احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در مطلبی با عنوان تاثیر سوقصد به «سلمان رشدی» بر مذاکرات برجام، نوشت: سوقصد به جان سلمان رشدی بر مذاکرات ایران و طرفهای غربی در مورد برجام هیچ تاثیری ندارد.
دیدارنیوز: زیدآبادی در روزنامه هممیهن نوشت: اطلاعاتی که تاکنون پلیس و مقامهای قضایی آمریکا درباره ضارب سلمان رشدی نشر دادهاند حکایت از دور نگه داشتن جمهوری اسلامی از مظان اتهام است.
سوءقصد به جان سلمان رشدی بر مذاکرات ایران و طرفهای غربی در مورد برجام چه تاثیری دارد؟ در یک کلام میتوان گفت؛ هیچ تاثیری! این پاسخ کوتاه بر دو استدلال پایهای استوار است؛ نخست برنامه آمریکا و اروپا برای جدا کردن مساله هستهای ایران از دیگر مسائل مورد اختلاف در کوتاهمدت و دوم، عدم ادعای آمریکا به وجود رابطه سازمانی بین ضارب رشدی و دولت جمهوری اسلامی.
در توضیح گزاره نخست میتوان گفت؛ آمریکا و متحدان غربی و حتی رقبای شرقی آن، پیشرفت برنامه هستهای ایران را مسالهای فوری و نیازمند راهحل آنی میدانند. از نگاه آنان برنامه هستهای جمهوری اسلامی به نقطهای نزدیک میشود که عبور از آن نقطه احیای برجام را بیمعنی میکند. منظور از این حرف، همان «نقطه گریز هستهای» است که کشورهای غربی از دودهه پیش تاکنون درباره آن هشدار میدهند. ظاهرا دولت جو بایدن در ابتدای کار خود، در اندیشه توافقی جامع با جمهوری اسلامی بود بهطوریکه تمام اختلافهای موجود بین دوکشور را در برگیرد و چشماندازی برای حل آنها ارائه دهد.
دستیابی به چنین توافقی حتی اگر ممکن هم بود، فرصتی طولانی را طلب میکرد. پیشرفت در صنعت هستهای ایران، اما «عنصر زمان» در مذاکرات را تحت فشار فزاینده قرار داد و طرف غربی را به یافتن راهحلی فوری برای این مساله خاص، جدا از سایر مشکلات و اختلافات بین طرفین متقاعد کرد.
بر همین اساس، اعضای گروه ۱+۵ طرحی را تدوین کردهاند که مشخصا کنترل برنامه هستهای ایران را در برابر لغو پارهای از تحریمهای اقتصادی آمریکا دنبال میکند. به باور آمریکا و متحدانش، اجرای فوری این طرح ضرورت حیاتی دارد چراکه عبور برنامه هستهای ایران از «خط قرمز» مورد نظر آنها بهمعنای بروز یک بحران عمیق و بیسابقه در منطقه خلیجفارس است که از یک سو، هیچکدام از طرفهای درگیر در بحران آمادگی روبهرو شدن با آن را ندارند و از سوی دیگر، هزینههای ناشی از بروز چنین بحرانی برای کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی خارج از حد تصور است.
بهاین ترتیب، دستیابی به توافق اتمی با ایران برای آمریکا و متحدان اروپاییاش در شرایط کنونی، ضرورتی عاجل است و این موضوع نباید تحتتاثیر دیگر تحولات منطقهای و جهانی مانند اقداماتی شبیه سوءقصد به جان سلمان رشدی قرار گیرد. با این حال، این ضرورت عاجل، بهمعنای بیتفاوتی آمریکا و اروپا به سایر حوزههای اختلافشان با جمهوری اسلامی نیست. به تصور آنها اگر در گام نخست توافقی برای مهار برنامه هستهای ایران به دست آید، فرصت برای رسیدگی به سایر اختلافات پیش خواهد آمد.
در توضیح گزاره دوم هم میتوان گفت؛ اطلاعاتی که تاکنون پلیس و مقامهای قضایی آمریکا درباره ضارب سلمان رشدی نشر دادهاند، حکایت از دور نگه داشتن جمهوری اسلامی از مظان اتهام دراینباره است. آنها گرچه به وجود نشانههایی حاکی از هواداری هادی مطر از جمهوری اسلامی و گروههای حامی آن در خاورمیانه اشاراتی داشتهاند، اما بر عدم وجود شواهدی دال بر سازماندهی گروهی عملیات سوءقصد و فردی بودن اقدام هادی مطر نیز تاکید کردهاند.
در کنار این موضوع، رهبران کشورهای غربی ازجمله جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در پیامهای خود درباره سوءقصد به جان سلمان رشدی، هیچکدام از فتوای معروف رهبر فقید انقلاب ایران در مورد واجبالقتل بودن نویسنده کتاب آیات شیطانی سخنی به میان نیاوردهاند. این موضوع بهخودیخود گواه آن است که رهبران غربی بهرغم انتقاد برخی نهادهای مخالف جمهوری اسلامی در کشورهای خود، علاقهای به ایجاد پیوند عملی بین فتوای معروف و سوءقصد به سلمان رشدی ندارند و ترجیح میدهند این ماجرا بر مذاکرات هستهای سایه نیندازد. بر این مبنا میتوان گفت که در شرایط کنونی، حمله به سلمان رشدی تاثیری بر احیای احتمالی توافقنامه برجام ندارد و چنانچه توافقی نیز در این زمینه بهدست نیاید، نتیجه عدم توافق دوطرف در مورد محتوای توافقنامه است.
با این همه نباید فراموش کرد که در صورت عدم دستیابی دوطرف به توافق هستهای، همه موضوعات اختلافی بین آنها ازجمله ماجرای حمله به سلمان رشدی، ابعاد تبلیغاتی تازهای به خود خواهد گرفت و چهبسا وسوسه اعلام دخالت جمهوری اسلامی در این حمله در محافل غربی تشدید خواهد شد.