ستون جدید دیدار در حوزه بینالملل به نام «ترکیه، از فراز گالاتا» است که تمثیلی است از برج قدیمی گالاتا در استانبول که قرنها دیدبان این کشور بوده و این ستون نیز به نوعی رسانههای ترکیه را رصد و ترجمه برخی مطالب را منتشر میکند.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل:
نویسنده: مصطفی کاراوغلو
منبع: روزنامه کرار (مخالف دولت)
مترجم: رضا قنبری، روزنامه نگار و کارشناس حوزه ترکیه
هر زمانی برای حرکت در مسیر احترام به علائق و گرایشهای متفاوت سیاسی مناسب است اما قطعا در فضای انتخابات کمترین نتایج را در بر دارد. مثلا وقتی یک رهبر، حزب یا ائتلاف، سخنرانیاش را با « همه با هم، برادرانه، دست در دست» شروع میکند، بلافاصله مردم می پرسند: «قبلا کجا بودی»!!! حتی در اقتصاد هم که این گونه شعارهای پوپولیستی بیش از دیگر حوزهها راهگشاست پس از چند دوره حداقل پای صندوق آرا جواب نمیدهد؛ زیرا همزمان با سخنان آتشینی که تودهها را به خود جذب میکند، مخالفت رقبا، گروههای خارج از قدرت و بخش های متفاوت جامعه را برمیانگیزد.
البته مخالفان دولت نیز با همین مشکل مواجه هستند. اتئلاف شش گانه اپوزیسون هنوز نتوانسته چشماندازی چون سند «قرن ترکیه» اردوغان را به جامعه ارائه دهد. با این حال پیشبینی ایجاد یک ائتلاف در آستانه انتخابات دشوار نیست. بیایید مسئلهای را از همین اول روشن کنیم، نمی توان از کسانی که سالها تحت فشار حزب عدالت و توسعه بودهاند انتظار داشت "فقط" به آرزوهای اپوزیسیون دل خوش کنند. ابتکاراتی مانند "پوزش از گذشته" و ایجاد تماس مستقیم با گروههای محذوف، هر چند فاصلهها را کم می کند، اما برای نوید آیندهای بهتر به مردم و متقاعد کردنشان به تغییر باید چشماندازی همراه با نقشه راه ارائه کرد. دل خوش بودن به نظراتی چون "در طول این سالها برخی از گروهها چنان سرکوب شدهاند که دیگر از این بدتر نمیشود" نه نشانی از تغییر را انتقال میدهد و نه چشم اندازی به آینده دارد.
ترکیه به این سو و آن سو ضربه میزند غافل از آنکه همه به یک چیز احتیاج داریم: «احساس برابری». یعنی شهروندان خود را در یک زمینه برابر با هم احساس نمیکنند. هدفی عادی و بسیار ساده که هر چند با کلماتی مشابه همه درباره اش حرف می زنند اما در عمل دست نیافتنی است .
یک دلیل واضح و قوی وجود دارد…
اکثریتی که دههها به دلایل ویژگیهای هویتی و اعتقادی نقشی در اداره کشور نداشته و از عرصه عمومی حذف شده بودند حالا با قدرت گرفتن عدالت و توسعه احساس برتری میکنند. تاکید همه گروههای سیاسی/عقیدتی بر "حق پوشش روسری" نماد این وضعیت جدید است، چه آنکه در بسیاری از زمینهها هویت دینی ابتدا به سمت برابری رفته و سپس دست بالا را در اختیار گرفت. تیپ شهروند مقبول حالا کاملاً تغییر کرده است. اما همانطور که شهروندان در قدرت دورههای پیشین نسبت به پایمال شدن حقوق گروههای بیرون از مرکز حساسیت نداشتند، امروز هم عکس این اتفاق در جریان است. هرچند دولت نگران این وضعیت نیست زیرا قصد ندارد روشی آسان و تضمین شده برای تقویت پایگاه رأیش را از دست بدهد. دو جریان متفاوت با یک احساس مشترک که ظاهرا هیچکدام به دنبال راهی معقول برای ایجاد احساس برابری، با هم بودن و عدالت نیستند. بدین ترتیب «محور ما و آنها» شکل گرفت، تقویت شد و اکنون مشکل اصلی این سرزمین است.
نارضایتی بخشهای محافظهکار/مذهبی که از نظر دولت در طول دههها اخیر افزایش یافته و درکودتای ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ علیه اربکان به اوج خود رسید، امروز به لطف سیاستهای معکوس، اما مشابه اردوغان تغییر کرده است و در عوض حالا گروههای عموما سکولار مورد تبعیض هستند. مسئله کردها و ناامیدی نسل جدید به آینده کشور نیز دقیقا از زاییده همین نگاه ناعادلانه است.
هر چند مشکل اقناع مردم در زمان حضور در قدرت برای اپوزسیون نیز وجود دارد. امکان تغییر قدرت نباید با احساس «کوچ قبیلهای» همراه شود. این حس که «قدیمی از بین رفته، جدید در راه است» باعث میشود ترکیه که در آستانه صدمین سالگرد جمهوری است برای صد سال دیگر هم با همین مشکل روبرو باشد. هدف اصلی و موفقیت مهم این است که همه اعم از محافظهکار یا سکولار، ترک یا کرد را در یک حس اعتماد و آینده مشترک گرد هم بیاوریم. البته تبعیضهای دولت در برخی زمینهها نباید حقوق و آزادیهای "به حقی" که در همین دولت ایجاد شده را زیر سؤال ببرد. حتی تلاش برای ماندگار کردن این حقوق هم ضروری است.
تغییر یعنی دستیابی عادلانه به حقوق و آزادیها در زندگی اجتماعی، شغلی، تحصیلی و غیره بدون توجه به اعتقادات افراد نه فقط جایگزینی سیاسی-اجتماعی یک بخش و کادر جدید به جای یک بخش و کادر قدیمی. "تغییر" توانایی ایجاد احساس برابری در همه زمینه هاست. صرف نظر از عقاید مذهبی، ریشه های قومی و جهان بینی..
"تغییر" دشوار اما ارزشمند است.