عملکرد دولت در دو هفته گذشته به شکلی بوده که به نظر میرسد تمامی این فرآیند (گران شدن ماکارونی، نایاب شدن روغن، واریز یارانه، اجازه برداشت یارانه و واریز یارانه به همه افراد) تصمیماتی بوده که دفعتا اتخاذ شده است.
دیدارنیوز: اقتصاد ایران، حتی در سالهایی که تورم آن پایین و نزدیک به ده درصد بوده است، همیشه یکی، دو قله تورمی داشته است. یکی قله تورمی سال جدید که به خاطر افزایش دستمزدها، نرخ کرایه حملونقل و ... اتفاق میافتاد و دیگری قله تورمی ماه مبارک رمضان که به خاطر افزایش بعضی اقلام خوراکی، قیمت بعضی مواد غذایی افزایش پیدا میکرد.
اما امسال، سومین قله گرانیها در روزهای پایانی ماه رمضان اتفاق افتاد تا یکی از نگرانکنندهترین بهارهای اقتصاد ایران رقم بخورد. اول از همه، شایعه افزایش قیمت ماکارونی بود. چند روز بعد ماکارونی در فروشگاهها نایاب شد. بعد از تعطیلات عید فطر هم روغن و شکر نایاب شد و سرانجام دولت با تاخیر اعلام کرد گرانی این چند روزه برنامهریزی شده بوده و به زودی یارانه نقدی به حساب مردم واریز خواهد شد. این اعلام دولت در حالی بود که مشخص بود حتی رسانههای نزدیک به دولت هم از این تصمیم بیخبر بودند. اکانتهای هماهنگ توییتری اصولگرایان که وظیفه فضاسازی در این شبکه اجتماعی را بر عهده دارند، به صورت هماهنگ ادعا میکردند که همه اقلام در فروشگاهها فراوان است و افرادی که میگویند اجناس نایاب شدهاند، مغرض هستند.
یارانه هم با حواشی زیادی به حساب مردم واریز شد. در یک مرحله محسن رضایی وعده داد و در مرحله بعدی واریز شد، اما برداشت آن به روزهای آینده موکول شد و در نهایت به دهکهای ضعیف جامعه، یارانه تعلق گرفت. حالا بعد از حدود یک هفته اعلام شده که به دهک ثروتمند جامعه هم یارانه تعلق میگیرد. البته فعلا به حساب آنها واریز شده، اما اجازه برداشت به آنها داده نشده است. عملکرد دولت در دو هفته گذشته به شکلی بوده که به نظر میرسد تمامی این فرآیند (گران شدن ماکارونی، نایاب شدن روغن، واریز یارانه، اجازه برداشت یارانه و واریز یارانه به همه افراد) تصمیماتی بوده که دفعتا اتخاذ شده است. چنانچه گفته میشود دولت قصد دارد یارانه نقدی را فقط برای دو ماه پرداخت کند و بعد از آن، اجناس را به صورت کالابرگی به دست مردم برساند. همین مساله هم هنوز بهطور رسمی از طرف دولت اعلام نشده است.
نکته جالب اینجاست که سایر ارکان تصمیمگیری کشور، به خصوص نمایندگان مجلس هم از جزییات اجرای طرح دولت اطلاع چندانی ندارند. پورابراهیمی که یکی از چهرههای مهم اقتصادی در مجلس است به صراحت میگوید که مجلس اصولگرا، خود تصمیم گرفته است که اختیار این کار را به صورت کامل به دولت بسپارد. پورابراهمی میگوید: «وهله نخست دولت باید سیاست خود را نسبت به موضوع تامین کالاهای اساسی در کشور مشخص کند البته مجلس به دولت اختیار داده، درصورت تمایل روش سابق یعنی عدم حذف ارز ترجیحی را ادامه دهد یا روش جدید مبنی بر سیاستهای جبرانی به مصرف را در پیش گیرد»، در میان مدیران دولتی رییسی هم اختلاف نظر وجود دارد و مسیری که محسن رضایی میپسندد با مسیری که عبدالملکی و خاندوزی میگویند، تفاوتهایی دارد.
این اولینبار در تاریخ ایران نیست که سیاستهای تعدیل در پرداخت یارانهها به صورت شوک قیمتی به جامعه وارد میشود. از دوره مرحوم هاشمیرفسنجانی که سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا کرد تا احمدینژاد که بنزین صد تومانی را به هزارتومان رسانده و یارانه ۴۵ هزار تومانی پرداخت کرد و روحانی که قیمت بنزین را به سه هزار تومان رساند و حالا ابراهیم رییسی که ارز ترجیحی را برای گندم و روغن و نهادههای دامی قطع کرده است. با این حال به نظر میرسد ابراهیم رییسی، نسبت به مدیران پیشین، بیمحاباتر تصمیم گرفته است و از عوارض و عواقب این تصمیم، آنطور که باید آگاه نبوده است.
هرچند حسن روحانی هم در مواجهه با افزایش قیمت بنزین، به کنایه گفت صبح از افزایش قیمت با خبر شده است، اما از کاری که شده بود دفاع کرد و بهرغم ابراز مخالفت چند نماینده مجلس، روی اجرای آن اصرار داشت. با این حال ابراهیم رییسی، در همین چند روز، چند بار روی آنچه ابلاغ کرده است اصلاحیه زده است که مهمترین آن، پرداخت یارانه بیشتر از آن چیزی که در ابتدا مقرر شده بود. از طرفی ابعاد حرکت او مشخص نیست و وضعیت کالابرگ و زمان آن هنوز مشخص نشده است. این مشخص نبودن هم دلایل امنیتی ندارد و بیشتر به این خاطر است که خود دولت هم اطلاع دقیقی از زمان این تصمیم ندارد، چراکه زیرساختها هنوز مهیا نشدهاند. وضعیت به گونهای شده است که دولت رییسی که از همان ابتدای کار شعار دفاع از محرومین را میداد، به مرحلهای رسیده است که اقتصاددانان لیبرال از سیاستهایش دفاع میکنند.
لاهوتی، نماینده مجلس دهم «آشفتگی تصمیمگیری در دولت» را یکی از مشکلات بزرگ دولت رییسی میداند و در گفتگو با ایلنا میگوید «مساله بعدی در ناهماهنگی در تیم اقتصادی دولت صداهای متفاوتی است که از این تیم شنیده میشود، یک عده از دولتمردان میگفتند ما حذف ارز ترجیحی را رد میکنیم یک عده میگویند به تدریج باید رد کنیم این بلاتکلیفی به التهاب در فضای روانی جامعه دامن زده است.» حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار هم معتقد است در تیم اقتصادی دولت هرج و مرج موج میزند. بخشهای مختلف اقتصادی با یکدیگر هماهنگ نیستند و سیاستهای اقتصادی دولت نیز بر اساس شناخت و تجربه علمی اتخاذ نمیشود. در هفتههای گذشته ساداتینژاد، وزیر کشاورزی چند بار تاکید کرد دو ماه قبل از اجرای هدفمندسازی ارز ترجیحی، واریز نقدی یارانه آغاز میشود. تا زمانی که زیرساختهای لازم برای اختصاص کالابرگ کالاهای اساسی فراهم نشود، یارانه این اقلام بهصورت نقدی واریز خواهد شد. اما مردم شاهد بودند دو روز بعد از اجرای هدفمندسازی ارز ترجیحی، واریز یارانه نقدی شروع شد و حالا نمیدانند این دو ماه تا چه اندازه جدی است؟ به خصوص اینکه جز وزارت کشاورزی، سایر نهادها این زمانبندی را تایید نمیکنند.
نکته بعدی سرنوشت درآمدی است که از محل عادلانهسازی یارانهها نصیب دولت میشود. هنوز بهطور مشخص اعلام نشده که این درآمدها در کجا هزینه خواهد شد. علاوه بر این نگرانی این است که مبادا طرح دولت رییسی در مرحله اجرا به سرنوشت طرح هدفمندی یارانهها که توسط دولت احمدینژاد اجرا شد، دچار شود. ابهام در هزینهکرد درآمدهای ستاد هدفمندی یارانهها یکی از مشکلات اساسی این طرح بود.
غلامرضا شریعتی نماینده بهشهر در مجلس نیز با اشاره به سرانجام اجرای طرح هدفمندی یارانهها میگوید: «نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که باید این تغییر و اصلاح با دقت صورت گیرد تا به سرنوشت هدفمندی یارانهها دچار نشود.» وی افزود: هدفمندی یارانهها شروع خوبی داشت، اما در آن تورم سالهای بعد لحاظ نشده بود و امروز و پس از گذشت بیش از ۱۰ سال از آغاز اجرای این قانون هنوز همان ۴۵ هزار تومان به هر فرد پرداخت میشود و حال آنکه ما شاهد تورم زیادی در این سالها بودهایم. این عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس معتقد است: «ما در اجرای اصلاحات در یارانه پنهان باید مراقب باشیم تا با اجرای ناقص یا غلط این طرح ظلم مضاعف به طبقه محروم صورت نگیرد؛ چراکه بیدقتی در این زمینه سبب میشود هم افزایش قیمت کالاها را داشته باشیم و هم اینکه یارانهای به دست طبقه محروم جامعه به درستی نرسد.» در این یک هفته رییسی سعی کرده با مردم ارتباط برقرار کند. به میدان تربار در جنوب تهران میرود و در جلسات اقتصادی شرکت میکند. اما ارتباط با مردم، به انگیزه جدی نیاز دارد و یکی از مهمترین نمودهای آنهم شفافیت است.