انتشار فیلم مرگ ماهیهای تالاب انزلی، تصویر آشنایی بود، زیرا درست چند ماه پیش ماهیهای تالاب هورالعظیم به این سرنوشت دچار شدند، اما نه آن اتفاق برای مسوولان محیط زیست مهم بود نه این اتفاق!
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: گرچه علت خشک شدن و نابودی یک یک تالابهای کشور از شمال گرفته تا جنوب مربوط به تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالی است، اما تاثیر عوامل انسانی را نباید و نمیتوان در بروز شرایط این تالابها نادیده گرفت. مهمترین دلیل آن نیز عدم مدیریت درست منابع آبی و تامین حقابه تالابها توسط وزارت نیرو است، موضوعی که سالهاست همه درباره آن صحبت میکنند و وقتی بحران آب بیخ گلوی منابع مهم آبی استانها یا کشور را میگیرد همه به دنبال این هستند که این مشکل را به گردن دیگری بیندازند از این رو یک روز وزارت نیرو مقصر است، یک روز شرکت آب و نیرو و یک روز سازمان حفاظت محیط زیست، اما در نهایت همه سهمی در بروز این فجایع دارند و البته کسی پاسخگو نیست. در این میان انداختن همه قصور و کوتاهی به گردن طبیعت و نباریدن باران و وضعیت آب و هوایی بهترین فرار رو به جلو برای ارگانهای متولی است.
چیزی که در این میان فراموش میشود زنده بودن تالابها و ادامه حیات و از همه مهمتر حفاظت از آنهاست که برای اکوسیستم اهمیت زیادی دارد و به نوعی تالابها به عنوان پویاترین اکوسیستم دنیا شناخته میشوند؛ ممکن است این پرسش برای شما به وجود بیاید دلیل حفاظت این اهمیت چیست که باید گفت ۶ دلیل برای آن وجود دارد.
تالاب انزلی به عنوان عضو حیات بخش استان گیلان سالهاست که با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم میکند و تلاش برای زنده ماندن و جان دادن به موجوداتی که زندگی آنها به او بستگی دارد، بی وقفه بزرگترین هدف حیات آن بود، اما حالا خبر رسیده که مرگ ماهیهای این تالاب بخاطر کم عمق شدن سطح آب اتفاق افتاده است.
این وضعیت تنها مربوط به تالاب انزلی نمیشود، سایر تالابهای کشور هم شرایطی بهتر از این تالاب ندارند، البته پیش از مرگ ماهیها و آبزیان تالاب انزلی، این سرنوشت تلخ نصیب ماهیهای تالاب هورالعظیم شد که به دلیل کم آبی از بین رفتند و تنها برای چند روز خبرهای آن دست به دست شد و به فراموشی سپرده شد و حالا سرنوشت مشابهی برای آبزیان تالاب انزلی رقم میخورد، اما هر دو اتفاق یک پیام مشترک دارد بی توجهی و بی کفایتی مسئولان که سازمان محیط زیست به عنوان متولی حفظ تالابها مقصر اصلی این اتفاق هاست؛ هر چند که تجربه نشان داده که خشک شدن تالاب و دریاچههای کشور مانند دریاچه ارومیه اهمیت چندانی برای متولیان مدیریت محیط زیست کشور ندارد و تنها واکنش آنها برکناری عیسی کلانتری از ریاست ستاد دریاچه ارومیه بود!
نخستین دلیلی که برای حفاظت از تالابها مطرح میشود حضور بیش از ۵۰ درصد تنوع زیستی جهان در تالابها است و اینکه تالابها به عنوان یکی از امنترین محلها برای پرندگان کنار آبزی بوده و همه ساله با مهاجرت پرندگان در سراسر دنیا، تالابها از این پرندگان مهاجر میزبانی میکنند و از طرف دیگر نقش تعیینکننده تالابها در کاهش سیلاب است، زمانی که رودخانههای خروشان حجم بالایی از رسوبات را با خود میآورند، وجود تالابها قبل از ورود آب به دریاچهها باعث کنترل سیلاب میشود و به این ویژگی کمک تالابها به احیای سفرههای آب زیرزمینی اگر اضافه شود اهمیت آن بیش از پیش عیان میشود، تالابهایی که در پایین دست رودخانهها و حوضههای آبریز قرار دارند مانند یک مخزن جریانات سیلابی را ذخیره میکنند و ضمن کاهش تبعات آن، باعث تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشوند.
شاید جالب باشد بدانید که تالابها در جذب کربن و کاهش گازهای گلخانهای و حفظ خطوط ساحلی در برابر آب و هوای طوفانی تاثیر زیادی دارند؛ تالابها به صورت طبیعی کربن موجود در جو را ذخیره میکنند و از تمام کربن موجود روی زمین تقریباً ۳۰ درصد آن یعنی معادل دو برابر میزان کربنی که تمام جنگلهای جهان در خود ترسیب (ذخیره کربن در خاک و گیاه) کردهاند، در تالابها ذخیره میشود و از سوی دیگر تالابهای ساحلی مانند باتلاقها، مانگروها، بسترهای پوشیده از علفهای دریایی و صخرههای مرجانی مانند ضربهگیر عمل میکنند؛ آنها شدت امواج طوفان و سونامیها را کاهش میدهند و در نهایت تالابها در جلوگیری از خشکسالی هم نقش اساسی دارند، زیرا تالابها در طول فصول خشک در اقلیمهای کم آب، آب ذخیره شده در خود را آزاد میکنند، شروع خشکسالیها را به تأخیر میاندازند و کمبود آب را به حداقل میرسانند.
در نهایت باید دید که سازمان حفاظت محیط زیست برای سلسه اتفاق هایی مانند خشک شدن تالاب ها و دریاچه های کشور که منابع مهم زیست محیطی هستند چه تدبیری می اندیشید و آیا اساسا تدبیری برای اندیشیدن دارد یا نه ؟