
آذر منصوری در نامه به ابراهیم رئیسی به دقت به ۳ معضل لاینحل ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب پرداخته است. ورزش یا به بیان دقیقتر فوتبال دولتی، ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی و عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی و اسراییلی؛ مشکلاتی که تاریخچهای طولانی در حد طول عمر انقلاب اسلامی دارند.
دیدارنیوز: نامه آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران به ابراهیم رییسی با محوریت بحرانهای ورزش میتواند فتح بابی باشد برای گفتوگوی صریح و بیپرده با دولت و حاکمیت در رابطه با مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد. رسانهها سالهاست این مشکلات را شمردهاند، اما بیان و مطالبه حل آنها از جانب چهرههای سیاسی کارکرد به مراتب بیشتری میتواند داشته باشد.
آذر منصوری در این نامه به دقت به ۳ معضل لاینحل ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب پرداخته است. ورزش یا به بیان دقیقتر فوتبال دولتی، ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی و عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی و اسراییلی؛ مشکلاتی که تاریخچهای طولانی در حد طول عمر انقلاب اسلامی دارند.
فوتبال دولتی از زمانی آغاز شد که مرحوم حسین فکری، نایبرییس وقت ورزش در اوایل انقلاب در راهپله شورای انقلاب جلوی شهید بهشتی را گرفت و از ایشان خواست نامه ملی شدن باشگاههای فوتبال را امضا کند. از همان زمان فوتبال دولتی بار بزرگ ورزش ایران شده است. ابتدای دهه هشتاد محسن صفاییفراهانی رییس وقت فدراسیون فوتبال، لیگ حرفهای را به امید عوض شدن شرایط به راه انداخت، اما در ۲۰ سال گذشته فوتبال ایران نهتنها حرفهای نشده که بیشتر تحت قیمومیت دولت قرار گرفته است. مهمترین نمودش هم خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس است که در دهه ۸۰ برای نخستینبار کلید خورد و هنوز به سرانجام نرسیده است. بسیاری از مدیران باتجربه از جمله مرحوم یزدانیخرم و محمد دادکان از همان موقع تاکید داشتند که چنین چیزی امکانپذیر نیست. با این حال هر دولتی که سر کار آمده با وعده خصوصیسازی سرخابیها کارش را شروع کرده و در نهایت با این جمله که پروسه خصوصیسازی دو تیم تا مرحله خوبی جلو رفته کار را به دولت بعدی سپرده است. در دولت فعلی هم قرار بود در همان ماه اول شروع به کار حمید سجادی دو تیم به بخش خصوصی واگذار شوند ولی این اتفاق تا به امروز نیفتاده و در آخرین اظهارنظر وزیر فروردین سال آینده برای ورود دو باشگاه پرطرفدار به بورس در نظر گرفته شده است. نتیجه سالها پشت گوش انداختن تعیین تکلیف دو تیم بیش از هزار میلیارد بدهی انباشته، ناکامی در رقابتهای آسیا، سودده نبودن دو تیم و در نهایت حذف دو باشگاه از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل مالکیت مشترک بوده است. با وجود اینکه حمید سجادی و شخص رییسجمهور بارها و بارها قول دادهاند که حتما دو تیم در دولت سیزدهم خصوصی میشوند هنوز کارشناسانی با قطعیت میگویند چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. این کارشناسان باز شدن گره کور خصوصیسازی دو باشگاه را تنها با عوض شدن نگاه امنیتی حاکمیت به ساختار فوتبال ممکن میدانند.
مانند فوتبال دولتی، محروم ماندن نصف مردم ایران از تماشای فوتبال در استادیومها از همان ابتدای انقلاب آغاز شد و تا به امروز تبدیل به یک معضل لاینحل شده است. آنقدر لاینحل که نهادهای بینالمللی فوتبال را بر آن داشت که با اولتیماتوم و فشار مشکل را حل کنند. در فروردین ۹۸ و در بازی ایران و کامبوج بالاخره قفل ورود زنان به استادیوم آزادی برای تماشای بازی ایران و کامبوج به صورت گزینشی و بسیار محدود برای زنان شکسته شد و در حالی که گمان میرفت در ادامه فضا بازتر شود، با آمدن کرونا و بدون تماشاگر شدن بازیها وضعیت دوباره به شکل سابق برگشت. به شکلی که دولت تصمیم گرفت برای فرار از تهدیدهای فیفا کرونا را بهانه بدون تماشاگر شدن بازیها قرار بدهد تا از مواجهه با مساله ورود زنان به استادیوم رهایی یابد. حال قرار است در بازی ایران و عراق در انتخابی جام جهانی اجازه ورود زنان به استادیوم به صورت محدود و البته غیرگزینشی صادر شود. این در حالی است که چهرههای تندرو در حاکمیت و دولت هنوز تلاش میکنند جلوی این اتفاق را بگیرند.
داستان عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی و اسراییلی هم از سال ۱۹۸۳ و همان اوایل انقلاب آغاز شد. جایی که «بیژن سیفخانی» فرنگیکار کشورمان «رابینسون کوناشویلی» از اسراییل را در رقابتهای کشتی آزاد و فرنگی قهرمانی جهان در کییف اوکراین شکست داد و به ادعای بیبیسی علیاکبر ولایتی وزیر وقت امور خارجه دستور بازگشت کاروان ایران به کشور را صادر کرد. از آن زمان ماجرای ممنوعیت مسابقه دادن ورزشکاران ایرانی و اسراییلی تبدیل به یک موضوع لاینحل و تنشزا در ورزش و سیاست ایران شده و هزینههای زیادی را به ورزش ایران تحمیل کرده است. تعلیقها، استعفاها، پناهندگی و از دست رفتن مدالها بخشی از این هزینه بوده است. این مساله زمانی حساستر به نظر میرسد که بدانیم با توجه به عادیسازی روابط این رژیم با کشورهای عربی، تیم فوتبال اسراییل قرار است کنفدراسیون خود را از اروپا عوض کرده و به آسیا برگردد و تا چند سال آینده احتمال برخورد تیم ملی فوتبال ایران و رژیم صهیونیستی وجود دارد و کیست که نداند فوتبال حسابش با همه ورزشها سواست.
به نظر میرسد همانطور که آذر منصوری گفته حاکمیت و دولت چارهای جز روبهرو شدن با این مشکلات ندارد و به تعویق انداختنشان چیزی جز بدتر شدن اوضاع به بار نمیآورد.