
فیاض زاهد کارشناس سیاسی و استاد دانشگاه در آستانه آغاز دور هفتم مذاکرات ایران و طرفهای برجام، در گفتگو با دیدارنیوز ابعاد مختلف مذاکرات وین و تاثیرات مثبت و منفی داخلی و بین المللی آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: یک روز مانده تا مذاکرات هستهای بین ایران و سایر طرفهای برجام سرویس سیاسی دیدار از فیاض زاهد نویسنده، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی پرسید ایران و آمریکا در شرایط کنونی هر کدام چقدر به توافق نیاز دارند؟
زاهد در پاسخ به این سوال گفت: دولت رییسی یک تیم ۴۰ نفره راهی وین کرده است که در میان آنها تعدد زیادی صاحب نظر، مدیران حوزههای مختلف مانند کشتیرانی، بیمه، خودرو و بانک و متخصصین حقوقی و حتی شنیدم تعدادی از معلمین زبان حضور دارند. از طرفی خاستگاه این تیم فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق و شبیه آن هستند. در حالی که تیم قبلی سوابق طولانی اجرایی در روابط بینالملل داشتند و در دانشگاههای درجه یک دنیا درس خوانده بودند. با این وجود به نظر میرسد تیم دولت رییسی برای مذاکرات جدی هستند.
وی افزود: اما قابل تامل اینکه اگر ایران تا پایان دولت روحانی اصرار داشت با آمریکا مذاکره مستقیم نکند، این مدل امروز هم دنبال میشود که هم هزینه زمانی را افزایش میدهد و هم هزینه و اقتصادی و بینالمللی ایران را بالا میبرد. چون معلوم نیست آنچه ایرانیها میگویند به درستی توسط اروپاییها به آمریکا منتقل شود و بعید نیست دولتهای واسط با لحاظ منافع خودشان مسائل را منتقل کنند. تا زمانی ایران و آمریکا به صورت مستقیم سنگهای خود را با هم وا نکنند، هیچ توافق خوبی صورت نخواهد گرفت.
این کارشناس سیاسی درباره صحبتهای سیدابراهیم رئیسی مبنی بر اینکه اقتصاد ایران را به مذاکرات گره نمیزنیم و این ادعا که نفت ما بیش از گذشته به فروش میرسد و روابط ما با منطقه و جهان رو به بهبود است، اظهار کرد: این توهمی بیش نیست و بدون گفتوگو با آمریکا و حل و فصل مشکلات فی مابین دو کشور، به هیج نتیجه داخلی و بینالمللی دست نخواهند یافت. اصلا طرف اصلی مذاکره آمریکا است. بقیه همراهان آمریکا هستند، چین و روسیه هم از نظر من غیر قابل اعتماد هستند. زیرا ایران با توان هستهای اعم از نظامی و غیر نظامی، رقیب روسیه است و برای روسیه این ایران مطلوب نیست. از طرفی ایران برای چین اولویت اصلی برای همکاری نهایی اقتصادی نیست. در این شرایط برای چین، دیگر کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی، کویت و عربستان انتخاب اول و اولویت است. امروز تراز تجاری چین با آن کشورها در مقایسه با مراودات چین با ایران را نگاه کنیم، اولویتهای اقتصادی و تجاری چینیها در منطقه ما مشخص میشود.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: به نظر میرسد نگاه مذاکره کنندگان ایرانی به شرکت در مذاکرات وین مانند شرکت در نماز جمعه است. البته به دلیل پرستیژ و پرنسیب ایران از آن جهت که دولت آمریکا از برجام خارج شده است، مانع گفتوگوی مستقیم دو کشور شده است. اما اگر وارد گفتوگوهای جدی شدند هیچ اشکالی ندارد که این دو مستقیم با هم حرف بزنند و و هر کدام دستورکار خود را روی میز بگذارند و از طریق اشتراکات و نقاط نزدیک به هم شروع کنند.
منتها شاید ایران به این دلیل از مذاکره مستقیم با آمریکا اجتناب میکند که دنبال زمان خریدن است. یعنی باید از نوشته کیهان بفهمیم که ایرانیها رفتهاند مذاکره کنند که توافق نکنند.
وی ادامه داد: البته ضمن اینکه من به اراده دولت رییسی برای توافق با آمریکا خوشبین هستم، اما اشکالاتی وجود دارد. یکی اینکه تیم مذاکره کننده کنونی اساسا برجام را قبول ندارند. وقتی شما سند قبلی را قبول ندارید و ۸ سال هم به آن ناسزا گفتید، چگونه میتوان از داخل آن دستاوردی مطلوب به دست آورد. اشکال پیچیده بعدی این است که این تیم میرود که بگویند دولت روحانی عرضه نداشت، ولی ما میتوانیم به توافق خوب برسیم؛ لذا از طرفی ذاتا و اصالتا به برجام باور ندارند و از سویی به دنبال دستاورد جامع یا مطلوب هستند. پیدا کردن پرتقال فروش در این میان کار بسیار سختی است. چون ارادههای متضاد و متعارض در وسط این داستان وجود دارد. با این وجود به نظر میرسد در بالاترین سطح نظام اراده بر این است که ایران با طرفهای مقابل به یک توافق منطقی دست یابد.
زاهد درباره شروط جدید ایران و آمریکا تصریح کرد: شاید ایران با این استراتژی بخواهد درخواست های حداکثری خود را بیان کند که طرف مقابل را وادار کند انتظاراتش از ایران در حوزه روابط منطقهای و موشکی را نادیده بگیرد. اینها همه میتواند اراده و انگیزه طرفین برای گفتوگو تلقی شود. به شرطی که اولا طرفین همدیگر را دست کم نگیرند و دوم اینکه همدیگر را تحقیر نکنند. بلکه بر مذاکرهای نتیجه محور تمرکز کنند.
این کارشناس مسائل سیاسی تضمین رییس جمهوری بعدی آمریکا به ایران ناممکن دانست و گفت: ساز و کار حقوقی ایالات متحده آمریکا چنین اجازهای نمیدهد که برای رییس جمهوری بعدی تعهد تراشیده شود. رییس جمهوری فعلی آمریکا میتواند توافق را تضمین کند. اگر قرار است یک تضمین بلند مدت تعریف شود، نیاز است که مجوعه ای از روابط بین ایران و آمریکا ترمیم شود که بزرگترین مسئله این روابط اسرائیل است. این واقعیتی است و خوب یاد بد تا زمانی که مسائل بین ایران و اسرائیل حل نشود، دور نمای مستحکم و بنیادین در روابط ایران و آمریکا به وجود نخواهد آمد.
اما طرفین میتوانند بخشی از مسائل فی مابین که در کوتاه مدت قابل حل نیست را فریز کنند که به آن توافق جامعی که در هفته آخر محمد جواد ظریف و سید عباس عراقچی به آن دست یافته بودند، نزدیک شوند. ارزیابی من این است که اگر تیم ایرانی واقعا به دنبال حل مسائل هستند، می تواند براساس الگوی تیم دولت روحانی مذاکرات را جمع کنند. من نگرانم برادران انقلابی حتی مجبور به پرداخت هزینههای بیشتری نسبت به مذاکره کنندگان قبلی شوند.
وی تاثیرات توافق و عدم توافق بر عملکرد، کارنامه، موفقیت و شکست دولت رئیسی را جدی قلمداد کرد و افزود: اگر توافق صورت نگیرد این تصور که ایران می تواند فروش نفت خود را -مثل امروز که که تا یک میلیون بشکه در روز افزایش یافته- افزایش دهد اشتباه است. به نظر من شکست مذاکرات معاملات بین المللی ایران را با سختی بیشتری مواجه خواهد کرد، زیرا همین مقدار فروش نفت به چین، در پشت پرده با چراغ سبز آمریکا صورت میگیرد. در صورت شکست مذاکرات فشار آمریکا بر میگردد و سنگین تر از قبل هم خواهد شد. بنابراین وقتی دولت درآمد نفتی و به تبع آن درآمد مالیاتی هم نداشته باشد و با بحرانهای مختلف داخلی هم دست به گریبان باشد، شرایطش سخت خواهد شد.
زاهد در پایان گفت: من فکر میکنم رییس جمهوری و تیمش به اندازه کافی از شرایط آگاهی دارند. ایالات متحده آمریکا هم نیازمند یک توافق هستند. چون آنها مترصد شرایطی هستند که از خاورمیانه خارج شوند. تمرکز بلند مدت آمریکا نه بر خاورمیانه که بر چین و آسیای شرقی است و دسترسی ایران به بمب اتمی را برای خودشان چالشی جدی میدانند چون در منطقه رقابت تسلیحاتی رقم خواهد خورد و آن را افزایش خواهد داد. در منطقهای که اسرائیل در اقلیت است، این میتواند توجه آمریکا به مسئله چین و هژمونی آن کشور را تحت تاثیر قرار دهد. پس آمریکاییها به صورت راهبردی علاقهمند هستند با ایران به توافق برسند. حتی اگر از نظر آنها توافق بدی باشد.