
دربی ۹۷ همان چیزی بود که باید باشد. هیاهوی بسیار برای هیچ. سنگی بر گور فوتبالی که به هیاهو و جنجال تقلیل یافته است. خالی از هر دانش و تدبیر و زیباییای؛ مثل تقدیر این روزهای جامعه ایران!
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: از همان اول هم انتظارمان بیخود و بیجهت بزرگ بود. چه انتظاری باید داشت از جدالی که میتوانست عصر جمعه، با حضور حداقل ۵۰ هزار تماشاگر و در ساعتی غیر از ترافیک اعصابخردکن برگزار شود و دم هواداران با بازدم بازیکنان درآمیزد که هیچ یک از اینها نشد؟
از دربی ۹۷ تنها چیزی که مانده سردرد و شکایت و احساس پوچ بودن فوتبال ایران است در حالی که میشد این بازی نمادین را بسیار بهتر از این برگزار کرد و پای آن ایستاد و از میوه آن نیز به نفع تمام فوتبال کشور بهره برد. اما تا دقایقی پیش از برگزاری مسابقه، همه نیروی دو باشگاه و فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و حتی وزارت ورزش، صرف ایجاد و بعد فروکاستن حواشی مخرب و دردسرساز شد.
بازی نمادین فوتبال باشگاهی ایران در هفته هشتم لیگی انجام شد که از همان دوران پیشفصل و هفتههای نخست در نکبت و بدبختی غوطهور بود. اکثر تیمهای لیگ همچنان در وضعیت نابسامان مالی و حتی هویتی بودند و هستند و بهترین آنها که استقلال و پرسپولیس محسوب میشوند نیز هرگز رنگ و روی آرامش به خود نگرفتهاند.
فشار روحی ناشی از بدهیهای پیشین، مشخص نبودن مدیریت بالای سر دو تیم، ماجرای ملالآور خصوصیسازی و واگذاری سهام باشگاه به هوادار یا خریدار آنقدر مسائل بزرگی هستند که هر یک به تنهایی هم میتوانند نسخه یک تیم را بپیچند و از زندگی ساقطش کنند. اما استقلال و پرسپولیس که دیگر سختجانی جزئی از تقدیر آنها شده به هر حال خود را به دربی نیم فصل اول رساندند و قبل از آن هم به هر ترتیبی که بود توانستند بخشی از حقوق و امتیازات حقه خود را استیفا کنند.
با این احوال کشمکشهای بین سازمان لیگ و دو باشگاه و همچنین ماجراهای بین فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش همچنان ادامه دارد تا اجازه ندهد این بازی مهم سرآغاز اتفاقات بزرگ و تاثیرگذار در فوتبال ایران شود. به طور مثال دربی ۹۷ میتوانست آزمایشگاهی برای استفاده از همان سیستم نصفه و نیمه VAR که توسط فدراسیون خریداری شده باشد و بخشی از مشکلات مربوط داوری در این بازی را حل و فصل کند.
همه ایران میدانند که داوری در شهرآورد تهران از روز ازل تاکنون مسئله و چالش بزرگی برای گردانندگان فوتبال و این دو باشگاه پرطرفدار است و سالها به منظور کاهش احتمالی پیامدهای آن، داوران خارجی ریز و درشتی به ایران آمدند. با این احوال در چند سال اخیر نیز با اینکه داوران ایرانی تلاش خود را برای قضاوت هر چه بهتر این بازی به کار گرفتهاند، اما هیچ مسابقهای نبوده که بعد از آن حرف و حدیثی پیش نیاید.
عصر شنبه، اما نیمکت دو تیم خیلی زودتر از آن که داور دچار اشتباه بزرگی شود، از ریل آرامش خارج شدند و آنقدر سر و صدا کردند که تمرکز بنیادیفر را کاملا به هم ریختند. همه هنر کادر فنی دو تیم در همان نیمه اول هویدا شد و به همگان اثبات کرد که استقلال و پرسپولیس هرگز تیمهای تاکتیکی و باطراوتی نیستند حداقل در این برهه از لیگ برتر؛ بنابراین همه چیز به حوادث سپرده شد و البته به جار و جنجال کنار زمین و داخل میدان و داد و فریادهایی که برای هیچ به آسمان رفتند!
تمام حوادث این بازی به دو صحنه ختم شده که داور باید به روزبه چشمی کارت زرد میداد و در دقیقه ۸۷ نیز به سود استقلال پنالتی میگرفت! غیر از این دو صحنه آیا کسی برای چند دقیقه متوالی هم که شده گوشههایی از فوتبال امروز جهان را دید؟! کدام حرکت تمرین شده یا تکنیک جذاب در زمین به منصه ظهور رسید که حواس همه را از داور دور کند و به متن بازی متمرکز کند؟
اگر از دربی یا به عبارت ادبی آن «شهرآورد» انتظار این را داشتیم که نماد و سمبل فوتبال ایران باشد باید به منتظران آن عرض کنیم که این بازی حالا نشانهای است بر مرگ فوتبال ایران، سنگی است بر گوری...