حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان گفت: روسیه امروز در شرایطی است که احیا یا عدم احیای برجام را به یک اندازه برای خودش منفعتبخش یا به همان میزان مضر میداند. به این معنا که اگر توافق احیا شود روسیه این امید را دارد و به اعتقاد من تضمین گرفته که میتواند از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود و اگر هم احیا نشود یک رقیب بصورت بالقوه وارد بازار نشده و همچنان میتواند از انرژی به عنوان ابزار فشار بر غرب استفاده کند.
دیدارنیوز: پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان گفت: هر چه زمان میگذرد و به سمت زمستان میرویم، ایران هم فرصت را برای ورود به حوزه صادرات گاز به اروپا از دست میدهد به این خاطر که اروپا هم در این مدت تا زمستان بیکار نخواهد نشست و درصدد یافتن گزینههای بدیل برای انرژی روسیه خواهد بود و دیر یا زود دیگر ایران آن مطلوبیت بالقوه در این حوزه را از دست خواهد داد.
حمیدرضا عزیزی، در پاسخ به این سوال که در رفت و برگشت پاسخها به ابتکار اروپا برای احیای برجام، مقامات غربی پاسخ تهران را غیرسازنده ارزیابی کردند و به نظر میرسد تأکید تهران بر بسته شدن پرونده پادمانی یکی از درخواستهایی است که غرب از آن استقبال نکرده، ارزیابی شما از فضای به وجود آمده چیست و بسته شدن پرونده پادمانی به چه علت تا این میزان برای تهران از اهمیت برخوردار است، گفت: من هم فکر میکنم یکی از اصلیترین دلایل اگر نگوییم اصلیترین دلیلی که کشورهای غربی و به خصوص آمریکا پاسخ ایران را سازنده ندانسته و روی خوشی به آن نشان ندادند همین مباحث مرتبط با حوزه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و به خصوص مساله پرونده پادمانی ایران باشد. این در حالی است که در دور نخست این رفت و برگشتها، زمانی که ایران پاسخهای خودش را به ابتکار پیشنهادی اتحادیه اروپا ارائه کرد، آقای جوزپ بورل رویکرد ایران را معقول دانست و در مقابل از جانب طرف آمریکایی هم شاهد واکنش منفی نبودیم.
وی ادامه داد: البته آن زمان هم بحثی که مطرح شد این بود که به نظر میرسد ایران در پاسخهای خودش به اتحادیه اروپا اشارهای به بحث پرونده پادمانی نکرده است، ولی همزمان گروهی از کارشناسان نیز بودند که این هشدار را مطرح میکردند که حتی اگر ایران در شرایط فعلی تصمیم گرفته باشد که موضوع پرونده پادمانی را از اولویت دستور کار خود در مذاکرات خارج کند باز هم به این معنا نیست که قرار است این پرونده اهمیت خود را برای تهران از دست بدهد و شاید ایران بخواهد در مرحله دیگری حتی پس از حصول توافق، به این موضوع بپردازد کما اینکه مقامات ایرانی از جمله آقای اسلامی گفتند که اگر پرونده پادمانی بسته نشود، روز بازاجرا وجود نخواهد داشت. این اظهارات از یک سو تائید بر اجرای مرحله به مرحله توافق و از سوی دیگر تاکیدی بر موضع ایران بود و آقای رئیسی هم در نشست خبری خود بر این مساله تاکید کردند.
مسیر دستیابی به توافق سیاسی این است که نگرانیهای آژانس از سوی ایران مرتفع شود
این تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: موضوع پرونده پادمانی دارای دو جنبه اصلی برای ایران است که نخست به رویکرد ایران نسبت به آژانس برمیگردد و دیگری اهمیت ذاتی مساله پادمان برای اجرایی شدن هرگونه توافق میان ایران و مجموعه ۱+۵ است. از منظر خود آژانس، ایران بر این باور است که این نهاد در بسیاری از موارد مرتبط با ایران از جمله همین موضوع پرونده پادمانی سیاسی و تحت تاثیر آمریکا و اسرائیل برخورد میکند و به همین خاطر معتقد است حالا که امکان حصول توافق وجود دارد، با همان رویکرد سیاسی باید آژانس نیز این پرونده را ببندد. با این حال اینجا یک برداشت غیردقیقی از جانب ایران وجود دارد چراکه مساله اساسا برعکس است به این معنا که مسیر دستیابی به توافق با کشورهای غربی از مسیر آژانس میگذرد، نه بالعکس و مسیر دستیابی به توافق سیاسی این است که نگرانیهای آژانس از سوی ایران مرتفع شود.
وی افزود: جنبه دیگر اهمیت این موضوع برای ایران این است که تهران معتقد است اگر این پرونده بسته نشود، در آینده به ابزاری برای فشار بر تهران بدل خواهد شد و باعث میشود هر زمان، چه در بحث هستهای و چه سایر مباحث اختلافاتی میان ایران و غرب شدت بگیرد، این پرونده به عنوان ابزار فشاری علیه ایران به کار گرفته شود. این گزاره هرچند به صورت کامل غیردقیق نیست، اما مساله اینجاست که یک سری نگرانیها را در طرف غربی نادیده میگیرد چرا که قانون اقدام راهبردی مجلس شورای اسلامی و یک سری مواضع مانند آنچه از سوی آقای خرازی مطرح شد نگرانی را در طرف غربی ایجاد کرده است؛ لذا این دو مساله در کنار هم رویکردهای ایران و در مقابل رویکردها و نگرانیهای طرف غربی را تشریح میکند.
عزیزی در پاسخ به این سوال که برخی تحلیلگران از احتمال بالای عدم دستیابی به توافق تا پس از انتخابات کنگره سخن میگویند چه از جهت تمرکز دولت ایالات متحده به انتخابات و چه آنکه موضوع فرارسیدن زمستان در اروپا تا حدی از توافق فاصله گرفته است، تحلیل شما از این احتمال چیست، گفت: معتقدم چنین تحلیلی وجود دارد، اما این را بیشتر در سمت ایران میبینم چرا که یک سوءبرداشتی از سوی برخی در طرف ایران وجود دارد که ما بهتر است تا زمان انتخابات کنگره صبر کنیم که در این صورت دو مزیت برای ما وجود خواهد داشت؛ نخست آنکه جو بایدن آن محدودیتهایی که در مقطع کنونی در رقابت با جمهوریخواهان میبیند را کنار میگذارد و با دست بازتری با ایران برخورد خواهد کرد یا اگر جمهوریخواهان دست بالا را پیدا کنند تکلیف ما هم مشخص میشود که آیا توافقی با این دولت امکانپذیر خواهد بود یا خیر.
تعلیق مذاکرات تا زمستان اروپا ریسک بالایی دارد
وی ادامه داد: ثانیا میبینیم که بحث فرارسیدن زمستان مطرح میشود که ورود غرب به زمستان و نیاز به انرژی سبب خواهد شد که غرب انعطاف بیشتری در مذاکرات هستهای از خود نشان دهد. البته از دید من این رویکرد از ریسکهای بالایی برخوردار است چراکه از یک طرف همانطور که اشاره کردم، مشخص نیست که وضعیت کاخ سفید پس از انتخابات کنگره به چه صورتی باشد و اینکه اساسا آن تمایل فعلی که در طرف آمریکایی برای احیای توافق به چشم میخورد همچنان بر قوت خودش باقی باشد یا خیر همچنین اینکه هر چه زمان میگذرد و به سمت زمستان میرویم، ایران هم فرصت را برای ورود به حوزه صادرات گاز به اروپا از دست میدهد به این خاطر که اروپا هم در این مدت تا زمستان بیکار نخواهد نشست و درصدد یافتن گزینههای بدیل برای انرژی روسیه خواهد بود و دیر یا زود دیگر ایران آن مطلوبیت بالقوه در این حوزه را از دست خواهد داد.
رویکرد روسیه نسبت به برجام، ایران و مذاکرات از زمان آغاز بحران اوکراین تغییر کرده است
این پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان همچنین در پاسخ به این سوال که نقش روسیه را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید، آیا خواست احتمالی مسکو برای تعلیق توافق تا چند ماه آینده بر تصمیم تهران تاثیرگذار بوده است، گفت: دست کم در سطح رسمی یا در حتی گمانهزنیهای قابل اعتنا هم من به آن صورت گزارهای مبنی بر اینکه روسیه خواستار به تعویق انداختن توافق باشد را ندیدهام؛ با این حال به طور کلی در اینکه رویکرد روسیه نسبت به برجام، ایران و مذاکرات از زمان آغاز بحران اوکراین تغییر کرده، شکی وجود ندارد. روسیه در مرحله اول آشکار و علنی در مقابل مذاکرات مانع ایجاد کرد، بعد عقبنشینی کرد و در حال حاضر موضعگیریهایی که انجام میدهد، دو المان اصلی دارد؛ یک اینکه بصورت قطعی و مستمر از موضع ایران حمایت میکند و دوم اینکه خود را خواستار نهایی شدن مذاکرات و حصول توافق نشان میدهد.
وی افزود: معتقدم برههای که روسیه مخالفت خود را بصورت علنی ابراز کرد و نقطهای که به مخالفتها پایان داد بسیار مهم است چراکه در آن مقطع توافقاتی البته نه در عرصه علنی میان ایران و روسیه حاصل شده مبنی بر اینکه روسیه هم به خصوص در شرایط افزایش فزاینده تنش با غرب از مزایای دستیابی ایران به توافق و برجام نفع ببرد و به همین خاطر است که مسکو به نحوی موضع خود را نسبت به این موضوع تغییر داده است. با این حال باز هم به همان دلیل تقابلش با غرب و به این دلیل که به هر ترتیب بازگشت احتمالی ایران به بازارهای ایران میتواند باعث رقابت تهران با روسیه شود، چندان نباید مشتاق توافق باشد؛ بنابراین روسیه امروز در شرایطی است که احیا یا عدم احیای برجام را به یک اندازه برای خودش منفعتبخش یا به همان میزان مضر میداند. به این معنا که اگر توافق احیا شود روسیه این امید را دارد و به اعتقاد من تضمین گرفته که میتواند از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود و اگر هم احیا نشود یک رقیب بصورت بالقوه وارد بازار نشده و همچنان میتواند از انرژی به عنوان ابزار فشار بر غرب استفاده کند.
افزایش تنش در خلیج فارس در راستای تبادل پیام میان ایران و آمریکا است
عزیزی در پاسخ به این سوال که در روزهای گذشته شاهد بروز تنشهایی در منطقه خلیج فارس بودیم آیا این تنشها در رابطه با دستگاههای سنجش بدون سرنشین آمریکایی امری مرتبط با فضای مذاکرات است یا بصورت اتفاقی در این برهه زمانی رخ داده، گفت: معتقدم بصورت کلی در عرصه سیاست بینالملل مسائل به کلی نمیتوانند، بیارتباط با یکدیگر باشند. حتی اگر که دو واقعه یا دو موضوع، علت و معلول هم نباشند نیز دست کم بر همدیگر بصورت متقابل موثر هستند؛ لذا نمیتوان تنشها در منطقه را بطور عام بیارتباط با مذاکرات هستهای در نظر گرفت. با این حال همانطور که عرض کردم، این سخن به معنای آن نیست که این دو موضوع علت و معلول هم باشند؛ از نظر داخلی هم در شرایط فعلی که یک نوع همسویی بین قوا در ایران وجود دارد، ورود دولت به مذاکرات و ادامه آن، فارغ از محتوا و نتیجه نسبت به گذشته ماهیت اجماعی بیشتری دارد.
وی ادامه داد: لذا نمیتوان گفت که این تقابل به نحوی برای تأثیرگذاری بر مذاکرات صورت گرفته باشد، اما به هر ترتیب روی این مسأله به هر صورت تاثیرگذار است و البته نشانهای است برای اینکه اگر توافق احیا نشود، باید شاهد تنشهای بیشتری از این دست باشیم. شاید به نحوی در پس این اقدامات نوعی از هشدار یا پیام کنترلشده به طرف غربی نهفته باشد که اگر توافقی صورت نگیرد، پتانسیل ایجاد محدودیت وجود دارد. در طرف آمریکایی هم ممکن است این رویکرد وجود داشته باشد که پیامی به متحدانشان، جامعه بینالمللی و ایران مخابره کنند که در برابر ایران دست بسته نخواهیم نشست و اگر فضا به سمت تنش پیش برود، اقداماتی مانند آنچه در سوریه رخ داد، اجتنابناپذیر است؛ بنابراین هرچند باز هم تاکید میکنم این تنش و مذاکرات لزوما علت و معلول هم نیستند، اما میتواند در راستای تبادل پیامهایی میان دو طرف در نظر گرفته شود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که پس از برگزاری دور پنجم گفتگوها میان ایران و عربستان، خبرها از رضایت طرفین و همچنین اراده برای ارتقای گفتگوها به سطح سیاسی حکایت داشت، اما باز هم شاهد تعلیق در این فرآیند هستیم، آیا فضای داخلی عراق به عنوان کشور میانجی مانع تداوم گفتگوها شده یا عوامل دیگری اعم از منطقهای و بینالمللی در این حوزه دخالت دارد، گفت: به نظر من فضای سیاسی عراق در تعلیق گفتگوها میان ایران و عربستان بیتاثیر نیست به این خاطر که تا زمانیکه تهران و ریاض به یک توافق اصولی دست پیدا نکردهاند تا سطح مذاکرات را از سطح امنیتی به سطح سیاسی ارتقا دهند همچنان نیاز به یک میزبان بیطرف و در عین حال انگیزهمندی برای تسهیل روند مذاکرات وجود دارد و به دلایل مختلف هم تا امروز این تنها عراق بوده که توانسته میان کشورهای منطقه چنین نقشی را ایفا کند؛ لذا تحولات سیاسی در عراق طبیعتا بر پتانسیل این کشور برای ایفای نقش و به همین نسبت بر گفتگوهای ایران و عربستان تاثیر میگذارد.
وی افزود: با این حال اینجا این سوال پیش میآید که چرا بعد از چندین دور گفتگو و به خصوص علیرغم ابراز امیدواریها و بیان انتظارات به خصوص از سمت تهران هنوز این روند به سطح سیاسی ارتقا پیدا نکرده است؟ اینجا باید به دو دسته اول توجه شود؛ عامل اول مربوط به اختلافات تهران و ریاض و عامل دوم مرتبط با فضای بینالمللی است. دسته اول به اعتقاد من همچنان و هنوز به بحث یمن برمیگردد و از یک طرف نارضایتی و از طرف دیگر قانع نشدن عربستان مبنی بر اینکه ایران ابزار کافی را برای تأثیرگذاری بر انصارالله برای قبولاندن یک نوع توافق با ریاض را ندارد چرا که امروز مهمترین موضوع و چالش در سیاست خارجی عربستان مسأله یمن است، طبیعتاً انتظارش از طرف ایرانی این است که به این مسأله کمک کند.
عزیزی ادامه داد: البته این مسأله به تنهایی نمیتوانست تعلیق فعلی را رقم بزند بلکه مسأله مهم، شرایطی است که پس از بحران اوکراین شکل گرفت و عربستان سعودی دست خودش را برای مانور سیاسی و دیپلماتیک بیان قدرتهای بزرگ مشخصا آمریکا از یک طرف و چین و روسیه از طرف دیگر بازتر دید و نمود آن نیز سفر بایدن به عربستان سعودی بود که بعد از همه انتقاداتی که متوجه رئیسجمهور آمریکا در این سفر شد، نیاز واشنگتن به متحدان سنتی خودش در منطقه او را به سمت گفتگو با طرف سعودی کشاند.
عربستان در حال ارزیابی فضا برای تصمیمگیری در خصوص نحوه تعامل با ایران است
وی تاکید کرد: بنابراین الان میتوان گفت که عربستان مجددا در حال ارزیابی فضاست که آیا همچنان آن نیاز فوری و مبرم به تنشزدایی با ایران وجود دارد یا خیر. قطعا عربستان این درس را از دوران فشار حداکثری ترامپ گرفته که از کنترل خارج شدن تنشها بین تهران و ریاض و از طرف دیگر یک تقابل تمام عیار میان ایران و باقی قدرتها مثل آمریکا و اسرائیل به نفع عربستان نیست، اما در عین حال به نحوی در حال وزن کردن و بررسی گزینههای مختلف شامل عادیسازی روابط یا تنها کنترل تنش با ایران است. همچنین این کشور منتظر است تا نتیجه مذاکرات هستهای نیز مشخص شود تا ببیند دست ایران برای بازی دیپلماتیک تا چه حدی قویتر یا ضعیفتر خواهد بود و در نهایت با بررسی همه محاسبات، یک ارزیابی و تصمیم مجدد داشته باشد.