
هفته گذشته نیز مثل همه هفتههای قبل پر از ماجراهای ریز و درشت در ایران و جهان بود و عوامالملک نیز از ترور شینزو آبه در ژاپن تا منع تراشیدن سر برای سربازان افاضات فرمودند.
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۱۷ تیر ۱۴۰۱
امروز جمعه خاصی بود. اکثر بزرگواران به روزهای اوجشان برگشتهاند و واقعا ثبت و ضبط همه افاضاتشان از عهده یک عوامالملک به تنهایی برنمیآید. ظاهرا غربیها هم متوجه این موضوع شدند و سعی کردند با ترور رییسالوزرای سابق ژاپن افکار عمومی را از توجه به افاضات بزرگواران منحرف کنند. اما من خاطراتم را مینویسم تا جلوی همین انحرافات و تحریفات گرفته شود. شینزو، رییسالوزرای سابق ژاپن در اثر ترور درگذشت. اواخر دوران ریاستالوزرایی سعی کرد ما را راضی کند که از سر تقصیرات غربیها بگذریم. نامه هم آورده بود اما ما باز نکرده، پس فرستادیم. نصیر، بزرگوار یاسوجی گفت که دشمن دنبال آن است که پاها و ساقهای نسوان برهنه شود. خیلی حالت خاصیست. نصیر به نکته مهمی توجه کرده است. اصلا بعضی وقتها همه چیز وقتی پاها و ساقها برهنه شوند شروع میشود. مجتبی، بزرگوار اصفهانی هم گفت بیحجابی یک جنگ آمریکاییست. عجب جنگ نرمی! اول پاها و ساقها را برهنه میکنند و بعد بیحجاب میشوند. امیدوارم ادامه پیدا نکند چون کار سخت میشود. احمد، بزرگوار تهرانی هم گفت که بسیاری از بیحجابها نسوان و متعلقین دزدها هستند. نشان میدهد خیلی نقشه پیچیدهای طراحی شده است. همانطور که ما مشغول جنگ با بیحجابها هستیم شوهران و پدرانشان مشغول دزدی میشوند و در آخر در حالیکه حواس ما با ساق و پای برهنه پرت شده، خودمان لخت و عور میمانیم. رستم، خواصالدوله امور مسکن و شهرسازی اعلام کرد که با بازدید سرزده قیمت مسکن را تنظیم خواهد کرد. کار نو و خوبیست. وقتی سرزده بازدید کنند قیمتها چون از قبل آمادگی نداشتند مجبور میشوند سریع تنظیم شوند. آقای سردار اعلام کرد ورود سگها به پارک ممنوع شده است. خوش به حال گربهها. میتوانند در امنیت کامل از پارکها استفاده کنند.
شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱
با ضربان قلب بالا و اضطراب از خواب پریدم. خواب دیدم یک توله ببر در حالیکه ریشتراشم را به دندان گرفته دنبالم میدود. نگران ریشتراشم بودم. بیست و سه سال است این موقع از سال به شکلهای مختلف خواب میبینم ریشتراشم را دزدیدهاند. پیامهایی که دیشب برایم در تلگرام ارسال شده بود را چک کردم. فیلمی از جلسه خواصالبد همدان برایم ارسال شده بود. حمید، خواصالبلد همدانی خیلی خوب و نمادین از وقتش در جلسه استفاده میکرد و همانطور که با تمرکز زیاد به مباحث گوش میداد با کاغذ موشک میساخت. پیام این صحنه را غربیها باید بگیرند. ما همه جا میتوانیم موشک داشته باشیم و از تحریمها نمیترسیم. عدهای در حال سر و صدا کردن در مورد دستگیری چند نفر مسالهدار بودند. گویا دو نفرشان مثلا فیلم میساختند و یک نفرشان هم مثلا اصلاحی بوده است. این سر و صداها اهمیتی ندارد. جلوی توطئه را از هر جا بگیری خوب است. حالا یک عدهای هم چند روزی شلوغ میکنند و بعد یادشان میرود. بعد از ظهر تصاویری از سریلانکا به دستم رسید. عدهای از عوام در خیابان جمع شدند و با همدیگر وارد کاخ ریاست خواصالدوله شدند. در اخبار اعلام شد عوام از شرایط اقتصادی ناراضی بودهاند. همین که ریاست خواصالبلدشان کاخ داشته نشان میدهد چقدر به شرایط اقتصادی عوامشان بیتوجه بودهاند. عاقبت کاخنشینی همین است. معلوم است خواصشان حتی یک بار هم از عوام نپرسیدهاند که ناهار خوردهاند یا نه؟ صحبتهای آقای امیر را خواندم. گفت وضع آمریکا و اروپا خیلی بدتر از ایران است اما دشمن سیاهنمایی میکند. جای نگرانی نیست. ما همه اینها را میدانیم و فریب دشمن را نمیخوریم. خود من بارها نوشتهام آمریکا و بقیه غربیها به زودی دچار فروپاشی میشوند. مجتبی، خواصالمله قم اعلام کرد طرح صیانت از عوام در برابر حیوانات خطرناک در حال بررسیست. اینکه خواصالمله طرحهای مختلفی برای صیانت از عوام در برابر چیزهای مختلف دارند باعث میشود شبها واقعا راحت بخوابیم. طبق این طرح جدید نگهداری از سگ نیاز به مجوز دارد. عالیست. البته باید طرح را دقیق بخوانم. شاید هنوز حیواناتی باشند که بدون مجوز بتوان از آنها نگهداری کرد. باید به خواص پیشنهاد بدهم یک طرح هم برای صیانت از خودشان در برابر عوام و سایر عوامل طبیعی و غیرطبیعی تهیه کنند. بالاخره نمیشود که فقط به فکر عوام باشند و از خودشان غفلت کنند.
یکشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۱
امروز تعطیل بود و در خانه ماندم. اخبار اوجگیری دوباره کرونا خیلی دست به دست میشود. عوام نباید نگران باشند. عصر ابراهیم است. همه چیز عادی و آرام است. کرونا در دوره حسن ترس داشت. تصاویر ماهوارهای از یک لکه سفید در شمال غرب کشور دیدم. فهمیدم که این همان جاییست که قبلا دریاچه ارومیه بوده. عیبی ندارد. هیچ چیز در جهان، دائم نیست. حتی دریاچه ارومیه. یک روز آمده و یک روز هم میرود. نتایج نظرسنجی توئیتری مهدی، مدیر روابط با عوام در وزارت امور ارتباطات را دیدم. هشتاد و شش درصد اعلام کرده بودند که برای مراقبت از فرزندانشان در فضای مجازی، مایل به استفاده از اینترنت ایمن نیستند. همین نظرسنجی ثابت میکند باید فکری برای صیانت فوری از عوام در برابر اینترنت ناایمن کرد. اصلا خوبی نظرسنجی از عوام این است که خواص میتوانند بفهمند اکثریت عوام چه چیزی میخواهند که خواص بتوانند خلافش عمل کنند. بالاخره صلاح عوام را خواص بهتر تشخیص میدهند. خبر اخراج هفت استاد دانشگاه طبابت کرمانشاه را به خاطر شرکت در رقص محلی در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان خواندم. حرکت درستی بوده است. دانشجو از استادی که برقصد هیچوقت حساب نخواهد برد. بدتر اینکه به شکل محلی هم رقصیدهاند. مصداق اقدام علیه امنیت ملیست چون به مسائل قومی دامن میزند. بعد هم اصلا استادی که باید طبابت درس بدهد چرا میرقص؟ فیلمی از مسابقات مشتزنی جوانان در مشهد به دستم رسید. در زمان اهدای مدالها سکو شکست و قهرمانان افتادند. احتمالا غربیها یا عواملشان در داخل دست داشتهاند و میخواستند دستاوردهای بزرگ احمد، بزرگوار مشهدی و بقیه خواص مشهد را با این ماجرا زیر سوال ببرند. البته یک امکان هم وجود دارد که چون مشتزنی رشته مسالهداریست این اتفاق به صورت قضا و قدری افتاده باشد تا برای علاقمندان به این رشته عبرت شود. مهم نیست. مشهد هنوز در همه چیز الگو و تراز است. رمان "گتسبی بزرگ" را خواندم و تمام کردم. چیزهای جالبی درباره اضمحلال جامعه آمریکا از همان صد سال پیش نوشته بود.
دوشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۱
قبل از بیرون رفتن از خانه یادداشت امیدبخش روزنامه بودجهبگیر را خواندم. نوشته بود که نمیشود گرانیها را انکار کرد ولی فرقش با گرانیهای دوره حسن این است که الان عوام دلایل گرانیها را میدانند و یارانه متناسب با آن را میگیرند و به آینده اقتصاد هم چشم امید دارند. کلمه به کلمه این یادداشت راست بود. میدانم که در عصر ابراهیم از هر زمان که یک نفر احساس نگرانی کرد، کافیست دو سال صبر کند تا همه مشکلات حل شود. دو سال چیزی نیست. میگذرد. در اخبار خواندم که تمامی متقاضیان رشته ریاضی در کنکور امسال پذیرفته میشوند. دستاورد بزرگیست. در عصر ابراهیم نگرانی داوطلبان رشته ریاضی و فیزیک برای کنکور رفع شد. بقیه داوطلبان هم دو سال صبر کنند تا نگرانیشان رفع شود. کوچکترها هم اگر چند سال صبر کنند شرایطی فراهم میشود که شاید دانشگاهها با خواهش و تمنا و التماس و پرداخت پول از ایشان بخواهند در کلاسها ثبتنام کنند تا دانشگاهها بیش از این تعطیل نشوند. از سر صبح اخبار ضد و نقیضی درباره سرمربی تیم ملی فوتبال منتشر میشد. سرمربی فعلی، بلافاصله تبدیل به سرمربی سابق شده بود اما در مورد سرمربی بعدی اختلاف نظر بود. قاعدتا باید ایرانی باشد. همه چیز ایرانیاش بهتر است. اصلا وقتی اسم ملی میآید باید قطعا ایرانی باشد. مثل خودروی ایرانی، واکسن ایرانی و.... گزارشی از خبرگزاری بودجهبگیر درباره واکنشهای اصلاحیون به بازداشت افرادی مثل مصطفی خواندم. گزارش خوب و دقیقی بود. اصلاحیون واقعا موجودات عجیبی هستند. درباره بازداشت چنین افرادی ادای متعجبها را درمیآورند و اعتراض میکنند. باید بدانند که اگر لازم باشد برای کاهش میزان تعجبشان میتوان برنامههای خاطرهانگیزی برایشان اجرا کرد. به نظر من که خوب است. نباید اجازه داد هر کس و گروهی پررو شود. حسین، خواصالمله رفسنجان گفت غربیها وقتی به ایران میآیند میگویند فکر میکنیم داریم در اروپا قدم میزنیم. یک لحظه ناراحت شدم. این همه تلاش کردهایم که کسی ما را با اروپا و غربیها اشتباه نگیرد. البته بقیه حرفهای حسین را که خواندم ناراحتتر شدم. گفت از ایران رهاتر و برهنهتر در دنیا جایی نداریم و عدهای به جای حمایت از قانون میگویند عوام گرسنهاند. من که جایی از دنیا را ندیدهام اما حسین قطعا همه جا را دیده و درست میگوید که ما از بقیه جاها برهنهتریم. واقعا تکاندهنده است. اینکه عدهای هم بگویند عوام گرسنه هستند و به این بهانه از قانون حمایت نکنند خیلی بدتر است. اولا که عوام خیلی هم سیرند و ثانیا به فرض هم که گرسنه باشند کسی با برهنگی سیر نشده است. بهتر است اول همه لباسهایشان را بپوشند که گرفتار سرماخوردگی و آفتابسوختگی نشوند بعد اگر کسی گرسنه بود خیلی مودب به حسین و بقیه خواص مراجعه کند تا بعد از اینکه لباسهایش را کنترل کردند و از ایمانش پرسیدند، نانش دهند. اگر غیر از این عمل شود چند صباح دیگر غربیها میخواهند بگویند ایرانیها همه دچار سرماخوردگی یا آفتابسوختگی هستند. آخر شب خبر پدر شدن ولادیمیر را در سن ۶۹ سالگی خواندم. قرار است یک صبیه جدید از یک متعلقه جدید داشته باشد. آموزنده و امیدبخش است. فکر میکردم با این مقاومتهای عوامالنسا باید قید بچهدار شدن و جوانسازی جمعیت را بزنم. اما ولادیمیر نشان داد که میتوان همزمان جوانسازی جمعیت و متعلقات را انجام داد. خوشبختانه هنوز خود من هم چند سالی از ولادیمیر جوانتر هستم و فرصت دارم. امشب با لبخند میخوابم.
سهشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱
امروز، روز نه به کشف حجاب اجباری بود. از گوشه و کنار اخباری درباره تجمعات خودجوش در ورزشگاهها و مکانهای عمومی داشتم که در آن همه نسوان اعلام کردند با کشف حجاب اختیاری مخالفند، چه رسد به اینکه اجباری هم باشد. فیلمی از سواحل فریدونکنار به دستم رسید. یکی از عوام و متعلقه و بقیه اهل بیتش با لباس داخل آب بودند. خوشبختانه رییس خواصالدوله در فریدونکنار همان موقع رسید و دستور داد برای تشکر از ایشان که با لباس وارد دریا شدهاند با قایق به صورت رایگان یک دور داخل دریا بزنند. خیلی خلاقانه و تاثیرگذار بود. حسنش این بود که لباسهای کل عوام ملبس حاضر در آب در زمان قایقسواری به دلیل برخورد باد و آفتاب خشک میشد. تصاویری از مترو مشهد به دستم رسید. بلدیه این شهر هم مثل رییس خواصالبلد فریدونکنار یک حرکت خلاقانه و تاثیرگذار برای حمایت از نسوان انجام داده و داخل واگنهای مترو مخصوص نسوان را رنگ صورتی زده بود. واقعا زیباست. واگنهایی که آقایان استفاده میکردند هم آبی بود. از همان رنگهایی برای واگنها استفاده کردهاند که اخیرا جوانانی که تازه فهمیدهاند قرار است صاحب فرزند شوند برای اعلام جنسیت فرزند به دنیا نیامدهشان استفاده میکنند. خیلی خوب است که بلدیه مشهد اینقدر خودش را به عوام نزدیک کرده و با زبان قابل فهم با ایشان صحبت میکند. مخصوصا که از هفته پیش تصمیم گرفتند نسوان بدحجاب را اصلا داخل مترو راه ندهند. همین رنگبندی باعث میشود نسوان برای استفاده از این فضاهای شاد و رنگی تشویق به داشتن حجاب شوند. خیلی خوب است که در مشهد فقط روشهای تنبیهی مورد توجه نیست و به دنبال ایجاد انگیزه هم هستند. از قدیم گفتهاند درشتی و نرمی با هم خوب است. یادداشت روزنامه بودجهبگیر درباره بازداشت فردی به نام مصطفی که از عناصر معلومالحال شبکه نیابتی غرب بوده را خواندم. حقایق مهمی درباره او نوشته بود. ظاهرا اصلاحیون سعی کردهاند درباره بازداشت او شلوغکاری کنند. مهم نیست. فهمیدم که کار خوبی کردهاند او را بازداشت کردهاند و دستشان هم درد نکند. به نظرم اگر بین اصلاحیون کسانی هستند که خیلی از فرد مذکور دفاع میکنند باید دستگیر شوند. اینها چشم ندارند ببینند مشکلاتی که خودشان درست کرده بودند حل شده است و شلوغ میکنند. صحبتهای ابراهیم درباره مشکلات زیستمحیطی را خواندم. خوشبختانه شجاعانه گفت که رویکرد غربیها یکی از عوامل اصلی مشکلات زیستمحیطی است و البته مثل همیشه سخاوتمندانه اعلام آمادگی کرد تجاربمان درباره کاهش آلودگی هوا را در اختیار بقیه کشورها بگذاریم. شخصا موافق نیستم تجاربمان را مجانی به دیگران بگوییم اما اگر ابراهیم صلاح میداند عیبی ندارد. اگر چه امیدوارم همه تجارب را در اختیارشان نگذاریم. بالاخره سالها خون دل خوردهایم تا به این جا برسیم که تهران در زمینه آلودگی هوا در جهان چندین بار پشت سر هم روی سکو بایستد. اخباری درباره لایحه خواصالدوله برای استفاده دوباره از دلار اسحاقی ۴۲۰۰ تومانی در برخی فعالیتها خواندم. ابراهیم و محمدباقر باید مواظب باشند که این شایعهپراکنیها کار عوامل حسن و اسحاق و حتی اصلاحیون نباشد. ممکن است بخواهند به دلیل بازداشت مصطفی با این شایعات دستاوردهای خواص اصولی در این یک سال که یکی از مهمترینهایش حذف ارز اسحاقی بوده است را زیر سوال ببرند. شب خبر سفر ولادیمیر به تهران را از زبان یکی از خواصالمله خواندم. خیلی خوشحال شدم. احتمالا ولادیمیر وقتی فهمیده دوباره قرار است صاحب اولاد شود از شدت خوشحالی تصمیم گرفته یک سفر کوتاه داشته باشد و شادیهایش را با بهترین دوستانش که خواص ما هستند تقسیم کند و خودش هم استخوانی سبک کند. باید بپرسیم اگر متعلقهاش را هم همراهش میآورد یک جشن تعیین جنسیت نمادین برای توراهی ایشان برگزار کنیم. حتی میشود تمام اطراف میدان آزادی تا سعدآباد را بادکنکهای صورتی و آبی نصب کرد. بالاخره مهم است که ولادیمیر اولین شیرینی را به ما میدهد.
چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۱
صبح همزمان با خوردن نان و چای یادداشت حسین در روزنامه بودجهبگیرش را خواندم. مثل همیشه از زاویه متفاوت و خوبی به مسائل نگاه کرده بود و در مورد روشهای جدید رفراندوم حرف زده بود. فهمیدم که اگر عدهای از عوام یک جا برای خواندن یک چیزی جمع بشوند معنایش "آری" است اما اگر عده دیگری از عوام یک جای دیگری جمع بشوند نه تنها معنایش "نه" نیست که باید بررسی شود تا بفهمیم غربیها چقدر پول دادهاند تا باعث اخلال در ترافیک و سیاهنمایی شوند. تصاویری از اسکناسهای جدید بدون صفر دیدم. حرکت مهمیست. بیخودی برای چاپ کردن صفر کلی جوهر مصرف میشد اما عوام در محاوراتشان به صفرها اهمیت نمیدادند. کار خوبیست. شرایط برای بیارزش نشان دادن پول ملی هم از بین میرود. الان مثلا یک دلار آمریکاییها حدود سی تومان است. تا قبل از پولهای جدید سیهزار تومان بود. این کار باعث میشود ارزش پول ما خوب نشان داده شود اما خوشبختانه باعث ارزانی پول آمریکاییها نمیشود و اقتصادشان مثل قبل به سمت فروپاشی خواهد رفت. همین گران شدن پولشان باعث شده در آمریکا سوخت و تخممرغ و حتی دستمال توالت گران شود. قبل از ظهر میخواستم یک ایمیل فوری ارسال کنم. صفحه جیمیل باز نمیشد. برای جستجو از طریق سرویس آمریکایی گوگل هم دچار مشکل بودم. اول فکر کردم آمریکاییها میخواهند با روشهای نخنمایشان ما را تحریم کنند و مانع دستیابی ما به اطلاعات شوند. بعد فهمیدم آنها جرات این کارها را ندارند و اتفاقا خوشبختانه خواص خود ما بالاخره تصمیم گرفتهاند از عوام در فضای مجازی صیانت کنند و تنظیمات گوگل را در حالت اطفال قرار دهند. خیالم راحت شد. اگر خواص چنین صلاح دانستهاند هیچ عیبی ندارد. بالاخره همه ما سالها پیش پای درس استاد مینشستیم که میفرمود عوام صغیر هستند و باید قیم داشته باشند. واقعا هم تنظیمات اینترنت افراد صغیر باید در حالت اطفال باشد. صحیح است. از این به بعد هم اگر اطلاعاتی را در اینترنت نیاز داشتم به جای استفاده از گوگل به هر کدام از خواص که توانستم تلفن میزنم و میخواهم برایم هر طور که صلاح میداند درباره موضوع بگوید.
پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱
دیشب قبل از خواب لحظاتی از نطق سخنگوی خواصالدوله امور خارجه را شنیدم. تپق ریزی زد. عدهای شروع به فضاسازی کرده بودند. اهمیتی ندارد. سخنگو حرفهای اصولی را ولو با تپق بزند و افرادی که آن طرف دوربین هستند بخندند خیلی بهتر است که مثل دوره حسن و جواد بیتپق درباره وادادگیهایشان حرف بزنند و به دوربین بخندند. خبر گرانی دارو از فردا صبح را هم خواندم. چیز زیادی نیست. حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد. جای نگرانی ندارد. اولا دارو هنوز هم جزو آن چهار قلم کالایی که گران شد نیست و ثانیا ابراهیم همین دو سه هفته پیش هم تاکید کرد دارو گران نمیشود. پس این گرانی چیز جدی نیست. کمی افزایش قیمت است که به خاطر جراحی اقتصادی پیش آمده. البته اگر بهای دارو را با پولهای جدید بدون صفر بپردازیم در واقع میفهمیم که اتفاقا دارو خیلی هم ارزان شده است. صبح حرفهای مینو، رییس یک جایی که افراد جمع میشوند و درباره نسوان اندیشه میکنند را خواندم. گفته باید به نسوان غربی کمک کنیم که درباره پوشش مطالبهگری کنند. راست هم میگوید. خودم تا قبل از فعال شدن قفل کودک اینترنت ایمیلهای زیادی از نسوان غربی داشتم که درباره کشف حجاب اجباری در غرب معترض بودند و میگفتند تا میخواهند با پوشش متفاوتی به خیابان بیایند کسانی با آنها برخورد میکنند. عمدتا هم برای اینکه وانمود کنند خیلی مهربان هستند با الفاظی نظیر مال لیدی و مای فلاور نسوان را خطاب قرار میدهند و بعد که آنها را در یک ماشین سوار کردند و به مکان امن منتقل کردند درخواست میکنند با بستگانشان تماس بگیرند که بیایند و پوشششان را ببرند. اخباری درباره حذف درس ادبیات فارسی از کنکور سال آینده شنیده میشود. عیبی ندارد. خوشبختانه همه عوام بلدند فارسی حرف بزنند و طبیعتا نیازی نیست امتحان بدهند. اصلا بهتر است پیشنهاد بدهند درس ادبیات فارسی کلا از همان کلاس اول ابتدایی به بعد از دروس مدارس حذف شود. به جایش میتوان اصول استفاده کودکانه از اینترنت و در سالهای بعدی هم چگونگی جوانسازی جمعیت را آموزش داد. در کنار آن چون معلمان فارسی حرف میزنند محصلان فارسی را هم یاد میگیرند. خبر منع اجبار کچل کردن سربازها را خواندم. اتفاق مهمیست. منشا تحول است و باعث میشود سربازان بیش از قبل از دوره اجباری لذت ببرند. دستشان درد نکند.