تیتر امروز

مریم جلالی: ضرغامی فرمانده بود و صالحی امیری استاد است/دیگر جای صنایع دستی در برنامه توسعه خالی نیست/صنایع دستی به رونق گردشگری و ارتقاء میراث فرهنگی کمک کرد
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی

مریم جلالی: ضرغامی فرمانده بود و صالحی امیری استاد است/دیگر جای صنایع دستی در برنامه توسعه خالی نیست/صنایع دستی به رونق گردشگری و ارتقاء میراث فرهنگی کمک کرد

جامعه پلاس چند روز مانده به سی و هفتمین نمایشگاه ملی صنایع دستی، میزبان مریم جلالی معاون صنایع دستی بود؛ از او هم درباره عملکردش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صحبت کردیم هم درباره...
از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد
گفتگوی دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» با دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد

«ایرانشهر» در نخستین برنامه از سلسه‌گفتگوهای خود با موضوع «منافع ملی ایران» به سراغ علی شکوری‌راد، دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت رفته و به بررسی ابعاد مفهوم «وفاق» در عرصه سیاسی امروز کشور پرداخته...
یادداشت اختصاصی دیدارنیوز از بهنام اعظمی

ابزار مردم علیه مردم!

امروز منتظر وقوع طوفانی هستیم که بذر بادش را از سالها پیش عده‌ای کاشته بودند.

کد خبر: ۱۴۱۴۹۶
۱۹:۰۰ - ۱۴ آذر ۱۴۰۱

 
دیدارنیوز ـ بهنام اعظمی: بهتر است اینگونه شروع کنم؛ ما یکدیگر را ساندیس خور، لیبرال خودفروخته، غرب‌زده، عرب پرست هاشمی‌چی و ... خطاب می‌کنیم. هر روز شاهد بی نهایت تکرار این صحنه تلخ در اجتماعیم. چه شد که به امروز رسیدیم؟

همه این خشم‌ها از روزی شروع شد که من جوان حامی نخست وزیر امام (ره)، خس و خاشاک، بزغاله، فتنه‌گر و بی‌بصیرت خطاب شدم و دیگری صاحب بصیرت خوانده شد و خود را مالک عقلانیت و خرد جمعی پنداشت. از طرفی وقتی از پشت‌بام یا از بالای دیوار ساختمان بسیج به سوی ما شلیک می‌شد، بسیجی را نماد اجیرشده حکومت معرفی کردیم و این جنگ روانی ادامه دارد.

درست از همان روزی که گشت امنیت و ارشاد با لباسی به رنگ چادر، بدحجابان را می‌گرفت، این قصه شروع شد.از روزی که آقای هاشمی رفسنجانی را تخریب کردید و جنتی و احمدخاتمی و صدیقی را اصلح‌تر و انقلابی‌تر از او دانستید، از روزی که معترضین به نتیجه انتخابات ۸۸ در راهپیمایی سکوت را نادیده گرفتید و در یوم الانشقاق (۹دی) هموطنان را در مقابل هم قرار دادید. آن‌روز غرورآمیز خود را پیروز معرفی کردید درحالی که این مردم بودند که بر خودشان چیره می‌شدند، اما شما در باب حماسه بصیرت، شعر ظفر سرودید، بداهه‌ها گفتید و به جوانان و مردم مطالبه گر سرکوفت زدید.

ما هم به جبران آن‌ همه حمله و هجمه رقیب را دلواپس، افراطی و متحجر خواندیم. تا امروز، که همه را پشت در شورای نگهبان گذاشتید و  سید ابراهیم رییسی را منصب انتخابی دادید. از روزی که در جریان شلیک به پرواز هواپیمای اوکراینی دروغ گفتید.از روزی که به جای همدردی واقعی با خانواده مهسا امینی، نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و برخورد با عاملین این اتفاقات بر علت اصلی آن سرپوش گذاشتید و آن را به زیر فرش فرستادید. مسئله را حل نکرده صورت مسئله را از جلوی چشم محو کردید.

همه مجبور شدیم، یاد گرفیتم یا مجبور شدیم همدیگر را انکار کنیم، نادیده بگیریم و طرد یا حذف کنیم و با جنگی که جریان انحرافی رییس دولت پاکدستان (احمدی نژاد) آغازگرش بود و گویی پایانی نداشت هر انتخابات به مثابه میدان جنگی شد که تمام ارزش‌ها زیر سوال بروند و تمام باور‌ها بشکنند و همه فراموش کردیم شرط اول دموکراسی وجود و پذیرش آراء متفاوت است.

امروز آنچه می‌چینیم بذرش سالها پیش کاشته شده. مردم به دلایل مختلف معترضند، اما باز معترض را حقیر و اعتراض را اغتشاش می‌نامید. باز یک مسئله دیگر و باز پاک کردن یک صورت مسئله دیگر.

آقایان به خودتان بیایید نه ۷۸ نه ۸۸ نه ۹۶ نه ۹۸ و نه امروز خبری از عنصر خارجی و وطن فروش نبوده و نیست. شما در آموزش فرهنگ اعتراض و مشخص کردن مکان اعتراض مقصرید. برخی نمی‌دانند اعتراض مدنی به معنای تخریب و آتش زدن نیست. چرا نگذاشتید مردم به امر اعتراش کردن عادت کنند و مسئولین هم از انتقاد و اعتراض واهمه نداشته باشند و نترسند.

معترضان فرزندان این سرزمین هستند، حتی اگر معدودی از آنها به عمد یا سهو خطایی کرده باشند که جرم و کوتاهی مسئولین هم کم نیست. لذا به جای تلاش برای یافتن کلیدواژه‌ای جدیدتر از فتنه و یا گرفتن ذره بینی بر دست برای یافتن ردپای بیگانه‌ای در این هیاهوی خشم و انزجار و یا بدتر از همه تکرار یوم الانشقاقی دیگر، صدای مردم را بشنوید؛ قبل از آنکه دیر شود و در نتیجه سال‌ها بی تدبیری و عدم واقع بینی، در‌های جهنم سوریه به روی این خاک باز گردد.

از طرفی مردم نیز باید بدانند، هرکس چفیه بر گردن و یونیفرم سبز انتظامی بر تن دارد، نه بعثی است، نه داعشی و نه اختلاسگر، او هم یکی است مثل من و تو،  که با درآمد ناچیز ایام می‌گذراند. البته صد افسوس که او هم مثل من و تو مذاکره، تعامل و تحمل را فرانگرفته و در پروسه لج و خشونتی که نهادینه شده، گرفتار آمده.  

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی