
در یک روز و بعد از شکست در بازی تدارکاتی تیم ملی به صورت هماهنگ نام کیروش را برجسته میکنند و قصه میسازند. اینکه تیم ملی اینچنین بازیچه شایعات قرار میگیرد و روانش بههم میریزد فقط و فقط یک باعث و بانی دارد و آنهم فدراسیون ضعیف است. مگر در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ کسی جرات داشت هر روز یک نفر را به نیمکت تیم ملی لینک کند و برای برانکو جانشین خیالی بسازد؟
دیدارنیوز: دلالها و بازوهای رسانهایشان بدجور به آب و آتش میزنند تا مهره تمام شدهای به نام کارلوس کیروش را به نیمکت تیم ملی برسانند. در یک روز و بعد از شکست در بازی تدارکاتی تیم ملی به صورت هماهنگ نام کیروش را برجسته میکنند و قصه میسازند. از این مینویسند که در بین مقامات بالاتر از فدراسیون عدهای میخواهند سرمربی پرتغالی را برگردانند، چون بازی مقابل انگلیس و امریکا بحث امنیت ملی است!
ادعایی که هیچوقت توسط آن بالاییها نه تایید میشود نه تکذیب از بس که نامشخص و گنگ است. مهم هم نیست مقامات فدراسیون بگویند اسکوچیچ میماند، آنهایی که از شیره جان فوتبال ایران میمکند به هیچ چیز جز رسیدن به منافعشان اهمیت نمیدهند. آنها حتی تا یک ساعت قبل از بازی با انگلیس در روز افتتاحیه جام جهانی هم امیدوارند بتوانند آدم خودشان را روی نیمکت تیم ملی بنشانند. جالب اینجاست که با نام «نجات تیم ملی» وارد گود میشوند و خودشان را دلسوز فوتبال معرفی میکنند.
فوتبال ما از این پیشنهادات تخیلی زیاد داشته. از این لینک شدنها و جدا شدنها. از این بمبهای خبری که در نهایت صدای ترقه هم نمیدهد. به نیمکت استقلال نگاه کنید. یک تیم کامل از مربیان خارجی و داخلی تا به امروز به استقلال لینک شدند. بعد معلوم شد ۷۰درصد اینها حتی پیشنهاد رسمی هم از باشگاه دریافت نکردند. استراماچونی و گونش تنها دو نمونه هستند. نه اینکه هیچ بحثی نبوده. روال کار دلالها به این شکل است که سر خود میروند پیش فلان مربی یا بازیکن و میگویند نظرت چیست به فلان تیم بیایی و بعد میروند سراغ مدیر باشگاه و طرف را پیشنهاد میدهند. بعد بازوهای رسانهایشان همین رفتوآمد را به عنوان پیشنهاد مطرح میکنند و مدام این و آن را به هم لینک میکنند.
اینکه تیم ملی اینچنین بازیچه شایعات قرار میگیرد و روانش بههم میریزد فقط و فقط یک باعث و بانی دارد و آنهم فدراسیون ضعیف است. مگر در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ کسی جرات داشت هر روز یک نفر را به نیمکت تیم ملی لینک کند و برای برانکو جانشین خیالی بسازد؟ فدراسیون آنچنان پشت نیمکت تیم ملی بود که این شایعات در نطفه خفه میشد. یا در میانه بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ و زمانی که تیم ایران به لبنان باخته بود و باید از ۳ بازی باقیمانده خود که دوتایش در زمین حریف بود ۹ امتیاز میگرفت. حتی در آن روزها و با همه انتقاداتی که به علی کفاشیان و مهدی تاج وارد بود باز کسی سمت قصه بافتن از جابهجایی در نیمکت تیم ملی نمیرفت. حالا چه؟ با اولین تکذیب مقامات فدراسیون یک نفر از ته سالن سوال میکند شما ببینید خودتان تا ۵ ماه دیگر هستید بعد در مورد ابقای اسکوچیچ تز بدهید! راست هم میگویند.
وقتی میگوییم تیم ملی مثل گوشت قربانی افتاده وسط جنگ قدرت در فدراسیون فوتبال و دلالها و بازوهای رسانهایشان منظور همین است. کادرفنی و بازیکنان تیم یک روز خوش از زمانی که به جام جهانی صعود کردند، ندیدند. تیم مدام درگیر حاشیههای تمام نشدنی و تغییرات مدیریتی در فدراسیون و کنسلی اردوها بوده. سرمربی تیم به درستی میگوید قرار بوده تیم سه بازی در قطر برگزار کند و این سه بازی تبدیل شده به یکی آن هم یک بازی بیربط. به درستی میگوید قرار بوده تیم برود کانادا و آنجا دو بازی دوستانه برای شبیهسازی مسابقات جام جهانی برگزار شود و به یک باره تمامش رفته روی هوا. به درستی میگوید قرار بوده فلان اتفاق و بهمان اتفاق بیفتد که نیفتاده. آن وقت یک عده منفعتطلب عوض اینکه فدراسیون را بابت برنامهریزی فاجعهبار تحت فشار بگذارند میخواهند عتیقههایشان را بنشانند روی نیمکت تیم ملی تا شاید از این نمد کلاهی هم برای آنها درست شود. تیم ملی قبل از هر چیز نیاز به مدیریت قوی در راس فدراسیون دارد. یک مدیریت قوی شاید بتواند در فاصله حتی دو ماه یعنی از شهریور که انتخابات برگزار میشود تا پایان آبان سر و سامانی به وضعیت تیم ملی بدهد.
خداداد افشاریان عضو هیاترییسه فدراسیون فوتبال میگوید برگزاری اردوها پول هنگفت میخواهد. معلوم نیست ایشان انتظار دارد مردم از توضیح واضحات چه برداشتی کنند؟ پول بریزند به حساب فدراسیون یا بگویند حالا که اردو هزینه میخواهد اصلا بیخیال آمادهسازی تیم ملی برای جام جهانی؟ هرچه هست این را نشان میدهد که فدراسیون نه توانی برای مدیریت دارد و نه حتی انگیزهای. انگار هر روز جلسه میگذارند و همان ابتدا یکی میگوید پول نداریم و بقیه هم وسط موز خوردن سری به تاسف تکان میدهند و میروند برای ختم جلسه با یک صلوات.
آن وقت این وسط یک عده عوض کمک کردن به بهبود شرایط یادشان میافتد الان وقت دوباره مطرح کردن نام پیرمرد پرتغالی بعد از ناکامی با تیمهای ملی کلمبیا و مصر است. الان زمانش رسیده که حمله ببریم به سمت نیمکت تیم ملی تا شاید مشتی دلار هم به جیب ما سرازیر شود. فدراسیون که خواب است، ملت هم که دنبال دو قطبی و داستان. چه شرایطی از این بهتر؟
علی ولیاللهی - اعتماد