
در شرایطی که ایران به روسیه نزدیکتر شده و به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد، دولت بایدن تحریمهای جدیدی علیه تهران اِعمال و از معترضان ایرانی اعلام حمایت کرده است.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: این مطلب را با ترجمه اختصاصی دیدار بخوانید با این توضیح که لزوما مطالب درج شده در این مقاله مورد تایید دیدار نیست و تنها جهت اطلاع خوانندگان منتشر شده است.
منبع: نیویورک تایمز
نویسنده: دیوید سَنگِر
مترجم: حمید رضا بابایی
در روزهای اخیر ایران به بازرسان بین المللی اعلام کرده که درنظر دارد در عمق مناطق کوهستانی که بمبباران کردن آن دشوار است، تولید سوخت هستهای را در سطحی نزدیک به بمب اتمی آغاز کند. تهران همچنین میگوید قصد دارد تولید سوخت هستهای خود را در منطقهای که بارها هدف اقدامات خرابکارانه اسرائیل و آمریکا بوده است، گسترش دهد.
نیروهای ایرانی با معترضان ضددولتی مقابله میکنند؛ ایران پهپادهایی در اختیار روسیه قرار داده است تا در جنگ اوکراین استفاده شود؛ و برخی نهادهای اطلاعاتی غربی میگویند تهران احتمالا درحال مذاکره با مسکو است تا برای روسیه که زرادخانه هایش ته کشیده، موشک تولید کند. آمریکا هفته گذشته بار دیگر ایران را متهم کرد که برای حمله به (مقر نیروهای تروریست در) مناطق کردنشین شمال عراق، تمامیت ارضی این کشور را نقض کرده است.
دورهای جدید از تقابل مستقیم آمریکا با ایران، به ناگاه آغاز شده است. حوادث ناگوارتر نظیر تهاجم روسیه به اوکراین و رقابت رو به فزونی میان آمریکا و چین، سبب شده بود ظهور این دوره از تقابل چندان به چشم نیاید و در همین حال مذاکرات هستهای با ایران ۱۸ ماه بدون نتیجه به درازا کشیده است.
اکنون امیدهای رئیس جمهور بایدن برای ورود مجدد آمریکا به توافق هستهای با ایران برباد رفته است. توافقی که در سال ۲۰۱۵ منعقد شد و دونالد ترامپ در ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
مذاکرات هستهای با ایران در سپتامبر گذشته متوقف شد و بایدن هم در هفتههای اخیر تحریمهای جدیدی علیه ایران اِعمال و از معترضان ایرانی اعلام حمایت کرده است.
به گفته بسیاری از مقامات دولتی، در نشستهای شورای امنیت ملی آمریکا درباره ایران، چندان به راهبرد مذاکره اهمیت داده نمیشود و بیشتر بر راهکارهای تضعیف برنامههای هستهای ایران و تامین ابزارهای اطلاع رسانی برای معترضان ایرانی و همچنین اختلال در زنجیره ارسال سلاح به روسیه تمرکز میشود.
جان کِربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ماه گذشته به صدای آمریکا گفت: "درباره توافق هستهای ایران، اکنون هیچ گونه دیپلماسی وجود ندارد. ما به بن بست رسیده ایم و بر این مسئله تمرکز نمیکنیم. "
هنری رُم عضو ارشد موسسه واشنگتن در امور خاور نزدیک میگوید: «شدت تهدید فراتر از چیزی است که مقامات پنتاگون را نگران کرده است: انتقال فعالیتهای نگران کننده غنی سازی به تاسیسات زیرزمینی به نام فُردو که یک دهه گذشته ساخته شد.»
آقای رُم میگوید: «تصور کنید در ژانویه ۲۰۲۱ به دولت بعدی آمریکا اعلام شود که ایران تا دو سال بعد، در فردو مشغول غنیسازی اورانیوم در سطح نزدیک به بمب اتمی خواهد بود، درحال استقرار تعداد زیادی از پیشرفتهترین سانتریفوژهایش بوده، نظارتهای بینالمللی بسیار محدودی را پذیرفته، در حال انباشت اورانیوم بسیار غنی شده برای تولید چندین بمب بوده، و تلاشهای دیپلماتیک را نخواهد پذیرفت. این مسئله تنها بدترین سناریوی ممکن نیست، بلکه بسیار به آن نزدیک است. "
مقامات آمریکایی تا همین تابستان گذشته همچنان امیدوار بودند که توافق هستهای احیاء خواهد شد. توافق حاصل از مذاکرات ایران و اروپا تقریبا نهایی شده بود. نمایندگان دولت بایدن – که ایرانیها از مذاکره مستقیم با آنها خودداری کردند – رئوس توافق را تایید کرده و منتظر تایید نهایی رهبران ایران بودند، ولی چنین چیزی هرگز رخ نداد.
ارزیابی مقامات اطلاعاتی آمریکایی حاکی است، احیاء برجام نزد محافظه کاران ایرانی و سپاه پاسداران به همان اندازه ناخوشایند است که بسیاری از منتقدان آمریکایی برجام، با آن مخالفند.
ایرانیها در تلاشی نافرجام، به دنبال آن بودند که آمریکا تعهد دهد هرگز بار دیگر به صورت یک جانبه از توافق خارج نخواهد شد. آنها میدانستند که اگر بار دیگر توافقی حاصل شود، بیشترین بخش سوخت هستهای که ایران در پاسخ به تصمیم ترامپ انباشته بود، باید از این کشور خارج شود.
سپس اعتراضات خیابانی آغاز شد و پس از آن توافق با روسیه که اساسا ایران را همراه با بلاروس در جبههای قرار داد که از تهاجم روسیه به اوکراین حمایت میکند.
رابرت مالی نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در مذاکرات با ایران روز سه شنبه گفت: «رژیم به سراغ انتخابهایی رفته است که آن را هم از مردم ایران و نیز بخش اعظم جامعه جهانی از جمله اروپا جدا میکند، کشورهایی که سالهای فراوان از دوران ریاست جمهوری ترامپ را وقف احیاء برجام کردند.»
آقای مالی معمولا نسبت به راه حل دیپلماتیک خوشبینتر بوده، اما دیدگاهش آشکارا تغییر کرده و میگوید: «ایران به توافقی که در دسترس بود، پشت کرده است. " وی میگوید زمانی که آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستار اطلاعات و بازدیدهای بیشتر از مکانهایی شده بود که در آنها مواد هستهای یافت شد، دولت ایران از "تعامل بازماند. " پس از آنکه آِژانس قطعنامهای صادر و همکاری نکردن ایران را محکوم کرد، تهران برنامههای خود را برای تولیدات بیشتر هستهای اعلام کرد.
مالی میگوید: «نتیجه اینها، یک سری چرخههای شرارت بار بوده است. مقابله با معترضان به تشدید اعتراضات منجر خواهد شد. اعتراضات نیز سرکوب بیشتر را در پی دارد. اتحاد با روسیه، ایران را بیشتر منزوی میکند و همین امر سبب میشود اتحاد خود را (با مسکو) تقویت کند، زیرا شریک دیگری ندارد.»
بیشترین نگرانی اسرائیل و بسیاری مقامات در آمریکا زمانی ایجاد شد که ایران اعلام کرد غنی سازی ۶۰ درصد اورانیوم را در فردو آغاز میکند. به دنبال حملات مکرر فیزیکی و سایبری به سایت هستهای نظنز، ایران تاسیسات فوردو را داخل کوه و در یک پایگاه نظامی ساخت.
در مدت مذاکرات هستهای از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، دولت اوباما تلاش کرد تاسیسات فردو را تعطیل کند. وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد هستهای آمریکا که اکنون معاون وزیر خارجه آمریکا است، در آن زمان گفته بود ناتوانی در تعطیل کردن فردو از موارد بسیار مهم دلسردی وی بوده است- گرچه برجام صراحتا ایران را از فعالیتهای هستهای که اخیرا صحبت از آن کرده، منع میکند.
اکنون سوال این است که آیا دولت تندروتری که قرار است بنیامین نتانیاهو در اسرائیل تشکیل دهد، به دنبال حمله نظامی به این تاسیسات خواهد بود، سایتی که نابود کردن آن با جز با بمبهای بسیار عظیم پناه کوب (سنگرشکن) میسر نیست. هم آمریکا و هم اسرائیل میدانند که چگونه باید حمله کنند و نتانیاهو آخرین بار که نخست وزیر اسرائیل بود، نزدیک بود که دستور چنین حملهای را صادر کند.
ارزیابی دولت آمریکا نشان میدهد ایران اکنون آنقدر پیشرفت کرده که قادر است در مدت چند هفته سوخت لازم را برای تولید یک بمب اتمی گردآوری کند – بر اساس برجام، این مدت زمان به صورت هشدار و بیش از یک سال بود. اما غرب همچنان فرصت دارد: مقامات اطلاعاتی سیا و اسرائیل میگویند، تبدیل سوخت به سلاحی کارآمد که مناسب کارگذاشتن به روی موشک باشد، دو سال طول میکشد. در همین حال، آمریکا به تازگی در ارزیابیهای خود اعلام کرد هیچ مدرکی ندارد که نشان دهد پروژه تولید بمب در جریان است.
اما این ارزیابیِ اطلاعاتیِ نسبتا دقیق درخصوص برنامههای موشکی و هستهای در شرایطی مطرح شده که بازرسی از سایتهای هستهای ایران محدود شده و دوربینهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز خاموش شدهاند و شکاف شدید اطلاعاتی هم میتواند تشخیص کاربری سوخت هستهای را دشوار کند. بسیاری از کارشناسان خاطرنشان کردهاند که ایران در حال تولید تعداد زیادی موشکی کروز است که میتواند بسیاری از موانع تولید سلاح را رفع کند.
پیچیدگیهای دیگری هم وجود دارند. ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه به عاملی مهم در جنگ تبدیل شده و اگر این همکاری در عرصه موشکی نیز گسترش یابد، آمریکا و اوکراین به دنبال راههایی برای اختلال در روند انتقال تسلیحات خواهند بود – گرچه تاکنون مسئله انتقال موشک از ایران به روسیه تایید نشده است. البته این مساله نیز خطر تشدید درگیریها را درپی خواهد داشت، زیرا روسیه تاکنون تمایلی برای حمله به محمولههای تسلیحاتی غرب به اوکراین نداشته است.
بایدن برای اعلام حمایت از معترضین ضد دولتی در ایران، شفافتر از باراک اوباما بوده که در اوایل ریاست جمهوری خود، شاهد تظاهرات مشابه بود. بسیاری از دستیاران بایدن که در دولت اوباما نیز حضور داشتند، میگویند در این خصوص بسیار محتاطانه عمل کردهاند، زیرا نگران بودند که معترضین را وابسته به سیا معرفی و وجههشان را مخدوش کنند.
اما در این شرایط، این سوال مطرح میشود که آمریکا چگونه میتواند فراتر از حمایتهای لفظی و اخلاقی، از معترضین پشتیبانی کند و این که آیا بایدن این خطر را خواهد کرد تا مخفیانه به آنها کمک کند؟ - به ویژه با توجه به تاریخ طولانی دخالت سیا در امور سیاسی ایران در دهه ۱۹۵۰. در شرایطی که اکثر آمریکاییها آن حوادث تاریخی را فراموش کردهاند، این مطالب با جزییات به جوانان ایرانی آموزش داده میشود.
بسیاری مسایل احتمالا به این بستگی خواهد داشت که آیا بایدن و دستیارانش نسبت به زمانی که وارد کاخ سفید شده بودند، ایران را خطری بزرگتر تلقی کنند یا خیر.
آقای رُم میگوید: «دولت آمریکا پیش از این میگفت درنظر دارد برنامه هستهای ایران را بسیار محدود کند و من تصور میکنم این مسئله نشان میدهد که آنها میخواستند پس از توافق هستهای، رسیدگی به چالش ناشی از ایران را به تاخیر بیندازند...»
سالهاست که در کشورمان عنوانی به نام دانشمند هسته ای بر سر زبانها افتاده و فقط عده ای عنوان دانشمند هسته ای را یدک کشیده و قدرت نمایی می کنند اما در عمل چیزی از انها دیده نمی شود و فقط سر مردم را شیره می مالند.
80 سال پیش گلوبالیستها برای ایجاد ترس و وحشت در دل ملتها (برده ها ) سلاح خیالی و دروغینی را به نام سلاح هسته ای به عنوان اسلحه برتر معرفی نمودند که تنها یک تفنگ خالیست و فقط افراد ساده دل و بدون فکر ان را باور می کنند و تا به حال رسانه های سینمایی وابسته به گلوبالیستها دهها فیلم و سریال را برای باور دادن سلاح هسته ای به ملتها (برده ها)
ساخته اند.
دانشمندان به اصطلاح هسته ای تفاوت زیادی با فالگیران و دعا نویسان ندارند و همه انها دروغگو و خالی بندند.
دانشمندان به اصطلاح هسته ای نوع جدیدی از دعا نویسان و فالگیران هستند و فقط چون به ادعاهایشان جنبه علمی داده اند عده بیشتری از مردم موضوعات ادعا شده توسط انها مثل سلاح اتمی ، بمب هیدروژنی و چنین اراجیفی را باور می کنند.
گلوبالیستها برای مهم کردن موضوع بمب اتم دهها ادم عجیب و غریب را با اسامی دراز و پر ابهت و نسبت دادن کشفیات و معادلاتی به انها به جامعه معرفی کردند , مثل البرت انیشتین با ان موهای ژولیده ویا رابرت اوپنهایمر و ورنر هایزنبرگ وهمچنین اروین شرودینگر.
محور قدرت دروغین ابرقدرتها همین موضوع سلاح دروغین و خیالی هسته ایست و برای باور دادن ان به ملتها کلی فیلم و سریال ساختند، نمایشنامه هیروشیما و ناکازاکی را با کمک بمبهای ناپالم و وانمود به استفاده از سلاح مخوفی به نام بمب اتمی اجرا نمودند و ازهمه مهمتر اینکه ان را دانشگاهی هم نمودندو جنبه علمی به ان دادند و از فوق دیپلم تا دکترا برای ان سطح تحصیلی ایجاد نمودند.
شما اگر با هرکدام از سطوح تحصیلی موضوع هسته ای وارد بحث و گفتگو شوید هیچ تفاوتی بین انها از نطر معلومات و دانش نمی بینید .فقط انکه مدرک تحصیلی بالاتری دارد مغرورتر است ، خودش را بیشتر می گیرد و از اصطلاحات انگلیسی بیشتری استفاده می کند و موقع تلفظ کلمات و اصطلاحات لبهایشان را کج و گرد می کنند .
مثلا" اگر با یک فوق دیپلم یا یک لیسانس فیزیک هسته ای صحبت کنید چون خیلی احساس غرور نمی کنند کلمه سانتریفوژ را همان سانتریفوژ تلفظ می کنند اما فوق لیسانسها و دکترا های هسته ای که خودبزرگ بین و خودشیفته هستند ان را سانتریفیوژ تلفظ می کنند و خودشان را متفاوت جلوه می دهند و خیلی هم موقع تلفظ ان ژست می گیرند.
بنده تا به حال ندیده ام یک دکترای انرژی هسته ای برای اثبات وجود بمب اتمی جز استناد به هیروشیما و ناکازاکی حرف دیگری برای گفتن داشته باشد. و اگر کسی به انها بگوید سلاح هسته ای دروغ است به جای اثبات وجود ان شدیدا" ناراحت و عصبانی می شوند و شاید اگر می توانستند ان فرد را کتک هم می زدند..
هیچکدامشان نمیتوانند به این سوال جواب بدهند که:
اگر طبق گفته خودشان در یک بمب اتمی 50 تا 60 کیلوگرم اورانیوم غنی شده به کار رفته است پس قارچی که ده ها هزارتن و یا بیشتر وزن دارد چگونه ایجاد می گردد. اصل بقای جرم که نمی تواند نقض شود.
و نمیتوانند بگویند که :
اگه بمب اتمی تبدیل جرم به انرژیه فقط باید یک تابش قوی ایجاد شود و هیچ قارچ و پسماند و خاکستر و دود و شعله ای نباید وجود داشته باشد
هیچکدامشان نمی توانند به این سوالات پاسخ دهند که:
جنس قارچ به اصطلاح اتمی از چیست و چه سرنوشتی پیدا می کند.
چرا تمام انفجارات جه انفجار مواد منفجره معمولی و چه انفجارات به اصطلاح اتمی قارچی شکل هستند؟
معنی تبدیل جر م به انرژی چیست و چه شکلی دارد؟
انرژی که قابل دیدن نیست و همراه ماده مفهوم داره و به صورت مجرد و خالص معنایی نداره.
طبق گفته خودشان در انفجار اتمی تا ده ها کیلومتر نابود میشه و اشعه های ناشی از ان هر چیزی رو از بین می بره
پس عکس و فیلمهای هیروشیما و ناکازاکی و سایر عکس و فیلمهای ازمایشات به اصطلاح هسته ای را چه کسی گرفته است؟
همچنین خودشان گفته اند بمب هیروشیما در ارتفاع 450 متری زمین منفجر شده
پس چرا قارچ ایجاد شده روی زمین است؟
یک موضوع بسیار مهم که نشان می دهد موضوع سلاح هسته ای و انرژی هسته ای یک بازی کثیف سیاسیست و در حقیقت چیزی به عنوان سلاح هسته ای مطلقا وجود خارجی ندارد این است که در طی 15 سال اخیر بارها و بارها تعدادی از دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا به روسای جمهور امریکا نامه نوشته اند و درخواست کرده اند که دولت امریکا توافق هسته ای با ایران را امضا کند و به طور پیوسته و مستمر این قرارداد را ادامه دهد
چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند. علت نگرانی انها چیست؟
این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا" کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و واردات محصولات فصلی در هنگام برداشت محصول ،و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .
اصولا" سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.
سیاستمداران انقدر مغرور و متکبر و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا" دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟ چه کسی به انها گزارش می دهد؟
در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار قرار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.
این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند.
در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم ، بمب هیدروژنی و .... را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند.
یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.
دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی خود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.
عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های جور واجور نشان میدهند.
این شبه دانشمندان عجیب و غریب و فریبکار از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند و مدام در حال تفریح و خوشگذرانی هستند
. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند باید بروند در مکانهای عمومی مثل بازار و ترمینالها کفش مردم را واکس بزنند تا لقمه نانی گیرشان بیاید.
پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.
در ضمن این موضوع نیز درخور تامل و فکر است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته ای روسی ، چینی ، هندی ، پاکستانی ، افر یقای جنوبی و سایر کشورهای مدعی داشتن سلاح هسته ای هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و بی خیال موضوع هستند.