دیدارنیوز - روزنامه شهروند نوشت: این مرد ٤٧ساله که خردادماه سال ٩٦ پدرش را به قتل رساند، چند روز پیش در ویلایی شخصی خودکشی کرد. این مرد به دنبال درگیری با پدرش باعث مرگ او شد. این پزشک که تحصیلاتش را در کشور اسکاتلند گذرانده بود، با بطری آب به پدر پیرش حمله کرد و با چند ضربه محکم به سر و صورت، او را از پای درآورد. پیرمرد به دلیل خونریزی مغزی به کما رفت و بعد از مدتی هم جان باخت.
دختران مقتول بهدلیل قتل پدر از برادرشان شکایت کردند و این پرونده در یکی از شعب دادسرای جنایی تهران به جریان افتاد. هرچند متهم این پرونده در جلسات بازجویی بارها منکر قتل پدرش بود، اما در نهایت به درگیری و ضرب و شتم شدید پدرش اعتراف و قبول کرد که مسبب اصلی مرگ پدرش است. در نهایت خواهران مقتول در ازای دریافت دیه از ادامه رسیدگی به پرونده و قصاص برادرشان گذشت کردند، اما چند روز پیش جسد بیجان این پزشک در ویلای شخصیاش در نوشهر پیدا شد. بنا بر اعلام پلیس، این مرد اقدام به خودکشی کرده است.
ماجرای این پرونده از ١٩ خردادماه سال گذشته آغاز شد؛ از مشاجره و درگیری لفظی پزشک میانسال با پدرش. کار بالا گرفت تا اینکه ساکنان یکی از ساختمانهای حوالی میدان ونک که متوجه درگیری در خانه همسایه شده بودند با ورود به آپارتمان، مرد ٧٠ ساله را با سر و صورت خونآلود دیدند و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند
همزمان زنی با مراجعه به دادسرای ناحیه سه تهران از برادر ٤٧ سالهاش شکایت کرد و به قاضی پرونده گفت: «پدرم چند روز میهمان خانه برادرم و همسر موقتش بود، اما برادرم با او دعوا کرد و کتکش زد و از طریق همسایهها متوجه شدیم او در بیمارستان بستری است.» پیرمرد مجروح هرچند در بیمارستان وضع مناسبی نداشت، اما توانست در گفتوگویی کوتاه با مامورانی که برای تحقیق به بیمارستان آمده بودند، صحبت کند. او به ماموران گفت: «پسرم خانه ٧٠٠ میلیونی که من هم در آن زندگی میکردم، فروخت و همراه همسرش در خانه اجارهای زندگی میکرد. چند روزی میهمانشان بودم، اما روز آخر پسرم با من دعوا کرد و گفت باید هر چه پول و طلا دارم به او بدهم، در غیر اینصورت بیرونم میکند. با من دعوا کرد و بعد با بطری آب ضربههایی به سرم زد که زخمی شدم. او من را به این روز انداخت.» پسر میانسال اما با حضور در کلانتری منکر درگیری با پدرش شد و به افسر پرونده گفت دعوایی میان من و پدرم در کار نبود. او در خانه حالش بد شد و نتوانست تعادلش را حفظ کند و روی زمین افتاد.
چند روز بعد پیرمرد به دلیل وخامت حالش به کما رفت و چند هفته بعد روی تخت بیمارستان جان باخت. مرگ این پیرمرد به ماموران کلانتری ١٢٤ قلهک گزارش شد و ماموران نیز موضوع را به بازپرس کشیک قتل تهران اعلام کردند. پرونده به دادسرای جنایی منتقل شد و دو خواهر این پزشک از برادرشان به اتهام قتل پدرشان شکایت کردند. این پزشک که سالها خارج از ایران درس خوانده بود به دستور بازپرس پرونده بازداشت شد، اما او همچنان منکر هرگونه دخالت در مرگ پدرش بود. او سعی داشت با داستانسرایی خودش را در بروز این حادثه بیتقصیر نشان دهد. او مدعی بود تنها با پدرش جر و بحث کرده و ضربه وارد شده به سر مقتول نیز به روز حادثه مربوط نبوده است، اما این پزشک در نهایت لب به اعتراف گشود و ماجرای روز درگیری با پدرش را بازگو کرد. او در اعترافاتش در حضور بازپرس پرونده درگیری فیزیکی با پدر سالخوردهاش و همچنین زدن سیلی و مشت به او را پذیرفت. این پزشک پس از اعترافاتش به دستور بازپرس پرونده روانه زندان شد.
پزشک قاتل از همان روزهای نخست سعی کرد تا از دو خواهرش رضایت بگیرد، اما آنها فقط قصاص میخواستند. در نهایت درخواستهای مکرر این پزشک کارگر شد و اولیای دم از قصاص برادرشان به دلیل قتل پدر منصرف شدند. دو خواهر قاتل بهعنوان تنها اولیای دم این پرونده قبل از صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه با حضور در دادسرای جنایی تهران با دریافت دیه از قصاص برادرشان گذشت کردند.
بدینترتیب با اعلام رضایت اولیای دم قربانی، جراح میانسال از قصاص گریخت. اما این پایان ماجرا نبود. در حالی که این پزشک توانسته بود بهسختی از دو خواهرش بابت قتل پدر رضایت بگیرد، عذاب وجدان رهایش نمیکرد. به گفته نزدیکان این پزشک «او پس از آزادی مثل قبل نبود. گوشهگیر و منزوی شده بود. از همه کناره میگرفت، کمحرف و خیالاتی شده بود. مدام از درگیریای که با پدرش داشت و قتل او صحبت میکرد. انگار صحنههای هولناک ضربههایی که با بطری آب به سر و صورت پدرش وارد کرده بود را میدید. گریه میکرد و از کارش پشیمان بود.» در نهایت زندگی این پزشک قاتل با خودکشی به پایان رسید. پلیس چند روز پیش جسد بیجان او را پیدا کرد. او در ویلای شخصیاش در نوشهر جان خودش را گرفت.