آنچه برای میرسلیم اتفاق افتاده، در میان سیاستمداران ایران بیسابقه نیست. چند روحانی شناختهشده در ایران نیز فرزندانی داشتند که در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، عضو گروههای مسلح مخالف نظام شده بودند. مشهورترین آنها، «احمد جنتی» دبیر فعلی شورای نگهبان است که فرزند او «حسین»، از اعضای شناختهشده مجاهدین خلق در استان اصفهان بود.
دیدارنیوز: مخالفت فرزندان با خطمشی سیاسی پدران، شاید برای بسیاری از سیاستمداران دنیا رخ داده باشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما گاهی این رویارویی، به تقابل میانجامد.
درباره آقازادههای اصولگرایان که خبرساز شدند
مخالفت فرزندان با خطمشی سیاسی پدران، شاید برای بسیاری از سیاستمداران دنیا رخ داده باشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما گاهی این رویارویی، به تقابل میانجامد. عطاءالله مهاجرانی در رمان «سهرابکشان»، به تقابل فرزندان و پدران آرمانخواه اشاره میکند و با تمثیل آوردن از داستان «رستم و سهراب»، قصه خود را پرورش میدهد. ابراهیم حاتمیکیا نیز در بعضی فیلمهای خود، بهخصوص به «نام پدر» و «موج مرده»، تصویر جوانانی را که علیه ارزشهای پدر خود طغیان کرده اند، بهتصویر میکشد. عباس معروفی نیز در رمان «فریدون سه پسر داشت»، صراحتا از تقابل فکری یکی از اعضای موتلفه با فرزند مارکسیست خود نوشته است. ماجرایی که چند سال بعد از انتشار کتاب و چهار دهه بعد از عبور جامعه از تقابل مارکسیستها و بازاریها، حالا لباس واقعیت پوشیده است.
فرزندان مقابل پدران، از جنتی تا میرسلیم
هفته گذشته گفته شد که فرزند «مصطفی میرسلیم»، نماینده مردم تهران در مجلس و رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه، در زندان است. خود میرسلیم هم این خبر را تایید کرد و گفت «مهدى» ظاهراً پس از دو سال مراقبت، در تیرماه١٣٩٨ بازداشت و در بهمن۱۳۹۸، بهاتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس محکوم شد و پس از درخواست تجدیدنظر و قطعى شدن حکم، در بهمن١٣٩٩ به زندان اوین برده شد. او در ادامه افزود: «منافقین (مجاهدین خلق) با شناسایى و سوءاستفاده از نقطهضعف مهدى، او را شکار کرده و به دام انداخته و سعى کردند از او اطلاعاتی بهدست آورند؛ البته، چون مهدی فاقد هرگونه اطلاعات طبقهبندىشده بوده است، موفقیتى جز بهدام انداختن او بهدست نیاوردند.»
فرزند میرسلیم پیش از این هیچ فعالیت شناختهشده سیاسی و اقتصادی نداشت. برخی رسانهها نوشته اند او کارمند صداوسیما بوده و ظاهرا تنها مصاحبهای که از او موجود است، با باشگاه خبرنگاران جوان در تابستان سال۹۶ بوده که بیشتر درباره پدرش، مصطفی میرسلیم، صحبت کرده است.
البته آنچه برای میرسلیم اتفاق افتاده، در میان سیاستمداران ایران بیسابقه نیست. چند روحانی شناختهشده در ایران نیز فرزندانی داشتند که در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، عضو گروههای مسلح مخالف نظام شده بودند. مشهورترین آنها، «احمد جنتی» دبیر فعلی شورای نگهبان است که فرزند او «حسین»، از اعضای شناختهشده مجاهدین خلق در استان اصفهان بود که در سال۶۱ در درگیری با ماموران کشته شد. همسر او بعدا به عراق رفت و او هم در عملیات مرصاد کشته شد.
«محمد محمدی گیلانی» فرد دیگری بود که دو فرزند او، عضو مجاهدین خلق شدند و هر دو در سالهای اولیه انقلاب کشته شدند. محمدرضا سرشار، در سایت شخصی خود مینویسد: «چنین مشهور بود که دو تن از پسرانش را به سبب فعالیتهای ضدانقلابی، شخصا به اعدام محکوم کرد و هنگامیکه استنکاف ماموران تحت امر خود را از اجرای این حکم، لابد از نظر خودشان مهیب، دید، برخاست تا بهدست خود این حکم را اجرا کند. تنها در این هنگام بود که آن ماموران- برای آنکه پسرانی بهدست پدر خود اعدام نشوند- بهناچار تن بهاجرای این احکام دادند.» محمدی گیلانی در آن زمان رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی بود. البته برخی چهرهها این روایت را زیر سوال برده اند و روایتهای دیگری مطرح کردهاند. مثل اینکه فرزندان آقای گیلانی هنگام فرار از مرزهای کشور، با خوردن سیانور، خودکشی کردهاند. محمدی گیلانی تا واپسین روزهای عمر در مسئولیتهای مختلفی حضور داشت؛ ازجمله عضو مجلس خبرگان رهبری بود.
برای چهل سال، خبری از عضویت فرزندان شخصیتهای موثر کشور در مجاهدین خلق نبود که بار دیگر، فرزند میرسلیم، بهخاطر همکاری با این سازمان ترویستی، به زندان افتاد.
فرزندان، مخالف پدران
البته در این سالها، بعضی دیگر از مقامات سیاسی کشور نیز، با مسئله اختلافنظرهای خانوادگی مواجه شده و فرزندان خود را در موضع انتقادی دیدهاند. بااینحال، نسل جدید فرزندان معترض، بهجای پیوستن به گروههای مسلح، فعالیتهای مدنی را در پیش گرفتهاند. مشهورترین این چهرهها، شاید «فاطمه صادقی» باشد. فاطمه صادقی، پژوهشگر و کنشگر ایرانی در حوزه حقوق زنان و یکی از فرزندان «صادق خلخالی» است و دکترای علوم سیاسی دارد. او سالهاست به ترجمه، تالیف و سخنرانی درباره حقوق زنان میپردازد.
«مهدی خزعلی» فرزند آیت الله «ابوالقاسم خزعلی» نیز از دیگر چهرههای مشهوری است که خطمشی سیاسی متفاوت از پدر خود برگزیده است. رفتارهای خزعلی و انتقادات او به سیستم تا جایی پیش رفت که پدر او از فرزند اعلام برائت کرد. انسیه خزعلی گفته که خطاهای برادر دیگرم، حقیقتا پدرم را زجر داد. با اینکه سعی میکردند به روی خودشان نیاورند، ولی ما خیلی خوب رنج پدر را لمس میکردیم. البته خواهران مهدی، رفتار برادر را در پیش نگرفتند و خواهران خزعلی، کبری و انسیه، امروز مسئولیتهای مهمی دارند. مهدی خزعلی هم تا زمانیکه منتقد سیستم نشده بود، چهرهای همسو با اصولگرایان به شمار میرفت و حتی ازسوی روشنفکران، متهم به ارتباط با نهادهای امنیتی میشد.
«نرگس کلهر»، فرزند «مهدی کلهر»، مشاور رسانهای احمدینژاد و مشاور صداوسیما، نیز دیگر چهره اصولگرایی است که خطمشی پدر خود را نمیپسندید. او البته بعد از خروج از ایران برای حضور در یک جشنواره سینمایی، اعلام کرد که قصد بازگشت به کشور را ندارد. «برای این از ایران خارج شدم تا بگویم من خودم هستم. زیر تاثیر نام هیچکس نیستم و باید بگویم که در اولویت اول میخواهم فیلم بسازم.»
سرنوشت تراژیک
در میان افرادی که منتقد تفکر پدر خود بودند، دو نفر هم سرنوشتی تراژیک داشتند. یکی «محسن روحالامینی» بود که سال۸۸ در اعتراض به نتایج انتخابات بازداشت شد و بر اثر حوادثی که در زندان کهریزک برای او رخ داد، جان سپرد. پدر او، عبدالحسین روحالامینی، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضایی، از چهرههای شناختهشده اصولگرا است که در جریان حمله به سفارت آمریکا در سال۵۸ نیز دست داشته است. او درحالحاضر، نماینده تهران در مجلس است.
فرد دیگر، «احمد رضایی» است. احمد رضایی، پسر «محسن رضایی» در سال ۱۳۷۷، از طریق دوبی به آمریکا رفت و در آنجا اظهارات تندی در مورد مقامهای جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد. وی سال۸۴ در سکوت خبری به تهران بازگشت و دیگر خبری از او نبود تا اینکه در سال۹۰ اعلام شد که او درگذشته است. مرگ احمد رضایی نیز با حواشی زیادی روبهرو شد. رئیس پلیس دبی در بیانیه ای، درباره مرگ احمد رضایی در یکی از هتلهای دبی اعلام کرد: «متوفی با استفاده از یک گذرنامه آمریکایی (با تابعیت آمریکایی)، به نام مستعار «تام. جی اندرسون» و بهعنوان یک بازرگان آمریکایی وارد دبی شده بود. او نام واقعی خود را اعلام نکرده بود. نتیجه بررسیها در آزمایشگاههای جنایی نشان میدهد دلیل مرگ احمد رضایی ۳۵ساله، مصرف بیش از اندازه داروی ضدافسردگی بود. در این وضعیت و از بعد جنایی، این ماجرا و شکوتردیدها درباره این حادثه منتفی میشوند.»، اما بازپرس ویژه قتل تهران گفته بود شواهدی وجود دارد که نشان میدهد احمد رضایی به قتل رسیده است. محسن رضایی معتقد بود موساد فرزند او را به قتل رسانده است؛ بااینحال مشخص نشد دلیل حضور احمد رضایی در دوبی با گذرنامه آمریکایی، چه بوده است. برخی گمانها بر این است که در دهه هشتاد، همزمان با مهاجرت اول احمد رضایی به آمریکا؛ ابراهیم حاتمیکیا فیلم «موج مرده» را با وام گرفتن از اختلافات میان محسن رضایی و فرزندش ساخته بود.
بهخاطر یک مشت دلار!
«پدران قطعه زمینی پی معبد هشتند، پسران میوه ممنوعه در آن میکشتند!» محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی، این بیت را در توصیف دوره اول حکومت طالبان بر افغانستان سروده است؛ دورانی که نیروهای افغانستانی با شعارهای تند مذهبی، قدرت را در دست گرفته بودند، اما نسل بعدی آنها، راه دیگری در پیش گرفتند. حکایت این روزهای ایران هم بیشباهت به افغانستان نیست. در قوانین ایران، قانونی برای محدود کردن فرزندان مقامات ارشد از فعالیتهای اقتصادی وجود ندارد؛ اینکه در سایر کشورها چه تمهیداتی در نظر گرفته میشود، در این مقال نمیگنجد؛ البته شورای شهر دوره قبل و دوره فعلی تهران، قوانینی تصویب کردند که حضور بستگان مقامات را در مسئولیتهای شهرداری تهران، محدود میکنند، اما سایر ارگانهای دولتی چنین قوانینی ندارند. سوءاستفاده فرزندان مقامات، همواره سوژه رسانههای آن سوی آب بوده است، اما در داخل نیز گاهی این مسائل مطرح شده است. حتی صادق لاریجانی در نامه مشهور خود به آیت الله یزدی نوشته بود: «بنده سینهام خزانهالاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم.» جالب اینجاست که کانال تلگرامی آمدنیوز، تهمتهایی را علیه دختر «صادق لاریجانی» مطرح کرده بود که البته هیچ رسانه مستقل و معتبری، آن اخبار را تایید نکرد.
یکی از قدیمیترین پروندههای مرتبط با فرزندان مسئولین، به دهه هشتاد بازمی گردد. در آن زمان نام «ناصر واعظ طبسی»، پسر «عباس واعظ طبسی»، تولیت آستان قدس رضوی در دهه۱۳۸۰ در پرونده «المکاسب» مطرح شد. درنهایت دادگاه، ناصر واعظی طبسی و دیگر متهمان را تبرئه کرد. اما در زمان برگزاری دادگاه، بسیاری از نهادهای مدنی، مثل تشکلهای سیاسی دانشگاهها بیانیههای اعتراضی صادر کردند.
در سالهای اخیر، در میان اصولگرایان، مشهورترین چهرهای که بهخاطر مسائل مالی دادگاهی شد و مورد توجه رسانهها هم قرار گرفت، «یاسین رامین»، فرزند «محمدعلی رامین» معاون مطبوعاتی احمدینژاد بود. یاسین رامین در دادگاه بدوی به ۱۷سال زندان و ردمال دو میلیون یورویی محکوم شده بود، اما سرانجام دادگاه تجدیدنظر که بعد از ریاست جمهوری رئیسی برگزار شد، حکم به تبرئه رامین داد. یاسین رامین بعد از تبرئه از کشور خارج شد و به همسرش، «مهناز افشار» پیوست. گفته میشد تخلفات مالی رامین بهخاطر واردات شیرخشک آلوده بوده است؛ گرچه فرزند مشاور محمود احمدینژاد، همواره این اتهام را رد کرده است. محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی دولت احمدینژاد بود که بهخاطر انکار هولوکاست، چهرهای مورد توجه هم محسوب میشد. اما او سالهاست از عرصه سیاست ایران کنار رفته است. رامین آخرینبار خرداد۹۶ در مناظره با صادق زیباکلام، در دانشگاه مشهد رویت شده است.
استانداران احمدینژاد
چهره دیگری که بعد از ماجراهای فساد فرزندش منزوی شده است، «علی محمد آزاد»، استاندار سابق همدان در دولتهای نهم و دهم (محمود احمدی نژاد) است. «امیرحسین آزاد» فرزند او در دادگاه گفته بود بنده جوانی بودم در منطقهای بسیار محروم. اینکه در ایلام شعبه ایجاد کردم، بهدلیل نفوذ پدر من نبود، بلکه بهخاطر ایجاد اشتغال بود چراکه ۴۰۰کارمند داشتم. نیت من، ایجاد شغل بود. سرانجام امیرحسین آزاد بهجرم اخلال عمده در نظام اقتصادی و همچنین جعل و استفاده از سند مجعول محکوم شد؛ او بابت اخلال به ۲۵سال حبس بهعلاوه ضبط کلیه اموالی که از طریق خلاف قانون تحصیل کرده است، تحمل ۷۴ضربه شلاق در انظار عمومی و همچنین بابت جعل و استفاده از سند مجعول، هر کدام به تحمل سه سال حبس تعزیری و محرومیت از کلیه خدمات دولتی محکوم شد.
«احسان محسنی ثانی» فرزند «محمدرضا محسنی ثانی»، استاندار لرستان در دولت احمدینژاد و نماینده سابق سبزوار، دیگر چهرهای بود که در پرونده پدیده شاندیز، بابت اتهام معاونت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور به تحمل ۱۵سال حبس و ردمال محکوم شد.
از فرزند سرلشکر تا فرزند قاضی
یکی دیگر از چهرههایی که دیدن فرزندش در دادگاه مفاسد اقتصادی تعجببرانگیز بود، سرلشکر «عطاءالله صالحی» بود. اسفند۹۸ «عمار صالحی» فرزند سرلشکر عطاءالله صالحی، بهاتهام معاونت در اخلال در نظام اقتصادی در سال۹۸ به تحمل ده سال حبس و محرومیت دائم از خدمات دولتی محکوم شد. سرلشکر صالحی در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵ فرمانده کل ارتش بود و از ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، جانشینی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشت. البته بعد از دادگاههای فرزندش، بهعنوان مشاور فرماندهی کل نیروهای مسلح در امور ارتش فعالیت میکند.
فرزند بعضی دیگر از مقامات نیز در پروندههای اقتصادی محکوم شدهاند؛ مانند «محمد دری نجفآبادی»، فرزند «قربانعلی دری نجفآبادی»، اولین دادستان کل کشور، که متهم ردیف سی ام پرونده شهرام جزایری بود یا «مهدی مقتدایی»، فرزند «مرتضی مقتدایی» دادستان سابق کل کشور که متهم ردیف بیست و هشتم همان پرونده بود. مقتدایی به یکونیم سال زندان، رد اصل مال و دری نجفآبادی به یک سال زندان محکوم شد. درنهایت، اما گزارشی درباره به زندان رفتن آنان منتشر نشد.
شایعهسازی مخالفان؟!
در کنار موارد بالا که کار به دادگاه کشیده شده است، برخی مسئولان نیز در سالهای اخیر، با شایعه فساد فرزندان خود دستوپنجه نرم میکردند. مثلا در حاشیه پرونده بانک سرمایه به نام «باقر هاشمی شاهرودی»، فرزند «محمود هاشمی شاهرودی» نیز اشاره شده است که واسطه آشنایی احمد هاشمی شاهرودی و محمد امامی بوده است. «عباس پالیزدار» نیز که در دهه هشتاد بهخاطر افشاگری علیه برخی مقامات مشهور شد، ادعا کرده بود «حمید یزدی»، فرزند «محمد یزدی» رئیس سابق قوهقضاییه، در بعضی پروندههای فساد اقتصادی موثر بوده است. اتهامی که جز صحبتهای پالیزدار، مدرک دیگری درباره آن وجود ندارد.
یکی دیگر از مشهورترین این افراد، «محمدباقر قالیباف» است. بعضی اعضای دوره قبلی شورای شهر تهران، بهدنبال آن بودند که «الیاس قالیباف» در استفاده از زمینهای شهرداری تهران برای ساخت یک مدرسه غیرانتفاعی، تخلفاتی صورت داده است و حتی در مقطعی در سال۹۳، شایعه بازداشت او در رسانهها منتشر شد. بااینحال، الیاس قالیباف همواره از کسانی که او را متهم اقتصادی خوانده اند، شکایت کرده است. از طرفی، گویا شهرداری و شورای شهر تهران نیز در دوره قبل، شکایتی علیه الیاس قالیباف و موسسه شمسالشموس مطرح میکنند که تا پایان دوره قبل، به آن رسیدگی نشده بود. قالیباف چند هفته قبل هم بهخاطر سفر دخترش به ترکیه، مورد انتقاد شبکههای اجتماعی قرار گرفته بود.
محسن جعفری؟
در دادگاه بانک سرمایه، در کنار حسین هدایتی و عمار صالحی، یک نام دیگر هم مطرح شد. «محسن جعفری نجفآبادی» که گفته شد فرزند «محمدعلی جعفری»، فرمانده وقت سپاه است. البته این خبر در رسانههای رسمی کشور منتشر نشد، اما رسانههای آنسوی آب و کانالهای تلگرامی منتسب به جریان عدالتخواه، بر این خبر اصرار داشتند و با وجود نشر این شایعه، از طرف سپاه یا خود عزیز جعفری، این خبر هنوز تکذیب نشده است.
«حسین منتظری» فرزند «محمدجعفر منتظری»، دادستان کل کشور و رئیس دادگاه ویژه روحانیت نیز، دیگر نامی است که بارها و بارها در شبکههای اجتماعی مطرح شده است. او زندگی بسیار لاکچریای برای خود دارد و در مقطعی، تصاویر آن را در اینستاگرام، منتشر میکرد. همچنین در یک شرکت با سینا کمالخانی، منتخب مردم تفرش در مجلس که بعد از پیروزی، صلاحیتش رد شد، شراکت داشت. همچنین برخی از فعالان فضای مجازی معتقد بودند که نام او در پرونده «هفتتپه» نیز برده شده است. البته این مورد هم تکذیب یا تاییدی توسط نهادهای رسمی نداشته است.
در پرونده بابک زنجانی نیز دو، سه بار شایعه بازداشت یا احضار «علاالدین بروجردی» نماینده بروجرد و فرزندش (که نامی از او برده نشده بود) در فضای مجازی پیچید. این بار البته قوهقضاییه بازداشت را تکذیب کرد، اما گفت افرادی بهعنوان مطلع به دادگاه احضار شدهاند. «جواد کریمی قدوسی» (نماینده مشهد) نیز ادعا کرده بود یکی از فرزندان «علاء الدین بروجردی» با نام مستعار «علی وفایی لاری» فعالیت میکند و نام دو فرزند این نماینده مجلس نیز در کیفرخواست وجود دارد. بعد از آن هم نامهنگاریها، شکایتها و بگومگوهای زیادی بین بروجردی و کریمی قدوسی رخ داد. طیف تندروی اصولگرایان، بارها از پروندههای مطرح درباره فرزندان و نزدیکان چهرههای سیاسی مخالف در تبلیغات سیاسی خود بهره بردهاند. مغازه لباسفروشی یک وزیر دولت روحانی، زمینه حملات تند قالیباف علیه او شد و در سال۸۸ نیز احمدینژاد برای تخریب میرحسین، به فرزند ناطق نوری اشاره کرد. نه فرزند ناطق نوری، نه فرزند فخرالدین دانشآشتیانی در هیچ دادگاهی محاکمه نشدند. در مقابل بهنظر میرسد اصولگرایان عادت به افشاگری علیه رفقای خود ندارند؛ چنانچه پرونده فرزند میرسلیم هم تا زمانی که به رقابت با پژمانفر در کمیسیون اصل۹۰ نپرداخته بود، دو سال در سکوت باقی مانده بود.
میثم سعادت - روزنامه هممیهن