
دولت روسیه از همهجا رانده و مانده، توافق احیای برجام را به گروگان میگیرد؛ آنهم در روزهایی که به نظر میرسد در آستانه توافق هستیم. از دولت روسیه چنین رفتاری دور از انتظار نبود؛ زیرا همواره و با هر ابزاری در پی منافع خود بوده و هست.
دیدارنیوز: پس از ماهها مذاکره در دولتهای دوازدهم و سیزدهم برای احیای برجام، دو دسته اخبار خوشایند و ناخوشایند به گوش میرسند.
در روزهای گذشته خبرهای خوشایندی درباره نزدیکبودن زمان رسیدن به توافق، امید را برای گذر از مشکلات ناشی از تحریم زنده کرد. باوجوداین خبر ناخوشایندی در خبرگزاریها منتشر شد، مبنی بر اینکه دولت روسیه که اکنون در پی هجوم بیسابقه به کشور اوکراین در سختترین شرایط تحریم بینالمللی بهویژه از سوی کشورهای غربی قرار گرفته است، درخواست دریافت «ضمانتهای کتبی از آمریکا برای مستثناکردن تجارت گسترده روسیه با ایران» کرده است.
بهاینترتیب، دولت روسیه از همهجا رانده و مانده، توافق احیای برجام را به گروگان میگیرد؛ آنهم در روزهایی که به نظر میرسد در آستانه توافق هستیم. از دولت روسیه چنین رفتاری دور از انتظار نبود؛ زیرا همواره و با هر ابزاری در پی منافع خود بوده و هست و با همین رویکرد در سالهایی که به صورت پیاپی قطعنامههای فلجکنندهای علیه ایران تصویب میشد، با همراهی پروپاقرص خود با آن قطعنامهها، هم خود را همسو با کشورهای پیشنهاددهنده تحریم نشان میداد و هم از شرایط تحریمی ایران برای خود منافعی دستوپا میکرد. کشور چین نیز همین الگو را در قبال کشورمان به کار بست.
اکنون نیز که «دولت فخیمه روسیه» تحت زعامت جناب پوتین، در تنگنای بیسابقهای قرار گرفته است، بر آن است که با به گروگان گرفتن روند احیای توافق برجام، در این وانفسا از نمد برجام برای خود کلاهی ببافد. برای دولت روسیه مهم نبوده و نیست که مردم ایران در این دو دهه چه سختیهایی را به خاطر تحریمها تحمل کردهاند؛ درحالیکه همین دولت روسیه به برخی از معاهدات بین دو کشور پایبند نبود؛ ازجمله واکسنهای خریداریشده از سوی کشورمان در بحران کرونا را نیز طبق برنامه پیشبینیشده تحویل نداد؛ بنابراین سوداگری غیراخلاقی روسیه دور از انتظار نیست.
آنچه دور از انتظار است، رفتار برخی جریانها، اشخاص و رسانههای داخلی است که با رویکرد جانبدارانه و حتی حماسی، خشونت بیسابقه پوتین در ماجرای یورش به اوکراین را موجه جلوه داده و حتی درصدد قهرمانسازی تاریخی از او در برابر «غرب» هستند. واقعا گناه مردم ما چیست که باید تاوان رفتارهای سوداگرانه دولتی مانند روسیه و ندانمکاری و بیتوجهی برخی از افراد و گروههای داخلی نسبت به منافع ملی و استقلال ملی کشورمان را بدهند؟ آیا چنین اقدامی از سوی دولت روسیه، در عمل استقلال ما را نشانه نمیرود؟ چرا و به چه دلیل دولت پوتین باید به خود اجازه طرح چنین پیششرطی را بدهد یا درخواست چنین ضمانتی را داشته باشد؟
آیا چنین رفتاری با سرنوشت مردم ایران که همه سختیها را برای حفظ عزت ملی به جان خریدند، کافی نیست تا به بازنگری در قبال رابطه با دولت روسیه که واقعا بیگانه با اخلاق سیاسی و منافع متقابل در عرصه جهانی است، بپردازیم؟ آنهایی که سر در زیر برف کردهاند، به خود آیند؛ زیرا به تعبیری در عرصه دیپلماسی نه دوست واقعی وجود دارد و نه دشمن واقعی؛ بلکه منافع ملی تعیینکننده روابط ملتهاست.
اصغر میرفردی - استاد دانشگاه