تیتر امروز

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست
در گفت‌وگوی دیدار اندیشه با یک فقیه و استاد دانشگاه و حوزه، مطرح شد:

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در برنامه دیدار اندیشه گفت: اصرار بر حق تعیین سرنوشت مهمترین دلیل امتناع امام‌ حسین (ع) بر عدم بیعت با حاکم بود.
انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF
مجله خبری تحلیلی دیدار نیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF

این یازدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

به‌دنبال نشانی همشهریان در خیابان‌های پایتخت (گفت‌وگو با افشین خاکی، کارشناس مسائل شهری)

News Image Lead

نوع مهاجرت‌ها در قدیم متفاوت بوده و بیشتر به شکل شهری و یا قبیله‌ای صورت می‌گرفته. خیلی از اقوام ایرانی تبعید می‌شدند و یا خشکسالی و زلزله باعث این اتفاق می‌شد. مثلا در محله خواجه نظام یک ترمینال کوچک بوده و هر روز صبح یک مینی‌بوس از آن محله به سمت اراک حرکت می‌کرده، چون اراکی‌ها در آن منطقه ساکن بودند. یا در اطراف باقرشهر اکثر اهالی آنجا متعلق روستا‌های اردبیل هستند و کوچه‌های این شهرک با نام روستا‌های اهالی آن کوچه نام‌گذاری شده است.

کد خبر: ۱۳۵۶۶
۱۰:۱۸ - ۱۰ آبان ۱۳۹۷

دیدارنیوز ـ وقتی در کوچه پس کوچه های شهر تهران قدم می‌زنیم، اغلب چشم‌مان به نام یکی از شهرهای ایران می افتد. مثلا حسینیه نهاوندی‌های مقیم مرکز یا خیابان اراک و کوچه بهبهان و... بسیاری از کارشناسان اجتماعی این نام‌گذاری‌ها و احداث مساجد و تکیه‌های مذهبی که همواره محلی برای تجمع مردم است، را دلیلی بر مهاجرت اقوام به شهر بزرگی مانند تهران می دانند. افرادی که از شهرها و روستاهای کوچک به شهر بزرگی مانند تهران وارد می شوند و به دنبال همشهریان‌شان در این شهر می گردند. از سوی دیگر تاریخ ثابت کرده برخی از نام‌گذاری‌ها در شهرهای کشور و تهران شامل گذر زمان و فراموشی می‌شده و حالا دیگر از نام قدیمی آن خیابان‌ها اثری نیست. در باره اهمیت و دلایل این نام‌گذاری‌ها با افشین خاکی، کارشناس مسائل شهری به گفت و گو نشستیم.

امروزه در شهر تهران بسیاری از خیابان‌ها و معابر را می بینیم که به نام شهرهای مختلف ایران نام‌گذاری شده است. نظر شما از این اتفاق چیست؟

نام‌گذاری خیابان‌ها چون نوع نشانی و آدرس ماندگار در یک شهر است و این نشانی‌ها با خود یک سری معنای به همراه دارند باید به صورت دقیق و با مطالعه جنبه‌های تاریخی و فرهنگی هر منطقه انجام شود. ما باید به پیامدهای این نامگذاری ها توجه داشته باشیم که در گذر زمان در آن منطقه رخ داده است. مباحث تاریخی، سابقه سکونت افراد خوش‌نام و صاحب منصب در یک محله، شرایط مهاجرت و اتفاقات سیاسی و اجتماعی در گذشته یکی از دلایل نام‌گذاری خیابان‌ها بوده است. مثلا کامرانیه، فرمانیه و ... مربوط به خان‌هایی بوده که در آن منطقه زمین دار بوده‌اند و زمین های خود را برای گسترش شهرت در اختیار دولت وقت گذاشته اند. یا نامگذاری خیابان منیریه به خاطر همسر یکی از افراد صاحب نام تهران بوده که در آن محله سکونت داشته و نام همسرش را بر روی آن خیابان گذاشته است. بعضی از نام‌گذاری ها به خاطر اتفاقات تاریخی در یک محله است. مثلا خیابان بلورسازی در واقع اولین کارخانه بلور سازی تهران در منطقه 12 بوده و به همین دلیل مردم نام آن خیابان را از کارخانه گرفته‌اند. یک سری از نام‌‌گذاری ها به اتفاقات محیطی و اجتماعی باز می گردد. مثلا در یک گذر و یا خیابان، یک پل و یا جوی آب مهمی بوده، مثل پل امیربهادر در منطقه 11. یا در منطقه 18 خیابانی به نام زندیه وجود دارد که مردم اهالی آنجا معتقدند که سابقه این منطقه به زمان سلطنت آقامحمد خان قاجار باز می‌گردد که او یک بخش از ایل زند را به این منطقه از تهران کوچ داده است و از آن زمان این نام بر خیابان باقی مانده است. در گذشته و بنا به تصاویری که از این منطقه وجود دارد ما می بینیم که کشاورزی‌هایی که در آن منطقه از تهران صورت می گرفته همان شیوه کشاورزان شیراز است. البته برخی از این نام‌گذاری‌ها به خاطر انتخاب مسیر بوده. مثلا مردم که از شیراز می خواستند به اصفهان بروند، نام آن مکان را دروازه شیراز گذاشتند و یا در تهران ما دروازه قزوین را داشتیم که متعلق به مسیری بود که مسافران به سمت شهر قزوین حرکت می کردند. این موضوع نشانگر ارتباط ارگانیک و تعامل یک شهر با شهرهای پیرامونش بود.

در دو دهه اخیر اتفاقات سیاسی در نام‌گذاری خیابان‌های شهرها مخصوصا در تهران دخیل بوده. چقدر با این روش موافق هستید؟

به نظر مناسبات سیاسی امر مفیدی برای نام‌گذاری خیابان‌ها نیست، چون با هر دوره‌ای نام خیابان‌ها ممکن است تغییر کند. البته نام‌گذاری روابط سیاسی با اتفاقات متفاوت است، مثلا خیابان سئول در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و به خاطر روابط ایران با کره جنوبی صورت گرفته و در مقابل در شهر سئول نیز یک خیابان را با نام تهران نام‌گذاری کرده‌اند. اما وقتی ما اتفاقات را ملاک این نام‌گذاری قرار می دهیم داستان کاملا متفاوت است. مثلا نام خیابان آزادی در زمان قبل از انقلاب خیابان آیزنهاور بوده و در آن زمان به خاطر سفر دوایت آیزنهاور یکی از روسای جمهوری آمریکا به تهران این نام‌گذاری صورت گرفته است، اما حالا دیگر از این فرد و نام خیابان‌اش اثر نیست. برخی اسم‌ها تاریخ مصرف دارند و باید کمتر در شهر از این نام‌گذاری‌ها صورت بگیرد و برخی از گروه‌های اجتماعی مخالف آن هستند. نام گذاری بر این اساس برای شهر نه تنها هویت بخش نیست بلکه باعث در خطر افتادن هویت آن شهر می شود.

چقدر نام‌گذاری با نام شهرهای ایران در پایتخت می تواند مفید واقع شود؟

وقتی ما در مورد شهر بزرگی مانند تهران صحبت می‌کنیم موضوع بسیار پیچیده‌تر می‌شود، چون در خیلی از محله‌های این شهر بزرگ رشد جمعیت و ساختمان‌ها آن‌قدر سریع اتفاق می افتد که اصلا فرصت نام‌گذاری و مرور مسائل مربوط به آن وجود ندارد. من معتقدم که چون تهران پایتخت کل کشور است و همه اقوام ایرانی در این شهر در رفت و آمد و مهاجرت هستند، نام‌گذاری خیابان‌ها به نام شهرها می تواند بسیار مفید باشد. خیابان‌ها و کوچه‌های رامسر، رشت، کردستان، مریوان، بوشهر، گیلان و ... باعث شده که پایتخت جدا از سایر شهرستان‌ها نباشد و پیوند خود را با سایر شهرها حفظ کند. این اتفاق بیش از سایر دلایل مناسب نام‌گذاری است و ارتباط تهران را با کل شهرهای ایران افزایش می دهد.

از نظر اجتماعی چقدر این موضوع می تواند برای گسترش مناسبت‌ها موثر باشد؟

نوع مهاجرت ها در قدیم متفاوت بوده و بیشتر به شکل شهری و یا قبیله ای صورت می گرفته. خیلی از اقوام ایرانی تبعید می شدند و یا خشکسالی و زلزله باعث این اتفاق می‌شد. مثلا در محله خواجه نظام یک ترمینال کوچک بوده و هر روز صبح یک مینی‌بوس از آن محله به سمت اراک حرکت می کرده، چون اراکی ها در آن منطقه ساکن بودند. یا در اطراف باقرشهر اکثر اهالی آنجا متعلق روستاهای اردبیل هستند و کوچه های این شهرک با نام روستاهای اهالی آن کوچه نام‌گذاری شده است. ما می بینیم که هر کوچه یک تکیه دارد و اهالی آن روستا در آن حسینیه دور هم جمع می شوند. در خیابان بهشهر نیز حسینیه دامغانی‌ها وجود دارد و این امر نشان می دهد که مردم دامغان به این خیابان مهاجرت کرده‌اند. این موضوع یک سرمایه اجتماعی نیز محسوب می‌شود که از فرهنگ و آداب و رسوم اقوام می‌توان در آن بهره گرفت. از سوی دیگر شخصی که شهرستان‌ها به یک بستر اجتماعی جدید و بزرگ وارد می شود، با این روابط می تواند در برابر شوک فرهنگی سپر بسازد. چون مثلا اگر یک فرد تهرانی به شیراز برود و یا بلعکس، دچار شوک فرهنگی می شود. همشهریان‌اش در کاهش این شوک فرهنگی و اجتماعی می‌توانند موثر باشد تا اینکه آن فرد در بستر جامعه خودش را پیدا و با قوانین و نقش اجتماعی آن شهر آشنا شود.

 

منبع: آرمان/ رها معیری/۱۰ آبان ۹۷

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی