حسین انصاریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه «جریان اصلاحات یک جریان درون نظام است و خود را متعهد به نظام جمهوری اسلامی میداند»، گفت: تنها راه عبور از مشکلات موجود «اصلاحات» است.
دیدارنیوز: جریان اصلاحات چه برنامهای برای عبور از مشکلات موجود کشور دارد؟ آیا موانع درونی و بیرونی اجازه میدهد جریان اصلاحات برنامههای خود را عملی کند؟ آیا دولت و جریانی که امروز قدرت را در کشور به دست گرفتهاند اجازه میدهند برنامههای جریان اصلاحات اجرایی شود؟
برای پاسخ به این سوالات با حجتالاسلام حسین انصاری راد، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتگو کردهایم.
انصاریراد معتقد است: «جریان اصلاحات یک جریان درون نظام است و خود را متعهد به نظام جمهوری اسلامی میداند. هر جریانی که در درون نظام قرار دارد و میتواند به عبور کشور از مشکلات موجود کمک کند باید مورد استفاده قرار بگیرد. آرمان اصلی انقلاب اسلامی و توصیههای حضرت امام (ره) همواره انتخاب و مشارکت مردم بوده و بارها به این نکته تأکید شده است. راهی به جز شکلگیری یک مجلس قوی وجود ندارد.» در ادامه ماحصل این گفتگو را میخوانید.
جریان اصلاحات همواره مدعی برنامه محوری و جریانسازی بوده است. در شرایط کنونی که کشور با مشکلاتی مواجه است جریان اصلاحات چه برنامه و آلترناتیوی برای عبور از مشکلات کنونی دارد؟
در شرایط کنونی کشور با مشکلات متعددی مواجه است. جریان اصلاحات نیز در حال رصد شرایط کشور و فعالان سیاسی اصلاحطلب همواره دیدگاههای خود را در زمینه مدیریت کشور بیان کردهاند. بنده معتقدم تنها راه عبور کشور از مشکلات موجود اصلاحات است و گفتمانی که امروز از اصلاحات وجود دارد میتواند باعث عبور کشور از مشکلات موجود شود. منظور بنده از اصلاحات نیز اصلاحات در زمینههای مختلف، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. در گفتمان اصلاحات آموزههایی وجود دارد که میتواند مسیرهای جدیدی را پیش روی مدیریت کشور باز کند. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که فضا و فرصت کافی به اصلاحطلبان برای بروز و ظهور گفتمان خود داده شود. به هر حال در شرایط کنونی احزاب اصلاحطلبی در کشور وجود دارند که دارای برنامه و ایده برای مدیریت کشور هستند. دولت اگر میخواهد در روند مدیریت کشور نتایج بهتری به دست بیاورد باید از ظرفیتهای عظیمی که در جریان اصلاحات وجود دارد استفاده کند. جریانی که امروز قدرت را در کشور در دست گرفته باید به این جمعبندی برسد که آلترناتیوی برای عبور از مشکلات موجود به جز اصلاحات در زمینههای مختلف وجود ندارد. اگر قرار است مردم در انتخابات آینده مشارکت بالایی داشته باشند از امروز باید به فکر بود و تلاش کرد سرمایه اجتماعی را افزایش داد تا به واسطه این سرمایه اجتماعی شاهد انتخاباتی پرشورتر در سال آینده باشیم.
در شرایطی که اصلاحطلبان از فضای قدرت دور شدهاند و تمایلی به استفاده از برنامههای اصلاحطلبی وجود ندارد اصلاحطلبان چگونه میتوانند در ساحت سیاسی تأثیرگذار باشند؟
جریان اصلاحات یک جریان درون نظام است و خود را متعهد به نظام جمهوری اسلامی میداند. هر جریانی که در درون نظام قرار دارد و میتواند به عبور کشور از مشکلات موجود کمک کند باید مورد استفاده قرار بگیرد. آرمان اصلی انقلاب اسلامی و توصیههای حضرت امام (ره) همواره انتخاب و مشارکت مردم بوده و بارها به این نکته تأکید شده است. راهی به جز شکل گیری یک مجلس قوی وجود ندارد. باید از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند این سوال را پرسید که در طول دوران نمایندگی خود به چه میزان مشکلات اساسی مردم را کاهش دادهاند و چه برنامهای برای حل مشکلات داشتهاند؟ با این وجود اصلاحطلبان باید اصلاحطلبی و مطالبهگری کنند و این موضوع باید در دستور کار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. اصلاحطلبان باید در مسیری گام بردارند که مورد درخواست مردم است. امروز ملت ایران به دنبال صلح و تعامل مثبت با جهان است. مردم به دنبال این هستند که یک موازنه بین رابطه ایران با غرب و شرق وجود داشته باشد. اصلاحطلبان نیز باید دغدغههای مردم را در این زمینه دنبال کنند و به مطالبهگری از دولت برای تحقق مطالبات مردم بپردازند. امروز مردم کشور به دنبال اصلاح امور هستند و این وظیفه اصلاحطلبان است که در این راستا صدای مردم باشند. باید بین اصلاحطلبی و براندازی تفکیک قائل شد. اصلاحطلبان به دنبال اصلاح ساختارها به سود مردم و کشور هستند و هیچگاه به دنبال براندازی نبودهاند. اصلاحطلبان باید برای شرایط امروز کشور برنامه داشته باشند و برای مشکلات راهحل ارائه کنند. یکی از ویژگیهای بارز یک جریان فکری و سیاسی این است که در مقابل مشکلات و چالشها راهحل ارائه کند و تلاش کند در روند فعلی اصلاح ایجاد کند تا مشکلات کشور حل شود. به همین دلیل نیز اصلاحطلبان باید با رصد مشکلات فعلی تلاش کنند برای آنها راهحل ارائه کنند.
دولـــت چگونه میتواند از برنامههای اصلاحطلبـــان برای مدیریت کشــور بهره ببرد؟ در چنین شرایطی جریان اصلاحــات چه رسالتی باید برای خود قائل باشد؟
واقعیت این است که جریان اصلاحات نیز با پراکندگی مواجه شده و مانند گذشته از انسجام لازم برخوردار نیست. دلیل اصلی این موضوع نیز فشارهایی است که از بیرون به جریان اصلاحات وارد شده است. به هر حال یک جریان سیاسی برای امیدواری به آینده حداقل باید این شرایط را داشته باشد که در انتخابات کاندیدا معرفی کند. این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ این اتفاق برای جریان اصلاحات رخ نداد و جریان اصلاحات نتوانست گزینههای مورد نظر خود را برای مدیریت کشور معرفی کند. این اتفاق تأثیر زیادی روی ناامیدی و پراکندگی جریان اصلاحات داشت. بدون تردید اگر جریان اصلاحات با گزینههای اصلی خود در انتخابات حضور پیدا میکرد شرایط تغییر میکرد و انگیزهها برای آینده بیشتر میشد. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اتفاقاتی رخ داد که در فضای سیاسی کشور تأثیر زیادی گذاشته است. هنگامی که در این انتخابات فردی مانند علی لاریجانی که سالها به نظام خدمت کرده و نیروی متعهدی به نظام بوده رد صلاحیت میشود شرایط به شکلی رقم میخورد که در میزان مشارکت تاثیر میگذارد. از سوی دیگر گزینههای جریان اصلاحات نیز رد صلاحیت شدند که این عامل در بدنه جریان اصلاحات برای مشارکت در انتخابات بی انگیزگی ایجاد کرد. اصلاحطلبان درباره سیاست خارجی و موضوع برجام دارای دیدگاههایی هستند که میتواند به رفع مشکلات کنونی کمک کند. اصلاح طلبان بر این باور هستند که برای به نتیجه رسیدن برجام باید مذاکره کرد. امروز یکی از چالشهایی که در جامعه ایجاد شده موضوع حجاب و گشت ارشاد است. برخی اقداماتی که در این زمینه صورت میگیرد موجب آسیب میشود.
اصلاحطلبان از درون با چه چالشهایی مواجه هستند؟ چالشهای درونی به چه میزان در برنامه ریزی برای آینده تأثیرگذار خواهد بود؟
یکی از چالشهایی که جریانهای سیاسی کشور با آن مواجه هستند اقدامات اصلاحی متناسب با شرایط امروز جامعه است. این وضعیت تاحدودی در جریان اصلاحات نسبت به جریان اصولگرایی بهتر است. با این وجود جریان اصلاحات باید تلاش کند خود را با دغدغههای نسل جدید تطبیق بدهد. امروز برخی در داخل کشور به شرق تکیه کرده و با غرب دشمنی میکنند. این وضعیت یکی از عواملی است که برای کشور مشکل ایجاد میکند. ما در زمینه سیاست خارجی در برخی موارد با اشتباهاتی مواجه بودیم که باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. امروز روسیه در وضعیت تحریم قرار دارد و چیزی هم ندارد که به ما بدهد. تنها چیزی که دارد نفت و گاز است که در این زمینه نیز رقیب ایران به شمار میرود. به همین دلیل ایران باید خود را از دشمنی با غرب خلاص کند تا بتواند نفت و گاز خود را راحتتر بفروشیم و از سوی دیگر بتوانیم از تکنولوژی غرب استفاده کند. ایران باید با همه کشورهای جهان به مصالحه زندگی کند و همان سیاست موازنه منفی که دکتر مصدق میگفت را دنبال کند. ما درگذشته در برخی سیاستهایخود اشتباه کردهایم. همه دولتها در دوران خود اشتباهاتی دارند و این وضعیت طبیعی است. بااینوجود نکته مهم این است که باید درک کنیم و بپذیریم که در برخی زمینهها اشتباه کردهایم تا بتوانیم آن را اصلاح کنیم. بهعنوانمثال ما در برخی رویکردها در عرصه بینالمللی اشتباه کردهایم. ایران دارای منابع متعدد طبیعی و سرمایه عظیم انسانی است و کشور فقیری به شمار نمیرود. درنتیجه وضعیت زندگی مردم ثروتمندی مانند ایران نباید چنین باشد که بهسختی دغدغههای معیشتی خود را مرتفع کنند. نکته دیگر اینکه برای همه ما اثباتشده که برخی از مدیران توانایی مدیریت را ندارند و نباید در چرخه مدیریت کشور حضور داشته باشند. بااینوجود همچنان مشاهده میکنیم برخی از این مدیران در جایگاه خود باقیماندهاند. من همواره به دنبال ثبات و استحکام نظام بوده و هستم و دغدغههایی که مطرح میکنم به دلیل دلسوزی و از سر خیرخواهی است. نباید اقداماتی صورت بگیرد که کشورهای دیگر ایران را بهعنوان دشمن خود قلمداد کنند و از آن هراس داشته باشند. این وضعیت هم در منطقه و هم در عرصه بینالمللی باید مورد توجه قرار بگیرد.