
همه به این نتیجه رسیده بودند که این امریکاست که مسوولیت به نتیجه نرسیدن برجام و تشدید تنشها را بر عهده دارد. اینبار، اما شرایط در حال تغییر است و اقدام اخیر در جمعآوری دوربینها به امریکا کمک میکند توپ را در زمین ایران بیندازند. ما نباید اجازه دهیم یک بار دیگر توپ در زمین ایران بیفتد. بازگشت اجماع جهانی یک نگرانی جدی است. نتیجه مسیر فعلی هم افتادن توپ در زمین ایران خواهد بود، موقعیت ما در آژانس بدتر خواهد شد و هیچ اطمینانی هم وجود ندارد که چین و روسیه در شورای حکام یا در صورت ارسال پرونده به شورای امنیت در شورای امنیت به دفاع از ایران و مخالفت با قطعنامههای پیشنهادی ادامه دهند.
دیدارنیوز: هرگونه اقدام تقابلی از جانب ایران در شرایط فعلی، در نهایت به ضرر ایران تمام خواهد شد. در پیش گرفتن سیاست تقابلی به ویژه در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نهادی ناظر است و گزارشهای آن تاثیر جدی روی عملکرد نهادهای بینالمللی بالادستی دارد با توجه به وضعیتی که در جهان حاکم است به صلاح کشور ما نیست.
اگر بخواهیم نگاه دقیقی به مساله و نشانهها داشته باشیم، تهران در حال حاضر در مذاکرات احیای برجام روبهروی ایالات متحده و کشورهای اروپایی که نه کاملا همنظر، اما همراستا با ایالات متحده حرکت میکنند، در یک وضعیت تقابلی قرار دارد. در مساله آژانس، اما موضع کشورهای اروپایی از مواضع ایالات متحده تندتر است و حتی گزارشهایی وجود دارد که کشورهای اروپایی در صدد آمادهسازی قطعنامهای با لحنی بسیار تندتر علیه ایران بودند که امریکا ترجیح داد این اتفاق نیفتد.
چنین به نظر میرسد که ایالات متحده میخواهد روند فشار را به صورت تدریجی و نه یکباره علیه ایران افزایش دهد تا شانس برای احیای برجام همچنان وجود داشته باشد.
اگرچه تهران به باور خود به دنبال اقدام متقابل و موثر است، اما واقعیت این است که با توجه به در پیش بودن نشست آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تداوم روند تقابلی کنونی در طول سه ماه آینده و کاهش همکاریهای ایران و آژانس، منجر به تندتر شدن لحن قطعنامه شورای حکام در ماه سپتامبر و در نهایت فراهم شدن زمینه برای ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد شد. به خصوص اگر تا آن زمان گفتگوهای احیای برجام به سرانجامی نرسد، امکان ارجاع پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت از مسیرهای موجود افزایش مییابد.
یک واقعیت غیرقابل انکار در قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی این بود که از میان ۳۵ کشور، ۳۰ کشور رای موافق به این قطعنامه دادند و تنها دو کشور چین و روسیه ترجیح دادند که مخالفت خود را با آن اعلام کنند. روسیه درگیر مساله اوکراین و تقابل با غرب است و چین نیز ترجیحش مدارا با ایران به منظور احیای برجام است، اما موافقت ۳۰ کشور دیگر با قطعنامه علیه ایران زنگ خطری است که باید در تهران شنیده شود.
ما امکان خواندن ذهن مسوولان را نداریم و شفافیتی هم وجود ندارد که بدانیم در ردههای بالای تصمیمگیری چه میگذرد و این مسائل چگونه تحلیل میشود. ممکن است با توجه به اینکه وضع فروش نفت اندکی بهتر شده و ایالات متحده با سهلگیری بیشتری در اجرای تحریمهای نفتی برخورد میکند تا بتواند بازار نفت را در بحبوحه بحران اوکراین کنترل کند، این تصور به وجود آمده باشد که ما میتوانیم نفت خود را بفروشیم و در نتیجه باید صبر کنیم تا بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. این تحلیل، اما نمیتواند تحلیلی مبتنی بر واقعیتها باشد.
واقعیت این است که دولت با اجرای سیاستی که آن را جراحی اقتصادی میخواند و بعضی اقتصاددانها آن را لازم و ضروری توصیف میکنند، فشاری را بر آنان تحمیل کرد که اثری جدی روی زندگی روزانه مردم گذاشت. صبر و استقامت مردم در برابر فشارهای اقتصادی هم پارامتری نیست که قابل اندازهگیری باشد، اما باید پذیرفت این صبر بینهایت نیست و همه چیز را هم نمیتوان کنترل کرد. ما چه راهحلی پیش روی خود داریم؟ من بعید میدانم کارشناسی وجود داشته باشد که واقعا باور داشته باشد در دوره برجام وضعیت اقتصادی مردم بهبود نیافت و دست دولت بازتر نشد. از شاخصهای اقتصادی گرفته تا قیمت ارز و طلا همه تحتتاثیر این اتفاق تغییر کرد و فروش نفت به ایران کمک کرد درآمد خوبی کسب کند. امروز هم اگر این اتفاق بیفتد و توافق حاصل شود با توجه به قیمت نفت و همچنین آزاد شدن منابع مالی ایران، این اتفاق روی اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم اثر خواهد گذاشت. لازم به ذکر است که احیای برجام روی روابط ما با دیگر کشورهایی که تحتتاثیر تحریم روابط شان با ایران کاهش یافته نیز اثر خواهد گذاشت و گشایشی جدی در اقتصاد شکل خواهد گرفت.
اطلاعی ندارم که چه کسانی و کدام مشاورهها در پشت پرده این تصمیمات و تحلیلهای اشتباه قرار دارند، اما به عنوان یک کارشناس میتوانم هشدار بدهم که باید از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز کرد و دانست که کاهش رنجهای مردم که لازمه آن احیای برجام و مدیریت صحیح روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، تامینکننده منافع ملی ایران است.
زمانی که دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد، سیاستها به گونهای اتخاذ شد که واشنگتن عملا حتی در میان متحدان اروپایی خود نیز منزوی شد و تلاش میشد به نحوی در برابر اقدامات امریکا ایستادگی شود. هرچند این تلاشها با توجه به اینکه ایالات متحده یک ابر قدرت است به نتیجه نرسید، اما ایران از نظر سیاسی منزوی نشد. نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در این زمینه حائز اهمیت است چرا که این نهاد بیش از ۱۵ گزارش در تایید اجرای برجام از سوی ایران ارایه داد و این مساله موقعیت ایران را در جهان ارتقا داد. ایران نه تنها از همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ضرر نکرد بلکه از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد دیپلماسی خود بهره برد. همه به این نتیجه رسیده بودند که این امریکاست که مسوولیت به نتیجه نرسیدن برجام و تشدید تنشها را بر عهده دارد. اینبار، اما شرایط در حال تغییر است و اقدام اخیر در جمعآوری دوربینها به امریکا کمک میکند توپ را در زمین ایران بیندازند. ما نباید اجازه دهیم یک بار دیگر توپ در زمین ایران بیفتد.
بازگشت اجماع جهانی یک نگرانی جدی است. نتیجه مسیر فعلی هم افتادن توپ در زمین ایران خواهد بود، موقعیت ما در آژانس بدتر خواهد شد و هیچ اطمینانی هم وجود ندارد که چین و روسیه در شورای حکام یا در صورت ارسال پرونده به شورای امنیت در شورای امنیت به دفاع از ایران و مخالفت با قطعنامههای پیشنهادی ادامه دهند. زمزمههایی به گوش میرسد که روسیه با توجه به مشکلات زیاد اقتصادی که در سایه جنگ اوکراین با آن درگیر شده، با ارایه تخفیفهای زیاد در حال ربودن سهم ایران از بازارهای نفت و فولاد است. با این حال حتی تداوم حمایتهای چین و روسیه نیز نمیتواند وضعیت را برای ایران تغییر دهد و از رنجهای مردم ایران که از فشار اقتصادی خسته شدهاند، بکاهد.
ضروری است دولت سیزدهم توجه داشته باشد که سایر برنامههای آنها نیز زیر سایه شکست احیای برجام و تشدید تنشها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحتتاثیر قرار خواهند گرفت. از جمله این برنامهها تنشزدایی در منطقه و مذاکرات با عربستان سعودی است که مطمئنا در صورت شکست احیای برجام دچار مشکل خواهد شد. عربستان در حال خرید زمان است که نتیجه برجام روشن شود و بدون برجام آنها تلاشی برای اصلاح رابطه با ایران نخواهند کرد.
جاوید قربان اوغلی - اعتماد