
آیا از نظر رئیس جمهور ۱۶.۳ میلیون نفر ایرانی اند و حق مساوی با بقیه هموطنانشان دارند یا، چون در انتخابات حضور نیافته و به آقای رئیسی رای نداده اند شهروند درجه دوم هستند و شایسته قهر و طعن و لعن؟
دیدارنیوز - محمد مهاجری فعال سیاسی نوشت: در آستانه صدوشصتمین روز پیروزی آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و صد و دهمین روز مراسم تحلیف و صدمین روز آغاز به کار دولت او، چندنکته کاملا بدیهی را یادآوری میکنم.
نخست:آرای آقای رئیسی در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ حدود ۱۸ میلیون است یعنی ۵.۶ میلیون رای کمتر از آرای ۲۳.۶ میلیونی حسن روحانی در سال ۹۶. حتی اگر آرای آقایان رضایی و قاضی زاده هاشمی را به عنوان نامزدهای پوششی (مجموعا ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار) به این عدد اضافه کنیم به ۲۳.۴ میلیون میرسد. یعنی باز هم ۲۰۰ هزار رای کمتر از آرای حسن روحانی در سال ۹۶
دوم: در انتخابات ۱۴۰۰ حدود ۲۸.۹ میلیون نفر شرکت کردند، اما در انتخابات ۹۶ این رقم به ۴۱.۳ میلیون میرسید. مقایسه این دو رقم نشان میدهد ۱۱.۴ میلیون نفر از شهروندانی که ۴ سال قبل پای صندوق آمدند با انتخابات قهر کردند.
سوم: در سال ۱۳۹۶ حدود ۱.۲ میلیون رای باطله و سفید وجود داشته که این رقم در انتخابات ۱۴۰۰ به ۳.۷ میلیون رسیده یعنی افزایش ۲.۵ میلیونی.
چهارم: اگر رای ۱۱.۴ میلیون نفری را که در انتخابات ۱۴۰۰ (در مقایسه با انتخابات ۹۶) شرکت نکردند و مابه التفاوت تعداد آرای باطله دو انتخابات اخیر (یعنی ۲.۵ میلیون) و نیز آرای ۲.۴ میلیونی آقای عبدالناصرهمتی را با هم جمع کنیم به عدد ۱۶.۳ میلیون میرسیم که فاصله اش با رای ۱۸ میلیونی آقای رئیسی حداکثر ۱.۷ میلیون است.
پنجم: اشتباه حسن روحانی این بود که درسال ۹۶ گرچه ۵.۸ میلیون بیش از رئیسی رای آورده بود، به جناح رقیب توجه چندانی نکرد و رقیب را دست کم گرفت و حاصلش اتفاق و همدستی همه رقبا برای چوب لای چرخ گذاشتن و ناکام گذاشتنش بود و البته که ناکارآمدیهای دولتش هم مزید بر علت شد.
نتیجه:
اکنون ابراهیم رئیسی رقیبی دارد که اسمش حسن روحانی با ۵.۸ میلیون تفاوت رای نیست بلکه رقیب او ۱۶.۳ میلیون ایرانی اند که به او رای نداده یا اساسا در انتخابات شرکت نکرده و پایینترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران را رقم زده اند. با این حال رئیسی اقبال بسیار بالایی دارد، چون تقریبا همه ارکان قدرت (هرچند نه به پشتوانه رای مردم) کاملا حامی اویند و از دست انداز ساختن و بازی درآوردن علیه قوه مجریه هم خبری نیست؛ بنابراین باید به انتظاراتی که از دولت او وجود دارد ضریب بدهیم، آنهم ضریبی بزرگ.
حال در همین شرایط کاملا گل و بلبل آقای رئیسی در برابر این پرسش قرار دارد که رقیبش (۱۶.۳ میلیون ایرانی) را چگونه میبیند؟ آیا مثل برخی از #مااصولگراها معتقد است چشم شان کور که به او رای نداده اند و یا اینکه رای ندادن را نتیجه بی لیاقتی و کم سعادتی شان میدانند؟ و یا به ادبیات برخی از دوستان، این عده ضدانقلابند و غربگرا و و شیفته دشمن و ...؟
آیا از نظر رئیس جمهور این ۱۶.۳ میلیون نفر ایرانی اند و حق مساوی با بقیه هموطنانشان دارند یا، چون در انتخابات حضور نیافته و به آقای رئیسی رای نداده اند شهروند درجه دوم هستند و شایسته قهر و طعن و لعن؟
اگر ایرانی اند و حق زندگی دارند آیا رئیس جمهوربه مشارکت سیاسی - اجتماعی آنها هم فکر میکند؟
به نظر میآید اگر مشارکت این جمعیت مهم تلقی نشود، چه بسا قهرکنندگان انتخابات ۱۴۰۴ بصورت تصاعدی نسبت به ۱۴۰۰ افزایش یابد. آیا این موضوع برای رئیس جمهور سیزدهم مهم است یا اینکه گمان میکند با همین میزان ۱۸ میلیونی فعلی (با فرض اینکه نه تنها کاهش نیابد بلکه درصدی هم بالاتر برود) برای اعمال قدرت کفایت میکند؟
هر پاسخی برای این سوالها وجودداشته باشد، مقدمه دکترین سیاست داخلی کشور در آغاز قرن جدید است.