشه در کنشها و الگوی رفتاری غیرسازنده واشنگتن و بدعملی تروئیکای اروپایی برجام دارد، چرا که واشنگتن تلاش داشت تا از رهگذر اجراییسازی برجام و با در نظر گرفتن بندهای غروب آن، برنامه و فعالیتهای غنیسازی اورانیوم ایران را محدود کند و زمان «گریز هستهای» ایران را برای ساخت سلاح هستهای به یک سال کاهش دهد.
در عوض، آمریکا نیز به واسطه حق وتو و قدرت تعیینکننده خود، نظامهای تحریم را لغو و راه سرمایهگذاری غرب در اقتصاد ایران را باز کند. اما نهتنها از تعهدات خود سر باز زد، بلکه سبب شد تهران در مسیر کاهش تعهدات برجامی و انجام فعالیتهای هستهای و مشخصا در مسیر پروژههای محرمانه قرار گیرد و حتی موجب تنش ایران با آژانس و صدور قطعنامه علیه ایران شد؛ بنابراین مواضع واشنگتن طبق گزارش نشریه نشنالاینترست ادعایی بیش نیست. در شرایطی که واشنگتن عصر بایدن در انجام تعهدات برجامی سر باز زده و بدعملی شرکای اروپایی برجام نیز وضعیت برجام را در شرایط اغما و مرگ قرار داده است، اتخاذ دکترین ابهام هستهای از سوی ایران خالی از فایده نخواهد بود.
در این ارتباط، اولین فایده متوجه توان بازدارندگی پروژه هستهای ایران در قالب دکترین ابهام هستهای خواهد بود. به این معنی که اتخاذ دکترین ابهام هستهای موجب ارتقای توان بازدارندگی ایران در قبال تهدیدات واشنگتن به ویژه تلآویو در عصر قدرتیابی دوباره نتانیاهو خواهد بود. دوم آنکه چه واشنگتن و چه تلآویو و محافل کلاسیک دنیای عرب، نیک میدانند که قدرت بازدارندگی ایران به واسطه فعالیتهای هستهاش ارتقا پیدا کرده، بنابراین در شرایط بازدارندگی، هیچ تهدیدی نمیتواند متوجه امنیت ملی ایران شود.»
دکتر صلاحالدین هرسنی