
نقش روسیه و نماینده مسکو در مذاکرات وین به میزانی در روند مذاکرات پررنگ شده که صدای اعتراض بسیاری را در داخل کشور بلند کرده است. اما این تقلای رسانهای و سیاسی اولیانوف برای چیست؟
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: در حالی که وین آماده آتش بازی سال نو میلادی میشد، مذاکرات برای احیای برجام برای سه روز متوقف شد و قرار است دوشنبه ۱۳ دی ماه هیاتها به وین بازگردند. هشتمین دور مذاکرات وین در حالی متوقف شد که عکس مذاکره مستقیم میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات وین با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در مورد احیای برجام سر و صدای بسیاری ایجاد کرد.
از زمانی که تیم مذاکره کننده جدید با ریاست علی باقری کنی شروع به کار کرده است، به مرور شاهد نقش پر رنگ روسیه در مذاکرات وین هستیم. سفرهای باقری کنی به مسکو، توئیتهای زیاد اولیانوف از روند مذاکرات و این بار مذاکره مستقیم روسیه و آمریکا بر سر برجام اعتراض برخی را به همراه داشته است. تصویر مذاکره اولیانوف با مالی که توسط اولیانوف در توئیتر او به نمایش گذاشته، باعث واکنش کاربران اجتماعی نیز شده است.
دیدار برای بررسی نقش روسیه و علت عدم مذاکره مستقیم ایران با آمریکا با دیاکو حسینی، کارشناس مسائل بین الملل به گفتگو پرداخته است.
از زمانی که که هیات مذاکره کننده دولت سیزدهم شروع به مذاکره کرده، آیا روسیه نقش میانجی میان ایران و آمریکا را بازی میکند؟ یا این ماجرا فقط شلوغ کاری توئیتری نماینده روسیه در وین است؟
ما در مذاکرات جاری در وین هیچ میانجی نداریم. آنچه اتفاق میافتد این است که ایران در چارچوب کمیسیون مشترک برجام با اعضای برجام یعنی ۴+۱ طبق روال دورهای و عادی گفتگو میکند و از آنجایی که آمریکا مایل است به برجام بازگردد، انریکه مورا، هماهنگ کننده کمیسیون مشترک دیدگاههای ایران را به طرف آمریکایی و دیدگاههای آمریکا را به کمیسیون مشترک انتقال میدهد تا درباره شرایط بازگشت آمریکا به برجام به توافقی دست پیدا کنند. در این چهارچوب مفهوم میانجی که در دیپلماسی معنای خاص و صورت بندی مشخص دارد تعریف نشده است و قرار نمیگیرد؛ بنابراین ما به طور رسمی هیچ میانجی در گفتگوهای جاری در وین نداریم. اما فقدان مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام طبیعتاً منجر شده که بازیگران مختلف درون برجام شامل کشورهای اروپایی، چین و روسیه این فرصت را پیدا کنند و این قالب را تعریف کنند که برای به اصطلاح تسهیل توافق در بازگشت آمریکا به برجام نقشی را ایفا بکنند. انتقال پیامهایی که ما میبینیم و به نظر میرسد امروز منحصر به، آقای انریکه مورا هماهنگ کننده نیست در این چهارچوب به تدریج توسط طرفها یعنی بازیگران ۴+۱ تعریف شده است. روسیه و آقای اولیانوف نماینده روسیه در وین تلاش میکنند، از این فرصت یعنی نبود مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا استفاده بکنند برای اینکه روسیه را به عنوان کشوری با حسن نیت برای حفظ یک توافق چند جانبه نشان بدهند و سطح روسیه را در روابط بین المللی به طور کلی از این طریق ارتقا بدهند. اولیانوف هم تلاش میکند که روسیه را از جنبههای مسئولیت پذیری و دغدغه مندی یک سر و گردن از بقیه کشورهای عضو برجام بالاتر نشان بدهد. دیپلماسی رسانهای آقای اولیانوف نیز در خدمت این هدف است.
البته روسیه علاقهمند است که برجام احیا شود و آمریکا به برجام برگردد. نه به خاطر اینکه علاقهمند است که ایران منافع اقتصادی کسب بکند، بلکه اولاً جایگزین مناسبی برای این موضوع وجود ندارد و آلترناتیوهای موجود حتی برای روسیه نیز بسیار بدتر و خطرناکتر هستند و میتوانند تنشها را در منطقه افزایش دهند. دوم اینکه روسها احساس میکنند نقش موثری در حفظ برجام بعد از خروج آمریکاییها داشتند و احیای برجام را طبعاً نشانه موفقیت سیاست خارجی روسیه در این رابطه در طی سالهای اخیر قلمداد میکنند؛ بنابراین این اشتیاق را دارند که احیای برجام را انجام دهند؛ ولی در کنار این موضوع فعالیتهای آقای اولیانوف در خدمت این است که اولاً نقش روسیه را بالاتر از بقیه در مذاکرات نشان دهد و همینطور تصویر روسیه را به عنوان کشوری که به دنبال حفظ توافقات بین المللی است و توان چانه زنی و مذاکره را برای بازگشت به یک توافق پی میگیرد، نشان دهد.
نقش روسیه در این دور از مذاکرات بسیار پر رنگ است، اینکه روسیه در مذاکرات خودش را برجسته میکند به ضعف تیم مذاکره کننده ما برمی گردد؟ از طرف دیگر چقدر موضوع اوکراین در نمایشهای اولیانوف در مذاکره با رابرت مالی در خصوص برجام نقش دارد؟
این کاملاً بر همه روشن است که دولت سیزدهم و مقامات وزارت خارجه در این دولت شاید خیلی بیش از دولت قبل علاقهمند هستند که با روسیه رابطه نزدیک تری برقرار بکنند و به روسیه نگاه مثبت تری دارند. اما در عین حال در مذاکرات مربوط به احیای برجام هم چارهای جزء اتکاء به روسیه وجود ندارد. در حالی که مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا وجود ندارد، همچنین چین از گذشته تا امروز هیچ وقت اشتیاقی نداشته و ندارد که بیش از حد خود را درگیر موضوع احیای برجام و دیپلماسیهای پیرامون آن بکند و ایران هم به طرفهای اروپایی اعتماد ندارد در این شرایط تنها روسیه باقی میماند که میتواند نقش فعال تری را برای انتقال دیدگاههای ایران پیدا بکند و از جهاتی آمریکا را مجاب بکند به آنچه که ایران به دنبال تحقق آن است. ا
گر میخواهیم نقش روسیه کاهش پیدا کند، قاعدتاً باید به سمت طرفهای دیگر یعنی اروپا یا چین برویم که طبیعتاً به خاطر مواردی که عرض کردم چنین مسئلهای ممکن نیست؛ یا وارد گفتگوی مستقیم با آمریکا بشویم که این هم در حال حاضر دنبال نمیشود. در چنین شرایطی روسیه تنها کشوری است که باقی میماند و عملاً تنها گزینه و انتخاب خودخواسته ما است برای اینکه در مذاکرات وین دیدگاههای ایران منتقل شود. ضمن اینکه دولت حاضر در ایران نسبت به روسیه اعتماد دارد، زیرا تصور میشود روسها در طول دورههای اخیر بویژه بعد از خروج آمریکا از برجام به لحاظ سیاسی از ایران حمایت کردند و میخواهند که برجام احیا شود. به خاطر این استدلال و استنباطی که هست، طبیعتاً روسیه تنها گزینهای است که پیش روی ما قرار دارد.
اینکه موضوع اوکراین در پس ذهن روسها در مذاکرات وین است؟ باید گفت که روابط روسیه و آمریکا بسیار پیچیده و متنوع و پر از اختلافات مختلف است، برای مثال مسائل کنترل تسلیحات، مرزهای روسیه با اروپا، انرژی و ژئوپلیتیک که فراتر از منطقه اروپا است. طبیعتاً روسها زمانی که با آمریکاییها صحبت میکنند تمامی این اختلافات را در پس ذهن خود در این دیپلماسیها و گفتگوها دارند. ما نباید تصور کنیم زمانی که صرفاً موضوع برجام مطرح است، روسها تمام آن اختلافات را کنار میگذارند و صرفاً به موضوع برجام توجه میکنند. حتماً بخشی از دیپلماسی که بین روسیه و آمریکا در برجام شکل گرفته تا اندازهای تحت تاثیر سایر تحولات بین آنها است یا میتواند در این تحولات تاثیرگذار باشد. این معادلات در دنیای سیاست کاملاً طبیعی است و روسیه نیز قابل سرزنش نیست اگر چنین تاثیراتی را بخواهد در سایر موضوعات در روابطش با آمریکا بگذارد یا از آن موضوعات در دیپلماسی خودش در ارتباط با مذاکرات احیای برجام تاثیر بگیرد. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم که آیا میخواهیم چنین فضایی را به روسها بدهیم تا امعاملات گسترده خودشان را شکل بدهند و احیاناً برجام هم به عنوان یکی از موضوع در کنار آنها و تحت تاثیر یا تاثیرگذار بر آنها ببینند و تعریف کنند یا اینکه ما میخواهیم برجام از این تحولات و از این اتفاقاتی که بین روسیه و آمریکا میافتد مستثنی بکنیم و جداگانه مورد بحث قرار دهیم. فکر میکنم انتخاب ما است که موضوع برجام را مستثنی بکنیم، ولی تا آنجایی که به روسها مربوط میشود من فکر میکنم هر چند به صراحت در این رابطه موضع نمیگیرند، اما به طور طبیعی میتوانند که در پس ذهنشان در مذاکراتی که با آمریکا در وین دارند به دامنه بهم پیوسته موضوعاتی که روسیه و آمریکا گرفتارش هستند، فکر بکنند و شاید از دل این مذاکرات برای سایر مشکلات و تنشهایی که دارند به نتایجی برسند.
به نظر شما وقت این نرسیده است که ایران و آمریکا بر سر یک میز مذاکره بنشیند، زیرا یکی از سندها در خصوص رفع تحریمها است و کاملاً مربوط به آمریکا و تصمیم آنها است؟
دلیل اصلی که تصمیم بر این شد ما با آمریکا به طور مستقیم گفتگو نکنیم، این بود که گفتگوی بین ایران و آمریکا صرفاً در چارچوب توافق برجام صورت بگیرد. یعنی مجوزی در سطوح عالی نظام فراتر از گفتگو مذاکره طرفین در قالب و چهارچوب حقوقی برجام و طبیعتاً حول میز کمیسیون مشترک برجام داده نشده است. بنابراین، چون آمریکا از برجام خارج شده است و عضو کمیسیون مشترک نیست، امکان گفتگوی مستقیم نیز وجود ندارد. این خط قرمزی بود که از ابتدا ترسیم شده است.
من فکر میکنم هر چند مبنای حقوقی این موضوع قابل درک است، ولی ما باید متوجه این نکته هم باشیم که در خلال مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام این فضای گفتگوی غیر مستقیم باعث شود کشورهای دیگری که درست به اندازه آمریکا (اگر نگوییم بیشتر از آمریکا) مقصر هستند به دلیل عدم انجام تعهدات خودشان بویژه بعد از خروج آمریکا از برجام، بتوانند از این فرصت برای تحت تاثیر قرار دادن طرفین و پیگیری منافع مستقل خودشان رایزنی و لابیها با طرفهای آمریکایی داشته باشند که ما درباره صداقت و صراحت و کیفیت این رایزنیها با طرف آمریکایی بی اطلاع هستیم و این بی اطلاعی در حالی صورت میگیرد که هدف اصلی مذاکرات مستقیماً به سرنوشت ایران و تحریمهای وضع شده علیه ایران مربوط میشود؛ بنابراین ما فکر میکنم با توجه فرصت طلبیهایی که ما سراغ داریم که هنوز هم به شکلهای مختلف میبینیم، شاید به نحوی مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکامیتواند مورد توجه قرار بگیرد؛ به خصوص اگر احساس بشود که این مذاکرات به نتیجه مطلوب نمیرسد و یا سرعت بسیار کمی دارد. در واقع فرمولی پیدا بشود تا ایران و آمریکا بتوانند حداقل رو در رو مذاکره کنند. فکر میکنم این حتماً میتواند در شرایط خاصی کمک کننده باشد. البته اگر مذاکرات به روال موفقیت آمیز با سرعت و با اطمینان خاطر پیش رود ممکن است حتی چنین نیازی وجود نداشته باشد، اما تجربهای که ما داریم در گذشته و امروز این است که در مذاکره غیر مستقیم آمریکا ملاحظات متعددی دارد و همچنین اطمینان کامل به ما داده نمیشود که این مذاکراتی که مطلوب ایران است با شیوه استدلالها و رایزنیهایی که مطلوب ایران است، پیش برود. به همین خاطر من فکر میکنم بهتر است ما به تدریج به این موضوع فکر کنیم که با آمریکا رو در رو صحبت کنیم و منافع ایران را از طریق این گفتگوی مستقیم تامین کنیم.