
دیروز اصفهان صحنههای بسیار تلخ و تکاندهندهای را تجربه کرد. رسول شکوهی که از ابتدای تجمعات آب در اصفهان این موضوع را پیگیری کرده نگاهی انداخته است به عوامل و ریشههای این رخداد تلخ...
دیدارنیوز – رسول شکوهی: هفته گذشته که از تجمع مردم اصفهان در زاینده رود گفتیم و نوشتیم به اتحاد مردم و کشاورزان و فعالین صنفی برای یک مطالبه مشخص و رویکردهای مثبت بخشهای انتظامی و امنیتی و صداوسیما اشاره کردیم. این هفته، اما مطالبات مردمی و کشاورزان بر قوت خود باقی بود، ولی دیگر خبری از رویکردهای منطقی نهادهای انتظامی و امنیتی و صداوسیما نبود.
چند هفتهای میشود که کشاورزان اصفهانی در اعتراض به وضعیت آب این استان دست به اعتراض زده اند و در زاینده رود تحصن کردهاند. هفته گذشته جمعیت قابل توجهی از مردم اصفهان به این اعتراضات پیوسته اند و جمعیت نسبتا زیادی در حوالی پل خواجو دورهم جمع شدند. خوشبختانه آن تجمع با کمترین حاشیه دنبال شد و نیروی انتظامی امنیت این تجمع را برقرار کرد و صداوسیما نیز این اعتراضات را پوشش داد.
بیشتر بخوانید: به اصفهان شهر بحران بیآبی خوش آمدید
بعد از این تجمع بسیاری از رسانهها از این رویکرد مثبت گفتند و همچنین بحثهای کارشناسی در حوزه آب در رسانههای رسمی و غیررسمی شکل گرفت و بسیاری از دغدغهمندان کشور دیدگاههای خود را به میان جامعه بردند و بحث درباره بحران آب به موضوع روز رسانهها و شبکههای اجتماعی بدل شد. مردم کوچه و خیابان هم به این موضوع حساس شدند و مطالب مرتبط به بحران آب در ایران را دنبال کردند.
به تعبیر بسیاری از افراد تجمع مردم اصفهان در زاینده رود نقطه عطفی برای اعتراضات به بحران محیط زیست در ایران بود و برای اینکه بحران محیط زیست به مطالبه اصلی جامعه تبدیل شود باید از دل اتفاقاتی از این دست به دنبال آن بود. بحران محیط زیست میتواند تغییرات اقلیمی وحشتناکی در آینده ایران به وجود بیاورد و بحران مهاجرت از جنوب کشور به شمال کوچکترین بخش آن است و در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم.
بازنگری در صنایع و حرکت به سمت کشاورزی مدرن به جای درجا زدن در کشاورزی سنتی اصلیترین تصمیمی است که مسئولان باید اتخاذ کنند. اما متاسفانه اقدامی که مسئولان در طول چند دهه گذشته انجام داده اند باعث شده که جمعه سیاه در اصفهان به وجود بیاید و روسیاهی آن برای مسئولان و مدیران کلان کشور باشد. در دورهای با سدسازیهای افراطی و پروژههای غیرکارشناسی انتقال آب و سپردن مدیریت آب به استانها و حفر چاههای فکر نشده این بلا بر سر منابع آب کشور آمد و در دورهای دیگر با کشاورزیهای بیرویه و صنایع غیر بهینه.
به هر روی این روسیاهی برای مدیران چند دهه اخیر کشور باقی میماند و نمیتوان آن را با هیچ آب و صابونی پاک کرد. اما روسیاهی جدید برای مدیران و تصمیم گیرندگانی است که در وضعیت فعلی وقتی مطالبات به حق مردم مطرح میشود، با رویکرد امنیتی انتظامی با آن برخورد کنند. همواره گفته شده است که مسائل اجتماعی را باید با رویکرد اجتماعی تحلیل و مدیریت کرد و وقتی مسائل اجتماعی و به صورت مشخص مسائل محیط زیستی را با نگاه امنیتی انتظامی تحلیل و مدیریت کنیم به خطا رفته ایم. رویکرد انتظامی امنیتی نه تنها آن مساله اجتماعی را حل نمیکند بلکه مشکلات و بحرانهای دیگری نیز از دل یک پدیده محیط زیستی هم به وجود میآورد.
جمعه سیاه در اصفهان از روزهای قبل از آن آغاز شد. خبرهایی مبنی بر جلوگیری از چادر زدن کشاورزان و حتی آتش زدن چادرهای آنها به گوش میرسید. پیامک مشکوکی که مشخص نشد از جانب کدام نهاد و سازمان ارسال شده نیز به دست شهروندان اصفهانی رسید. در متن این پیامک نوشته شده بود: «سلام علیکم همشهری عزیز. با توجه به اینکه صنف کشاورزان استان امروز پایان تجمع خود را اعلام کرده اند لطفا مراقبت فرمایید حضور شما در این محدوده مورد سوء استفاده رسانههای بیگانه و معاندان قرار نگیرد».
میتوان این پیامک را به راحتی ردیابی کرد تا مشخص شود از طرف کدام نهاد و سازمان ارسال شده، ولی این پیامک اگر در سطح استان و به طور گسترده ارسال شده باشد میتوان گفت که قبل از هر چیزی فضا را متشنج کرده است. پیامک ارسالی و برخورد با کشاورزان و آتش زدن چادر اسکان آنها را میتوان به عنوان شروع این درگیریها در نظر گرفت.
دیگر نکتهای که باید به آن اشاره کرد اختلال در جریان انتقال آب به استان یزد است. یکی از بحرانهایی که از دل بحران آب و مسائل زیست محیطی آن به وجود آمده دعوایی است که بین استانهای همجوار و استانهایی که مسائل آب دارند به وجود آمده. دعوایی که فقط در حد یک دعوا باقی نمیماند و میتواند بحران آفرین باشد. یکی از این بحرانها تخریب لولههای انتقال آب به استان یزد است. یکی دیگر از این بحرانها اختلافات قومی و منطقهای است که بین استانهای اصفهان و خوزستان و یزد و چهارمحال بختیاری میتواند به وجود بیاید.
با این اوصاف به جمعه سیاه اصفهان میرسیم. از دل فیلمها و عکسها و روایتهایی که به دست آمده میتوان فهمید که این جمعه اجازه تجمع داده نشد و حضور متراکم نیروهای انتظامی و ضد شورش این مساله را تایید میکند. در فیلمهای رسیده از اصفهان حضور زنان و افراد مسن خیلی به چشم میآید. متاسفانه این حضور با آسیب دیدگی و جراحات مختلفی همراه بود و متاسفانه فیلم و عکسهایی در شبکههای اجتماعی دیده میشود که یک پیرمرد یا پیرزن را نشان میدهد که خون از سر و رویش میریزد.
استفاده از نیروهای غیرحرفهای در حوزه انتظامی و امنیتی نیز یکی دیگر از نکاتی که از تصاویر و فیلمها میتوان به آن رسید. استفاده از نیروهای بسیج در یک اعتراض محیط زیستی که به صورت مشخص درباره بحران آب است منجر به اصطکاک بیشتر بین نیروهای انتظامی و مردم میشود، چون آنها توان و آگاهی کامل برای مسائلی از این دست را ندارند و به تحریک هر چه بیشتر معترضان منجر میشود. این تحریک بیشتر تا حدی پیش میرود که در فیلمها درگیریهای دو طرفه و پرتاب سنگ و مسائلی از این دست را هم میبینیم. نیروهای حرفهای در این حوزه میتوانند به امنیت هر چه بیشتر معترضان کمک کنند و استفاده از نیروهای غیرحرفهای به ترس مردم و تحریک آنها منجر میشود.
وقتی در تجمعاتی از این دست شعار «نترسید ما همه با هم هستیم» شنیده میشود یعنی یک ترسی به وجود آمده و این ترس منجر به اتفاقات بعدی شده است. تند شدن شعارها از هفته گذشته تا این هفته نیز یکی دیگر از مسائلی است که باید به آن اشاره کرد. جنس شعارها در هفته گذشته کمتر متوجه مسئولان کشور بود و بیشتر به مسائل زیست محیطی اختصاص داشت. ولی در جمعه سیاه اصفهان شعارها رفته رفته تند شد.
درگیری فیزیکی و استفاده از گاز اشک آور و تیر ساچمهای و واقعی و ... همان عدم درک اجتماعی نسبت به مسائل اجتماعی و سیطره نگاه امنیتی به جای نگاه اجتماعی است. این مسائل نه تنها بحران آب در کشور را حل نمیکنند بلکه بر بحرانهای دیگر دامن میزند. یکی از این نمونههای عدم درک درست را میتوان در صحبتهای حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه مشهد دید.
علم الهدی با اشاره به کم آبی در استانهای کشور گفت: این مشکل بخش عمده اش مربوط به کاهش نزولات آسمانی در کشور است. وقتی نزولات آسمانی کم است مشکل با تجمع درست نمیشود، در مقابل خدا تجمع فایده ندارد بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود. درک نادرست مساله اجتماعی باعث میشود که بحران زیست محیطی و اعتراض به آن را به گونهای تحلیل کنیم که معترضان مقابل خداوند قرار گیرند!
به هر روی از تصمیمات غلط و سیاستگذاریهای غیرکارشناسی و مصرف منابع کشور نتیجهای جز فاجعه امروز محیط زیستی و بحرانهای مختلف آب و هوا و فرونشست زمین حاصل نشده است و روسیاهی آن برای مسئولان مربوطه در دهههای اخیر است. با رویکردهای قهری و سرکوب اعتراضات و عدم توجه به مسائل اصلی بحران آب و امنیتی و انتظامی کردن مسائل اجتماعی هم نتیجهای جز روسیاهی برای مسئولین و از بین رفتن منابع کشور و جان انسانها نخواهیم داشت.