دیدارنیوز - اعتیاد یکی از بیماریهایی است که تنها خود فرد درگیر آن نیست و خانواده را هم به نابودی میکشاند و حالا در نظر بگیرید که فرد یا افراد معتاد، سرپرست و والدین کودکانی باشند که قرار است آینده ساز این مملکت باشند. اما نتیجه این میشود که کودکان چنین خانوادههایی معمولاً سرنوشت خوبی را تجربه نمیکنند و غالباً در خوشبینانهترین حالت به سرنوشت پدر و مادر و مرتبطان آنها یعنی فروشندگان مواد تبدیل میشوند و در بدبینانهترین حالت جانی، قاتل و شرور خطرناک میشوند.
حالا بماند که در دوران کودکی چقدر زندگی مشقت بار و مملو از خطرات و مشکلات را تجربه میکنند.
وی در ادامه ضمن اشاره به این موضوع که آیا جامعه تاکنون کاری برای مبارزه و پیشگیری از تداوم این بیماری داشته میافزاید: متأسفانه در جامعه ما هیچ مبارزهای برای ریشه کن کردن این بیماری وجود ندارد و دستگاههای مرتبط با این معضل مثل بهزیستی و مجموعههای موازی بیشتر از آنکه کار تخصصی انجام دهند کار تبلیغاتی میکنند.
بهعنوان مثال ما ستادی با نام ستاد مبارزه با مواد مخدر داریم که قرار است کارش مبارزه با معضل اعتیاد و مواد مخدر باشد اما آیا ارزیابی این ستاد از بدو تأسیس تاکنون مثبت بوده است؟! بیشک اگر مثبت بود نباید آمار خرید و فروش مواد مخدر و معتادان ما افزایش پیدا میکرد. ضمن اینکه مگر در کشورهای اروپایی که موفقیتهایی در زمینه مبارزه با مواد مخدر داشتهاند چنین ستادهایی وجود دارد؟! اگر هم یکی از ما روانشناسان و محققان بخواهیم طرحی را به این مجموعهها ارائه دهیم آنقدر بسته عمل میکنند تا منصرف شویم.
علیپور خاطرنشان میکند: مگر میشود معضل به این بزرگی را بدون حضور روانشناسان و جامعه شناسان حل و فصل کرد؟! اما دریغ از یکبار همکاری! ما باید به این مسأله جدی نگاه کنیم. فکر و نگرش کودکان در یک دوره خاص شکل میگیرد و اگر هم شکل گرفت دیگر تغییر آن کار دشواری است اما ما کودکان بسیاری را در کشورمان داریم که به خاطر داشتن خانوادههای آلوده و معتاد بدبخت میشوند و کسی هم از آنها خبر ندارد و گاهی بهخاطر مرگ و واقعه ناگوار خبر یکی از آنها رسانهای میشود و ما هم آن را میشنویم.