سرمربی اسبق تیم ملی ایران گفت: من به شدت عاشق فوتبال هستم. پس موقعی که به عنوان مربی کار میکنم اصلا به پول فکر نمیکنم. من عاشق کارم بودم و هستم.
دیدارنیوز - والدیر ویرا سرمربی سابق تیم ملی ایران سالها پس از صعود ملبورن درباره جزییات سبک کاری خود حرف میزند؛ او پس از سالها یک بار دیگر درباره صعود پرماجرای تیم ملی ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه سخن گفت که گزیدهای از آن را در زیر میخوانید:
هنوز هم طعم آن پیروزی شیرین زیر دندانمان و در حقیقت در دل و جانمان باقی مانده است. بازی برگشت با استرالیا در ملبورن هنوز هم یکی از خاطره انگیزترین مسابقات تیم ملی در سه دهه اخیر است. آن روز در اردوی تیم ملی چه گذشت؟ بین دو نیمه چه اتفاقاتی افتاد و چه صحبتهایی مطرح شد که همه چیز تغییر کرد؟
روز دیدار با استرالیا واقعا خاص بود، من میدیدم که استرالیاییها با تمام قوا حمله میکنند و تیم ملی را به شدت تحت فشار گذاشته بودند. از دقایق اول که آن حجم فشار را دیدم به این فکر میکردم که باید بازیکنانم را به شیوهای آرام کنم؛ و به آنها برای ادامه مبارزه اعتماد به نفس بدهم. میدانستم که ایرانیها به شدت افراد احساسی هستند و براساس احساسشان تصمیم میگیرند.
از مترجم خواستم که کاملا آرام و متمرکز باشد و با دقت و وسواس کامل سخنانم را ترجمه کند. گذاشتم ۵ دقیقه بگذرد و تیم آمادگی ذهنی لازم را پیدا کند. سپس گفتم ببینید استرالیاییها دارند به شدت میدوند و تلاش میکنند؛ چون آنها چاره دیگری ندارند. شاید نتوانیم جلوی تلاش و دویدنهای مداوم آنها را بگیریم، اما میتوانیم متمرکز شویم و فوتبال خودمان را بازی کنیم. لازم نیست فقط بجنگید سعی کنید خوب فوتبال بازی کنید. دیروز که به دیدن ورزشگاه آمدیم همه شاد بودیم، چون کیفیت چمن ورزشگاه ملبورن بهتر از ورزشگاه آزادی بود (لازم به ذکر است در آن دوره کیفیت چمن آزادی حقیقتا نامناسب بود) بیایید از این امکان لذت ببریم آن گونه که میدانید و از صمیم قلب داد، بازی کنید. استرالیاییها هم تحت فشار هستند و این مساله اصلی و کلید موفقیت ماست.
پس از صعود به جام جهانی باور کنید هنوز هم نمیدانم چه اتفاقی افتاد. من فهمیدم که تغییراتی در فدراسیون رخ داده است. اما فکر میکردم آنها به قرارداشان پایبند میمانند. اما این اتفاق نیافتاد و من مجبور شدم با فیفا تماس بگیرم.
فیفا به فدراسیون ایران حکم کرد که کل حقوق مرا تا پایان جام جهانی پرداخت کند. من حقوق زیادی نمیگرفتم؛ تنها ماهی ۵۰۰۰ دلار دستمزد من بود که پس از حکم فیفا پرداخت شد.
من به شدت عاشق فوتبال هستم. پس موقعی که به عنوان مربی کار میکنم اصلا به پول فکر نمیکنم. من عاشق کارم بودم و هستم.
اگر بخواهم در مورد بازیکنانی که افتخار همکاری با آنها را داشتم صحبت کنم؛ آنچه میتوانم ذکر کنم این است که برای هر پست تیم ملی در آن مقطع دو بازیکن آماده وجود داشت. عابدزاده و نکیسا هر دو عالی بودند. همانگونه که علاوه بر دایی و عزیزی روی نیمکت دو بازیکن ازرشمند (تهامیو مدیر روستا) نشسته بودند. من در مورد استعداد بازیکنانتان صحبت میکنم. در مدتی که حضور داشتم با حدود ۳۰ بازیکن در اردوی تیم ملی ملاقات کردم و شگفت زده و البته کمیغمگین شدم که کشوری با آن همه استعداد هنوز زمان زیادی با حرفهای شدن به صورت کامل فاصله دارد.
یادم هست پیش از بازی ایران و ژاپن در مقدماتی جام جهانی ۹۸؛ از آقای ما نوسی فر خواهش کردم که خیلی زودتر از بازیکنان به رختکن برویم و تا متنهایی را برایم ترجمه کند. بعد در کفش هر بازیکن یک پیام انگیزشی گذاشتم. هر پیام مخصوص همان بازیکن خاص بود. آنها خیلی خوشحال شدند وقتی پیامهای مرا دیدند و خواندند. گفتم بین دو نیمه بیشتر صحبت خواهیم کرد به زمین بروید و بهترین خود باشید. هرگز از روی نیمکت مربیگری سر بازیکنانم فریاد نمیزنم و حس میکنم این برای تیم مناسبتر هست. به عقیده من سورپرایزهای دوستانه کوچک و ارتباط مناسب بسیار بیشتر از فریادهای عصبی و سخنان تند جواب میدهد. در واقع بازیکنان همواره به اعتماد به نفس نیاز دارند؛ نه به دستور و فشار از جانب مربی.
اگر چه دوره بسیار کوتاهی در ایران بودم، اما کاملا با نظر افشین قطبی و کارلوش کی روش مبنی بر اینکه ایران با استعدادترین بازیکنان آسیا را دارد موافقم. آنچه واقعا نیاز است حمایت بیشتر و بیشتر از استعدادهای جوان و توجه ویژه فدراسیون به این موضوع است. من اکنون در آلمان زندگی و هنوز هم از طریق تلویزیون به صورت جدی فوتبال را دنبال میکنم، اما متاسفانه دسترسی به بازیهای لیگ ایران و تیم ملی ندارم و فقط بازیهای تیم ملی را در جامهای جهانی چند سال اخیر دیده ام.