
کاش مدیران استقلال بگویند دقیقا چه چیزی را قبول دارند؟ اگر این مدیران واقعا معتقدند حتی نهادهای نظامی این مملکت که مستقل از دولت و جریانات سیاسی هستند هم آنقدر بیکارند که برای قهرمان نشدن استقلال برنامه میچینند بهتر نیست استعفا کنند؟
دیدارنیوز: باشگاه استقلال تا روز پنجشنبه اصرار داشت که مطیع قانون است و تلاش میکند از ظرفیتهای قانونی برای به تعویق انداختن خدمت سربازی سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند بهره ببرد.
ظهر پنجشنبه بالاخره سازمان نظام وظیفه عمومی در مورد این دو بازیکن بیانیه صادر و اعلام کرد آنها باید در تاریخ مقرر راهی خدمت سربازی شوند. در بیانیه آمده که یزدانی و مرادمند از همه ظرفیتهای قانونی برای تعویق خدمت استفاده کردهاند.
درحالی که به نظر میرسید بیانیه سازمان نظام وظیفه فصلالخطاب ماجرایی باشد که چند هفته سردرد برای فوتبال ایران به بار آورده، باشگاه استقلال در بیانیهای تند سازمان نظام وظیفه را مورد عتاب قرار داد که قانون را رعایت نکردهاند. در این بیانیه آمده است: «چگونه با وجود نامههای تاییدکننده فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش مبنی بر عضویت و نیاز تیم ملی به بازیکنان مربوطه از تعویق اعزام به خدمت محمدحسین مرادمند خودداری نمودهاید؟
سوال این است که چرا نظام وظیفه به جای ملاک قرار دادن تاییدیههای فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و مغایر با دستورالعمل، تعویق اعزام به خدمت یک بازیکن ملیپوش ۲۸ ساله را انجام نداده است. مگر تاکنون تاییدیه فدراسیون و وزارت ورزش مناط اعتبار نبود؟ سوال این است که باشگاه استقلال باید چگونه از ظرفیتهای قانونی استفاده میکرد تا معافیت آقای مرادمند تمدید شود؟»
از سراسر این بیانیه چنین برمیآید که باشگاه استقلال تنها در این صورت تصمیم نهادی مستقل و غیرورزشی را به رسمیت میشناخت که با درخواست تعویق اعزام به خدمت دو بازیکن تیم موافقت میشد و حال که چنین اتفاقی رخ نداده حتی سازمان نظام وظیفه عمومی ناجا هم رنگی، غیرمنصف و بیاعتنا به قانون است.
انگار که این سازمان تنها با دو بازیکن باشگاه استقلال سر و کار دارد نه با چندین میلیون جوان ایرانی که یکی از مهمترین فصول زندگیشان خدمت سربازی است. این رویه بارها و بارها توسط مدیران باشگاههای فوتبالی ایران و از جمله استقلال رخ داده است: رویه «قبول نداشتن هیچ چیزی.»
رجوع به سوابق چند سال اخیر بیانیهنویسی مدیران باشگاه استقلال نشان میدهد که آنها تقریبا هیچکدام از نهادهای فوتبالی و در اشلی بزرگتر ورزشی را قبول ندارند.
یک روز معتقد بودند که سازمان لیگ و فدراسیون رنگی هستند و جام اسنپی هدیه میدهند و بعد از آن در یک مرحله بالاتر به این نتیجه رسیدند که وزارت ورزش با آنها مشکل دارد. به کمیته داوران و چیدمان داوری اعتراض کردند و در اقدامی جالبتوجه مدعی شدند حتی کارشناسان داوری که با برنامههای مختلف و رسانههای گوناگون همکاری میکنند هم اصل بیطرفی را رعایت نمیکنند و با برخی تیمها رابطه دارند.
تلویزیون هم که سالهاست از نظر این باشگاه ضداستقلال کار میکند. این دیدگاه به جایی رسید که مدیران باشگاه مدعی شدند کل مجموعه دولت در ایران با استقلال مشکل دارد. حتی برخی پیشکسوتان باشگاه معتقدند نهادهایی از دولت فراتر هستند که میخواهند استقلال را زمین بزنند.
این دیدگاه مدیران باشگاه استقلال با وجود عوض شدن دولت، جابهجایی دوباره رییس فدراسیون و تغییر ریاست سازمان صداوسیما هیچ عوض نشده و به نوعی آپدیت هم شده است. در آپدیت جدید، مدیران باشگاه معتقدند که علاوه بر موارد فوق، سازمان نظام وظیفه عمومی ناجا هم با استقلال سر ناسازگاری دارد و به خاطر احتمالا تمایلات رنگی قوانین را دور میزند.
کاش مدیران استقلال بگویند دقیقا چه چیزی را قبول دارند؟ اگر این مدیران واقعا معتقدند حتی نهادهای نظامی این مملکت که مستقل از دولت و جریانات سیاسی هستند هم آنقدر بیکارند که برای قهرمان نشدن استقلال برنامه میچینند بهتر نیست استعفا کنند؟
قضیه وقتی جالب میشود که همه میدانند این مدیران توسط همین نهادها وارد فوتبال شدند و به پست و مقام رسیدند. اما به خاطر فرافکنی و خوشامد هواداران حاضر میشوند همه ارکان مملکت را زیر سوال ببرند تا نپذیرند خودشان اشتباه کردهاند. تا نپذیرند خدمت رفتن دو بازیکن تیمشان یک امر طبیعی در فوتبال است که نه برای هر فوتبالیستی، بلکه برای هر جوان ایرانی رخ میدهد.
گزارش از سامان سعادت